chronogram


معنی: ماده تاریخ، نشان دادن سنوات تاریخی
معانی دیگر: گاه نگاره، گاه شماره، آنچه که توسط گاه نگار ثبت شده باشد، ماده تاری

مترادف ها

ماده تاریخ (اسم)
chronogram

نشان دادن سنوات تاریخی (اسم)
chronogram

پیشنهاد کاربران

chronogram ( علوم گیاهی )
واژه مصوب: گاه نگاره
تعریف: درختی تبارزایی شناختی که زمان تکاملی را از طریق طول شاخه هایش به طور دقیق نشان می دهد

بپرس