1. It possesses a complete chromatic scale between these two notes.
[ترجمه گوگل]دارای یک مقیاس رنگی کامل بین این دو نت است
[ترجمه ترگمان]یک مقیاس رنگی کامل بین این دو یادداشت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The only physical relationship between the chromatic scale and the ear is that both operate on a logarithmic scale in order to accommodate a large frequency range.
[ترجمه گوگل]تنها رابطه فیزیکی بین مقیاس رنگی و گوش این است که هر دو در مقیاس لگاریتمی عمل می کنند تا محدوده فرکانسی بزرگی را در خود جای دهند
[ترجمه ترگمان]تنها رابطه فیزیکی بین مقیاس رنگی و گوش آن است که هر دو روی یک مقیاس لگاریتمی عمل می کنند تا محدوده فرکانس وسیعی را جا به جا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Entire compositions are rarely written in the chromatic scale.
[ترجمه گوگل]کل ترکیبات به ندرت در مقیاس رنگی نوشته می شوند
[ترجمه ترگمان]همه ترکیبات به ندرت در مقیاس رنگی نوشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A percussion instrument with a series of metal chromatic scale and played with two light hammers.
[ترجمه گوگل]ساز کوبه ای با یک سری مقیاس های رنگی فلزی و نواخته با دو چکش سبک
[ترجمه ترگمان]یک نوازنده پرکاشن با یک سری از scale فلزی فلزی و با دو پتک نور بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Of, relating to, or based on the chromatic scale.
[ترجمه گوگل]مربوط به، یا بر اساس مقیاس رنگی
[ترجمه ترگمان]البته مربوط به، یا براساس مقیاس رنگی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The chromatic scale is. made of the 12 black and white keys within an octave on the piano.
[ترجمه گوگل]مقیاس رنگی است ساخته شده از 12 کلید سیاه و سفید در یک اکتاو روی پیانو
[ترجمه ترگمان]مقیاس رنگی این است از دوازده کلید سیاه و سفید در یک اکتاو بالای پیانو استفاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Well, that's a chromatic scale.
8. Red, yellow and blue are the basic hues from which all others on the chromatic scale can be made by mixture.
[ترجمه گوگل]قرمز، زرد و آبی رنگ های اصلی هستند که همه رنگ های دیگر در مقیاس رنگی را می توان با مخلوط ساخت
[ترجمه ترگمان]رنگ های قرمز، زرد و آبی hues هستند که از آن همه چیزهای دیگر در مقیاس رنگی را می توان از ترکیب ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Repeat this process with each hole in succession and you will be playing the chromatic scale.
[ترجمه گوگل]این روند را با هر سوراخ پشت سر هم تکرار کنید تا مقیاس رنگی را اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]این فرآیند را با هر سوراخ در توالی تکرار کنید و شما در یک مقیاس رنگی بازی خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. And then he, at the top of it-- switched over into a chromatic scale.
[ترجمه گوگل]و سپس او، در بالای آن - به یک مقیاس رنگی تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]و بعد، در بالای آن - - به یک مقیاس رنگی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Finally, would you like to post a short recording (perhaps of a simple chromatic scale without pedal) that illustrates the inherent "singing tone" of your piano?
[ترجمه گوگل]در نهایت، آیا میخواهید یک ضبط کوتاه (شاید در مقیاس رنگی ساده بدون پدال) ارسال کنید که «لحن آواز» ذاتی پیانوی شما را نشان دهد؟
[ترجمه ترگمان]در نهایت، آیا می خواهید یک ضبط کوتاه (شاید از یک مقیاس رنگی ساده بدون فشردن پدال)را ارسال کنید که آهنگ \"صدای آواز\" ذاتی پیانو تان را نشان می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For a composition based on this atonal system, the composer arranges the 12 chromatic scale tones in a selected order, repeating no tone until all 12 have been used.
[ترجمه گوگل]برای آهنگسازی بر اساس این سیستم آتونال، آهنگساز 12 تن مقیاس رنگی را به ترتیب انتخابی مرتب میکند و تا زمانی که همه 12 تن استفاده نشود، هیچ آهنگی را تکرار نمیکند
[ترجمه ترگمان]برای یک ترکیب براساس این سیستم atonal، آهنگساز، آهنگ با مقیاس رنگی ۱۲ رنگی را به ترتیب انتخاب شده، مرتب می کند و تا زمانی که همه ۱۲ مورد استفاده قرار نگیرد، هیچ صدایی را تکرار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Is it because we have become accustomed to the chromatic scale which is a direct byproduct of the circle of fifths, or is there an underlying biological origin?
[ترجمه گوگل]آیا به این دلیل است که ما به مقیاس رنگی که محصول جانبی مستقیم دایره پنجم است عادت کرده ایم یا منشأ بیولوژیکی زیربنایی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا به این دلیل است که ما به مقیاس رنگی عادت کرده ایم که یک محصول فرعی مستقیم از دایره پنجم است، یا یک منشا زیستی اساسی وجود دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید