chowder

/ˈt͡ʃaʊdər//ˈt͡ʃaʊdə/

معنی: نوعی ابگوشت
معانی دیگر: (خوراکپزی) آبگوشت ماهی یا صدف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thick soup typically containing clams, fish, or corn, with potatoes and onions in a milk or tomato base.

جمله های نمونه

1. clam chowder
سوپ گوشت صدف

2. Our specialty is clam chowder.
[ترجمه گوگل]تخصص ما چادر صدف است
[ترجمه ترگمان] تخصص ما clam
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Starters included Corn chowder, potato skins with dips, Nachos and other familiar Stateside items.
[ترجمه گوگل]شروع کننده ها شامل آبگوشت ذرت، پوست سیب زمینی با دیپ، ناچوس و سایر اقلام آشنای ایالتی بود
[ترجمه ترگمان]Starters عبارت بودند از سوپ ذرت، پوست سیب زمینی با dips، nachos و دیگر اقلام آشنا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I have never had such good clam chowder that they have over at the Brighton House.
[ترجمه گوگل]من هرگز آنچنان آبجو صدف خوبی نخورده بودم که آنها در خانه برایتون داشته باشند
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت سوپ صدف خوراکی نداشتم که آن ها به خانه برایتون بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Morrill glanced sideways at the cooling chowder and let it go.
[ترجمه گوگل]موریل نگاهی از پهلو به آب سردکن انداخت و آن را رها کرد
[ترجمه ترگمان]Morrill نگاهی زیرچشمی به سیرابی انداخت و آن را رها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From the salad to the clam chowder to the pasta with grilled peppers and chicken, dinner was perfect.
[ترجمه گوگل]از سالاد گرفته تا خوراک صدف گرفته تا پاستا با فلفل کبابی و مرغ، شام عالی بود
[ترجمه ترگمان]از سالاد تا آبگوشت صدف که با فلفل و مرغ بریان شده بود، شام عالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shrug, and serve some more clam chowder.
[ترجمه گوگل]شانه ها را بالا انداخته و مقداری آبجو صدف دیگر سرو کنید
[ترجمه ترگمان]من و یه سوپ صدف بیشتر خدمت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My kids love eating bread with chowder, especially my son.
[ترجمه گوگل]بچه های من عاشق خوردن نان با آبگوشت هستند، مخصوصا پسرم
[ترجمه ترگمان]بچه های من عاشق خوردن نون با سیرابی، مخصوصا پسرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yes, sir. chowder, fried fillet of sole and coffee with milk.
[ترجمه گوگل]بله قربان آبگوشت، فیله زیره سرخ شده و قهوه با شیر
[ترجمه ترگمان]بله، قربان سیرابی، یک ماهیچه بزرگ با شیر و قهوه با شیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Still others say New England chowder helps them think.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی دیگر می گویند که آبگوشت نیوانگلند به آنها کمک می کند فکر کنند
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر می گویند که آبگوشت جدید انگلستان به آن ها کمک می کند تا فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I know you like Clam Chowder, because you like Pina Colada.
[ترجمه گوگل]می دانم که کلام چاودر را دوست داری، چون پینا کولادا را دوست داری
[ترجمه ترگمان]من تو رو مثل \"کلم Chowder\" می شناسم چون تو از \"Pina Colada\" خوشت میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Also give me clam chowder and a cup of coffee with milk.
[ترجمه گوگل]همچنین به من آبجو صدف و یک فنجان قهوه با شیر بدهید
[ترجمه ترگمان]همچنین آبگوشت صدف و یک فنجان قهوه با شیر به من بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In real life, New England-style fish chowder was one of Kennedy's favorite dishes, the recipe for which is currently on display at the National Archives.
[ترجمه گوگل]در زندگی واقعی، آبگوشت ماهی به سبک نیوانگلند یکی از غذاهای مورد علاقه کندی بود که دستور پخت آن در حال حاضر در آرشیو ملی به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]در زندگی واقعی، آبگوشت ماهی نیوانگلند یکی از غذاهای مورد علاقه (کندی)بود که در حال حاضر در آرشیو ملی نمایش داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Since then, his cooks optional life, each dish chowder.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، او آشپز زندگی اختیاری، هر غذا چودر
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، آبگوشت his، هر آبگوشت dish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Today we have chicken noodle, tomato and clam chowder.
[ترجمه گوگل]امروز نودل مرغ و گوجه و صدف داریم
[ترجمه ترگمان]امروز آبگوشت مرغ، گوجه فرنگی و آبگوشت صدف داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی ابگوشت (اسم)
chowder

انگلیسی به انگلیسی

• thick stew (containing clams, fish or or vegetables)
chowder is a thick soup containing pieces of fish or shellfish.

پیشنهاد کاربران

هرمان ملویل در کتاب موبی دیک در ص ۶۶ می نویسد: ". . . . بهترین هتل های نانتوکت مال اوست و اضافه بر این گفته بود که به قول خودش خاله او غلی هوزیا به خاطر طاس کباب ماهی خود شهرت دارد. "
در پاورقی جناب پرویز داریوش نوشته اند: "chowder غذای معروفی است در نیو انگلند شبیه طاس کباب از ماهی تازه یا حلزون با گوشت نازک و چرب خوم و پیاز و خمیر و ادویه. "
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس