chromosomal


روانشناسى : کروموزومى

جمله های نمونه

1. Cytogeneticists have long suspected that these chromosomal anomalies are linked with cancer, but only now has their message been deciphered.
[ترجمه گوگل]سیتوژنتیک‌ها مدت‌ها گمان می‌کردند که این ناهنجاری‌های کروموزومی با سرطان مرتبط هستند، اما تنها اکنون پیام آنها رمزگشایی شده است
[ترجمه ترگمان]cytogeneticists مدت مدیدی است که مظنون هستند که این ناهنجاری کروموزومی با سرطان مرتبط هستند، اما تنها در حال حاضر پیام آن ها رمزگشایی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The handicap is caused by a chromosomal abnormality which basically means that there is an additional chromosome in the cells.
[ترجمه گوگل]این نقص ناشی از یک ناهنجاری کروموزومی است که اساساً به این معنی است که یک کروموزوم اضافی در سلول ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]نقص ناشی از یک ناهنجاری کروموزومی است که اساسا به این معنی است که یک کروموزوم دیگر در سلول ها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The presence of other chromosomal deletions in colorectal cancer suggests that several more tumour suppressor genes have yet to be identified.
[ترجمه گوگل]وجود سایر حذف های کروموزومی در سرطان کولورکتال نشان می دهد که چندین ژن سرکوبگر تومور دیگر هنوز شناسایی نشده اند
[ترجمه ترگمان]وجود دیگر deletions کروموزومی در سرطان روده بزرگ حاکی از آن است که چندین تومور و ژن های دیگر هنوز شناسایی نشده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She describes her study of human chromosomal mutations, working, for example, with children with restricted growth.
[ترجمه گوگل]او مطالعه خود را در مورد جهش های کروموزومی انسانی توصیف می کند، به عنوان مثال، با کودکانی که رشد محدودی دارند، کار می کند
[ترجمه ترگمان]او مطالعه خود از جهش های کروموزومی را توضیح می دهد، به عنوان مثال، با کودکان با رشد محدود کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The other main chromosomal abnormalities are: Cat-cry Syndrome, which causes severe mental handicap, but is comparatively rare.
[ترجمه گوگل]سایر ناهنجاری های کروموزومی اصلی عبارتند از: سندرم گربه گریه، که باعث ناتوانی ذهنی شدید می شود، اما نسبتاً نادر است
[ترجمه ترگمان]دیگر اختلالات کروموزومی عبارتند از: سندرم گریه گربه که باعث ضعف ذهنی شدید می شود، اما نسبتا نادر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These examples illustrate the central problem of characterising chromosomal deletions - how do you know when you have identified the target gene?
[ترجمه گوگل]این مثال‌ها مشکل اصلی توصیف حذف‌های کروموزومی را نشان می‌دهند - چگونه می‌دانید که ژن هدف را شناسایی کرده‌اید؟
[ترجمه ترگمان]این مثال ها مشکل اصلی توصیف deletions کروموزومی را نشان می دهند - شما می دانید وقتی ژن هدف را شناسایی کردید، چطور می دانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus a gene for chromosomal fratricide will spread as surely as a murderer will inherit the Earth.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک ژن برای برادرکشی کروموزومی به همان اندازه گسترش می یابد که یک قاتل زمین را به ارث می برد
[ترجمه ترگمان]از این رو، ژن for کروموزومی به طور حتم به عنوان یک قاتل گسترش خواهد یافت که زمین را به ارث خواهد برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The incidences of fetal chromosomal anomaly and selected adverse pregnancy outcomes were correlated to PAPP - A concentration.
[ترجمه گوگل]بروز ناهنجاری کروموزومی جنین و پیامدهای نامطلوب حاملگی انتخاب شده با غلظت PAPP - A مرتبط بود
[ترجمه ترگمان]The of های کروموزومی و نتایج نامطلوب ناشی از حاملگی، با غلظت papp - A هم بسته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Chromosomal location of genes for multispikelet character of the common wheat (Triticum aestivum L. ) line " 88F2185" was determinated by monosomic analysis.
[ترجمه گوگل]مکان کروموزومی ژن ها برای ویژگی چند سنبله ای گندم معمولی (Triticum aestivum L ) لاین "88F2185" با تجزیه و تحلیل تک زومی تعیین شد
[ترجمه ترگمان]مکان کروموزومی ژن برای ویژگی multispikelet گندم مشترک (Triticum aestivum L)، \"۸۸ F۲۱۸۵\" با آنالیز monosomic مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The transformation of liposome-entrapped chromosomal DNA was carried out in Str. fradiae, a neomycin producer.
[ترجمه گوگل]تبدیل DNA کروموزومی محصور در لیپوزوم در Str fradiae، تولید کننده نئومایسین
[ترجمه ترگمان]تبدیل of های کروموزومی به DNA در Str انجام شد fradiae، تولید کننده neomycin
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The field of this course mainly studies the chromosomal disorder, single gene disorder, polygenetic disorders, genetic diagnosis and counseling.
[ترجمه گوگل]رشته این دوره عمدتاً به بررسی اختلالات کروموزومی، اختلالات تک ژنی، اختلالات پلی ژنتیکی، تشخیص ژنتیکی و مشاوره می پردازد
[ترجمه ترگمان]زمینه این درس عمدتا به بررسی اختلالات کروموزومی، اختلال ژن تکی، اختلالات ژنتیکی، تشخیص ژنتیک و مشاوره می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chromosomal aberration test: The injection of the extracts and the controls was the same as the micronucleus test.
[ترجمه گوگل]تست انحراف کروموزومی: تزریق عصاره ها و گروه شاهد همانند تست میکرونوکلئوس بود
[ترجمه ترگمان]تست aberration کروموزومی: تزریق عصاره و کنترل مشابه تست micronucleus بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Additionally, results of the analyses of chromosomal aberration induced by chronic irradiation, regional irradiation, and historical exposure were presented.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، نتایج تجزیه و تحلیل انحراف کروموزومی ناشی از تابش مزمن، تابش منطقه ای، و قرار گرفتن در معرض تاریخی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، نتایج تجزیه و تحلیل های of کروموزومی با تابش مزمن، تابش منطقه ای و نوردهی تاریخی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The rate of chromosomal mutation was positively related with W-SC.
[ترجمه گوگل]میزان جهش کروموزومی با W-SC ارتباط مثبت داشت
[ترجمه ترگمان]نرخ جهش کروموزومی به طور مثبت با W - SC مرتبط بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Which of the following conditions has a chromosomal cause?
[ترجمه گوگل]کدام یک از شرایط زیر علت کروموزومی دارد؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از شرایط زیر یک دلیل کروموزومی دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to chromosomes (rod-shaped structures which contain an organism's genetic code)

پیشنهاد کاربران

کروموزومی
chromosomal ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: فام‏تنی
تعریف: مربوط به فام‏تن

بپرس