1. MethodsThe sex chromatin in the cells of buccal mucous membrane of the 2 784 patients with mental disorders were examined by using a blinding and random way.
[ترجمه گوگل]روشها کروماتین جنسی در سلولهای غشای مخاطی باکال 2784 بیمار مبتلا به اختلالات روانی با استفاده از روش کور و تصادفی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]با استفاده از یک روش کور کننده کور کننده، chromatin جنسی در سلول های غشا مخاطی [ ۲ ] ۷۸۴ - ۲ بیمار با اختلالات روانی مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At this phase condensed, deeply staining chromatin masses are often seen in the nucleoplasm.
[ترجمه گوگل]در این مرحله، تودههای کروماتین متراکم و عمیقاً رنگآمیزی اغلب در نوکلئوپلاسم دیده میشوند
[ترجمه ترگمان]در این فاز متراکم، توده های chromatin به شدت رنگ آمیزی شده اغلب در the دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. These patients are chromatin negative and exhibit XO/XY mosaicism with a high incidence of gonadal neoplastic transformation.
[ترجمه گوگل]این بیماران کروماتین منفی هستند و موزاییک XO/XY را با بروز بالایی از تبدیل نئوپلاستیک گناد نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]این بیماران chromatin منفی هستند و XO \/ XY mosaicism را با میزان بالای تبدیل gonadal نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chromatids --- The two parallel strands of chromatin, connected at the centromere, that constitute a chromosome after DNA synthesis.
[ترجمه گوگل]کروماتیدها --- دو رشته موازی کروماتین که در سانترومر به هم متصل شده اند و پس از سنتز DNA یک کروموزوم را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]chromatids - - دو رشته های موازی of، متصل به the، که یک کروموزوم را بعد از سنتز DNA تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This chromatin heterochromatin. The chromatin which stains less deeply than heterochromatin is called euchromatin.
[ترجمه گوگل]این کروماتین هتروکروماتین است کروماتینی که عمق کمتری نسبت به هتروکروماتین دارد، یوکروماتین نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]این chromatin heterochromatin است The که لکه های کمتری نسبت به heterochromatin دارند euchromatin نام دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sperm membrane integrity, Mitochondrial function and chromatin structure integrity can embody sperm quality.
[ترجمه گوگل]یکپارچگی غشای اسپرم، عملکرد میتوکندری و یکپارچگی ساختار کروماتین می تواند کیفیت اسپرم را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]تمامیت ارضی Sperm، عملکرد میتوکندریایی و تمامیت ساختار chromatin می تواند دارای کیفیت اسپرم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Three indices of the genetical effect such as chromatin abnormity. sister chromatid exchange (SCE) and micronucleus rate were detected for benzol workers.
[ترجمه گوگل]سه شاخص اثر ژنتیکی مانند ناهنجاری کروماتین تبادل کروماتید خواهر (SCE) و نرخ میکرونوکلئوس برای کارگران بنزول شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]سه شاخص اثر genetical مانند chromatin abnormity تبادل خواهر (SCE)و نرخ micronucleus برای کارگران benzol شناسایی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Chromatin is the material that makes up chromosomes; it consists of DNA complexed with proteins.
[ترجمه گوگل]کروماتین ماده ای است که کروموزوم ها را می سازد از DNA کمپلکس با پروتئین تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]Chromatin موادی است که کروموزوم های را تشکیل می دهد؛ این ماده تشکیل شده از پیوند DNA با پروتیین ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Chromatin hetropycnote partly in spermatogonium, then become highly coacervate to form chromosome at the stage of spermatid and at last decondense at the stage of spermatozoon.
[ترجمه گوگل]کروماتین تا حدی در اسپرماتوگونیوم هتروپیکون می شود، سپس در مرحله اسپرماتید به شدت به هم پیوسته می شود و کروموزوم تشکیل می دهد و در نهایت در مرحله اسپرماتوزون متراکم می شود
[ترجمه ترگمان]Chromatin hetropycnote تا حدی در spermatogonium، پس از آن برای تشکیل chromosome در مرحله of و سرانجام در مرحله spermatozoon به شدت coacervate شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The chromatin remodeling and histone acetylation were associated with transcription activation.
[ترجمه گوگل]بازسازی کروماتین و استیلاسیون هیستون با فعال سازی رونویسی همراه بود
[ترجمه ترگمان]The chromatin و acetylation histone با فعال سازی رونویسی همراه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Results Compared with the control, THAP11 could make chromatin more condensible.
[ترجمه گوگل]نتایج در مقایسه با کنترل، THAP11 می تواند کروماتین را متراکم تر کند
[ترجمه ترگمان]نتایج در مقایسه با کنترل، THAP۱۱ می تواند chromatin را بیشتر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In human epithelial cells, sex chromatin appears as a small granule attached to the nuclear envelope.
[ترجمه گوگل]در سلول های اپیتلیال انسان، کروماتین جنسی به صورت گرانول کوچک متصل به پوشش هسته ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]در سلول های اپی تلیال انسان، chromatin جنسی به صورت یک granule کوچک متصل به پاکت هسته ای ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Minimally, the binding of protein to this element should alter the chromatin structure of the promoter.
[ترجمه گوگل]حداقل، اتصال پروتئین به این عنصر باید ساختار کروماتین پروموتر را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]Minimally، اتصال پروتیین به این عنصر باید ساختار chromatin پروموتور را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. All these data suggest that H5 is associated with chromatin that is inactive in transcription and replication.
[ترجمه گوگل]همه این داده ها نشان می دهد که H5 با کروماتینی مرتبط است که در رونویسی و همانندسازی غیر فعال است
[ترجمه ترگمان]تمام این داده ها نشان می دهند که H۵ با chromatin مرتبط است که در تکثیر و تکثیر غیر فعال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید