chrome

/kroʊm//krəʊm/

معنی: رنگ دانه کرومیوم، رنگ زرد فرنگی، اب ورشو
معانی دیگر: (فلزشناسی) کروم، کرومیم (به ویژه در ورشوکاری یا آبکاری فلزات)، برخی از ملح های کرومیم (که در رنگرزی و دباغی کاربرد دارند)، رنگدانه یا رنگیزه ی کرومیم، ملح کروم زدن به (مثلا در رنگرزی)، کروم پوش کردن، (با کروم) آبکاری کردن، روکش کردن، ترکیب کروم، اب ورشو
chrome_
پسوند:، رنگ، فام، گون، عامل رنگزنی [urochrome]

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
(1) تعریف: colored (as specified).

- monochrome
[ترجمه گوگل] تک رنگ
[ترجمه ترگمان] تک رنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: color or coloring matter; pigment.

- hemachrome
[ترجمه گوگل] هماکروم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: the element chromium.

- ferrochrome
[ترجمه گوگل] فروکروم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: chromium or an alloy of chromium.

(2) تعریف: something that is plated with an alloy of chromium, such as the shiny trim on a car.

(3) تعریف: a pigment derived from chromium, such as chrome yellow.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: chromes, chroming, chromed
(1) تعریف: to plate with an alloy of chromium.

(2) تعریف: to dye or treat with a chromium compound.

جمله های نمونه

1. There is a lot of chrome on cars of that model.
[ترجمه گوگل]کروم زیادی روی خودروهای آن مدل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی کروم روی ماشین های این مدل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The trimmings on the car are made of chrome.
[ترجمه گوگل]تزئینات روی خودرو از کروم ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]تزئینات روی اتومبیل از کروم ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The chrome trim and tinted glass differentiate the luxury model from the standard.
[ترجمه گوگل]تزئینات کرومی و شیشه های رنگی این مدل لوکس را از استاندارد متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]نمای کرم و شیشه دودی، مدل لوکس را از استاندارد متمایز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is a conveyance of dreams: chrome, tail fins, pale blue bodywork.
[ترجمه گوگل]این انتقال رویاهاست: کروم، باله های دم، بدنه آبی کم رنگ
[ترجمه ترگمان]این وسیله وسیله رویا است: کروم، tail دم دار، آبی کم رنگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He comes alongside the gleaming chrome and asks her about the tulips.
[ترجمه گوگل]او در کنار کروم درخشان می آید و از او در مورد لاله ها می پرسد
[ترجمه ترگمان]به کنار کروم درخشان می آید و از او در مورد لاله سرخ می پرسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They're putting in a new sink with chrome fittings.
[ترجمه گوگل]آنها در حال قرار دادن یک سینک جدید با اتصالات کرومی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در یک سینک جدید با قطعات کروم قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The furniture was white and chrome, and even the many vases of spring flowers were white.
[ترجمه گوگل]مبلمان سفید و کرومی بود و حتی تعداد زیادی گلدان گل های بهاری سفید بود
[ترجمه ترگمان]مبل سفید و کروم بود و حتی گلدان های بسیاری از گله ای بهار سفید بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Polish the chrome with a soft cloth.
[ترجمه گوگل]کروم را با یک پارچه نرم جلا دهید
[ترجمه ترگمان]chrome لهستانی با یک پارچه نرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Although Thorn has backed away from chrome, other record companies are supporting it.
[ترجمه گوگل]اگرچه تورن از کروم عقب نشینی کرده است، شرکت های ضبط دیگر از آن حمایت می کنند
[ترجمه ترگمان]اگرچه تورون از کروم حمایت کرده است، شرکت های ضبط دیگر از آن حمایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two-tone upholstery and chrome door handles add to the look.
[ترجمه گوگل]تودوزی دو رنگ و دستگیره‌های درب کرومی به ظاهر آن افزوده است
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاثه یا اسباب و اثاثه دو تن رنگ قهوه ای و قهوه ای رنگی به این نگاه می افزاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Water patterns bounce off polished chrome, the fibreglass shell is honed to a waxy sheen of pearl.
[ترجمه گوگل]الگوهای آب از کروم صیقلی منعکس می‌شوند، پوسته فایبرگلاس با درخشش مروارید مومی شکل می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]الگوهای آب از کروم صیقل یافته (براق)منعکس می شود و پوسته fibreglass به درخشندگی موم و موم آسای مروارید نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Green in the chrome of the Harley, in the beach towel hung on a peg.
[ترجمه گوگل]سبز در کروم هارلی، در حوله ساحل که به گیره آویزان شده است
[ترجمه ترگمان]گرین در قسمت کروم هارلی در حوله ساحلی روی یک میخ آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I sit with my arms wrapped around the chrome railing and my bare heels gripping the sides.
[ترجمه گوگل]می نشینم در حالی که دست هایم را دور نرده های کرومی حلقه کرده ام و پاشنه های برهنه ام را کناره ها را گرفته است
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست هایم دور نرده کروم پیچیده شده بودم و پاشنه لخت خودم دو طرف را گرفته بودم، نشستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Early on it was a chrome stool and burger joint.
[ترجمه گوگل]اوایل یک چهارپایه کرومی و مفصل برگر بود
[ترجمه ترگمان]صبح زود روی آن چهار پایه و همبرگر فروشی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگ دانه کرومیوم (اسم)
chrome

رنگ زرد فرنگی (اسم)
chrome

اب ورشو (اسم)
chrome

تخصصی

[زمین شناسی] کروم اصطلاحی که معمولاً برای اشاره به کانی های فلز کروم استفاده می شود که خصوصاً ازکانی کرومیت یا کانی های دارای کروم، مانند میکای کروم یا دیوپسید کروم، تشکیل شده است.
[نساجی] کروم - مخفف بی کرومات سدیم یا پتاسیم

انگلیسی به انگلیسی

• metallic chemical element
plate with chromium; color with chrome
chrome is metal plated with chromium.

پیشنهاد کاربران

تفنگ ( محاوره ای )
نقره ای
کامپیوتر:
مرورگر گوگل کروم

بپرس