christened

/ˈkrɪsn̩//ˈkrɪsn̩/

نام گذاری کردن (هنگام تعمید)، تعمید دادن

جمله های نمونه

1. they christened him "john"
او را جان نامیدند.

2. the new hall was christened with a lecture and folkloric dances
تالار جدید با یک خطابه و رقص های محلی افتتاح شد.

3. the new ship was christened "tiger"
(کشتی) ناو جدید ((پلنگ)) نامگذاری شد.

انگلیسی به انگلیسی

• given a name at baptism

پیشنهاد کاربران

“christened” به معنی نام گذاری کردن یا آب تنی برای تقدیس است، معمولاً برای نامگذاری قایق ها یا کشتی ها هم به کار می رود.
فوق العاده زیبا