chronicity


کهنگی، دامن گیری

جمله های نمونه

1. The severity and the chronicity of the slips were graded.
[ترجمه گوگل]شدت و مزمن بودن لغزش ها درجه بندی شد
[ترجمه ترگمان]شدت و شدت ورقه ها، مدرج بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nursing management needs to focus on the chronicity of the disease and preventing visual impairment.
[ترجمه گوگل]مدیریت پرستاری باید بر مزمن بودن بیماری و پیشگیری از اختلال بینایی تمرکز کند
[ترجمه ترگمان]مدیریت پرستاری باید بر روی کنترل بیماری و پیش گیری از نقص بصری تمرکز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The chronicity of symptoms may limit functional recovery postoperatively, especially with cervical and thoracic lesions.
[ترجمه گوگل]مزمن بودن علائم ممکن است بهبود عملکرد بعد از عمل را محدود کند، به خصوص در مورد ضایعات گردن رحم و قفسه سینه
[ترجمه ترگمان]علائم بیماری ممکن است ترمیم کارکردی ویژه را محدود کند به ویژه با آسیب های گردنی و قفسه سینه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The virological characteristics of HBV are closely related with the chronicity and disease course of hepatitis B.
[ترجمه گوگل]ویژگی های ویروسی HBV ارتباط نزدیکی با مزمن بودن و سیر بیماری هپاتیت B دارد
[ترجمه ترگمان]ویژگی های virological HBV به شدت با the و مسیر بیماری هپاتیت B ارتباط نزدیکی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:Safety of the purified wood vinegar was studied by the acute and chronicity toxic response on the experiment animal.
[ترجمه گوگل]هدف: ایمنی سرکه چوب خالص شده با واکنش سمی حاد و مزمن بر روی حیوان آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]هدف: ایمنی و سرکه چوب خالص توسط واکنش شدید و chronicity نسبت به حیوان آزمایش مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They noon all pull out everyday, don't they know in their chronicity suicide?
[ترجمه گوگل]آنها ظهر همه روزه بیرون می کشند، آیا در مزمن خودکشی نمی دانند؟
[ترجمه ترگمان]آن ها ظهر تمام روز را بیرون می کشند، مگر در مورد خودکشی chronicity چیزی نمی دانند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In contrast, of 10 (80%) of symptomatic patients with features of chronicity in ileal biopsies progressed to a diagnosis of CD, as did 2 of 5 (40%) symptomatic patients with focal active ileitis .
[ترجمه گوگل]در مقابل، از 10 (80٪) از بیماران علامت دار با ویژگی های مزمن در بیوپسی ایلئال، به تشخیص CD پیشرفت کردند، همانطور که 2 نفر از 5 (40٪) بیمار علامت دار با ایلیت فعال کانونی
[ترجمه ترگمان]در مقابل، ۱۰ (۸۰ %)از بیماران symptomatic با ویژگی های chronicity در biopsies ileal به تشخیص سی دی پیش رفتند، که ۲ تا ۵ (۴۰ %)از بیماران symptomatic با ileitis فعال کانونی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The HCV infection of PBMCs might paly certain roles in chronicity and long-term liver damage of hepatitis C.
[ترجمه گوگل]عفونت HCV در PBMC ها ممکن است نقش خاصی در مزمن شدن و آسیب طولانی مدت کبدی هپاتیت C داشته باشد
[ترجمه ترگمان]عفونت HCV of ممکن است نقش های ویژه ای در chronicity و آسیب طولانی مدت کبد به هپاتیت سی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. MRI exhibited signal intensity of acute and subacute or chronicity premature hematoma.
[ترجمه گوگل]MRI شدت سیگنال هماتوم زودرس حاد و تحت حاد یا مزمن را نشان داد
[ترجمه ترگمان]MRI شدت سیگنال of حاد و subacute یا chronicity زودرس را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The syphilis is one kind of dissemination disease which syphilitic spirochaeta (spirochetes spirochaeta pallida causes by, is one kind of whole body chronicity infectious disease.
[ترجمه گوگل]سیفلیس یکی از انواع بیماری های انتشاری است که اسپیروچتا سیفیلیتیک (spirochetes spirochaeta pallida که توسط آن ایجاد می شود، یکی از انواع بیماری های عفونی مزمن کل بدن است
[ترجمه ترگمان]بیماری سیفیلیس یک نوع بیماری انتشار است که syphilitic spirochaeta (spirochetes spirochaeta pallida)، یکی از انواع بیماری های عفونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• permanence, recurrence, incurableness

پیشنهاد کاربران

بپرس