choreographer

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person who creates the dance movements for a single dance or for a show, such as a ballet, modern dance performance, or musical.

- The choreographer has changed the steps in this section.
[ترجمه گوگل] طراح رقص مراحل این بخش را تغییر داده است
[ترجمه ترگمان] طراح رقص گام هایی را در این بخش تغییر داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a person who plans a complex event or sequence of events in great detail.

- It was obviously he who was the choreographer of this escape.
[ترجمه گوگل] مشخصاً او طراح رقص این فرار بود
[ترجمه ترگمان] مسلما کسی بود که این فرار را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I'd like to thank the director, the choreographer and the other members of the company for being so supportive.
[ترجمه گوگل]من می خواهم از کارگردان، طراح رقص و سایر اعضای شرکت برای حمایت آنها تشکر کنم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از کارگردان، the و بقیه اعضای شرکت تشکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Lea Anderson is a choreographer who believes in making dance accessible.
[ترجمه گوگل]لی اندرسون یک طراح رقص است که معتقد است رقص را در دسترس قرار دهد
[ترجمه ترگمان]لی اندرسون یک طراح رقص است که به انجام رقص معتقد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The choreographer can make an overall rhythm fur a long phrase of music and within it shorter phrases.
[ترجمه گوگل]طراح رقص می تواند یک ریتم کلی را به عنوان یک عبارت طولانی از موسیقی و در آن عبارات کوتاه تر بسازد
[ترجمه ترگمان]تنظیم کننده می تواند ریتم کلی موسیقی را یک عبارت بلند از موسیقی و عبارات کوتاه تر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The first group will include a choreographer, two sculptors, two photographers, an architect and a writer.
[ترجمه گوگل]گروه اول شامل یک طراح رقص، دو مجسمه ساز، دو عکاس، یک معمار و یک نویسنده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]اولین گروه شامل یک choreographer، دو مجسمه ساز، دو عکاس، یک معمار و یک نویسنده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The modern dance choreographer Lucas Hoving helped performers learn how to make dances.
[ترجمه گوگل]لوکاس هووینگ، طراح رقص مدرن، به نوازندگان کمک کرد که چگونه رقص درست کنند
[ترجمه ترگمان]رقص مدرن، \"لوکاس Hoving\" به اجرا کنندگان کمک کرد تا یاد بگیرند چطور می رقصد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As a choreographer, though, he had only just begun to hit his stride.
[ترجمه گوگل]با این حال، به عنوان یک طراح رقص، او تازه شروع به موفقیت کرده بود
[ترجمه ترگمان]اما به عنوان مربی رقص تازه شروع به قدم زدن به قدم زدن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The right choice will give inspiration to choreographer and performer alike and add to the pleasure of the audience.
[ترجمه گوگل]انتخاب درست به طراح رقص و مجری الهام بخش می شود و بر لذت تماشاگر می افزاید
[ترجمه ترگمان]انتخاب مناسب الهام بخش رقص و اجرا کننده یک سان و اضافه کردن به لذت مخاطب خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was chief dancer and choreographer, he was bandleader and strategy-maker.
[ترجمه گوگل]او رقصنده و طراح رقص بود، او رهبر گروه و استراتژی ساز بود
[ترجمه ترگمان]او یک رقاص و طراح رقص بود، او bandleader و strategy بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He was a world-famous choreographer with little but debts to show for all his work.
[ترجمه گوگل]او یک طراح رقص مشهور جهانی بود که برای همه کارهایش بدهی کمی داشت
[ترجمه ترگمان]او یک choreographer معروف به دنیا بود، ولی برای تمام کارهایش ناچیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Composer / librettist Glass and choreographer / director Marshall are working with substantial material here.
[ترجمه گوگل]آهنگساز / لیبرتیست گلس و طراح رقص / کارگردان مارشال در اینجا با مواد قابل توجهی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]نگارشگر \/ librettist شیشه ای و choreographer \/ کارگردان (مارشال)با مواد اساسی در اینجا کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gene Kelly, the dancer and choreographer who was always pushing to teach the movies new steps, died Friday at 8
[ترجمه گوگل]جین کلی، رقصنده و طراح رقص که همیشه برای آموزش مراحل جدید فیلم ها تلاش می کرد، جمعه در ساعت 8 درگذشت
[ترجمه ترگمان]جین کلی، رقاص و choreographer که همیشه در حال هل دادن به فیلم های جدید بود، روز جمعه در ساعت ۸ درگذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The choreographer on celluloid runs through forests babbling about somebody named Tippeke.
[ترجمه گوگل]طراح رقص سلولوئید در میان جنگل ها می دود و درباره شخصی به نام تیپکه غرغر می کند
[ترجمه ترگمان]رقص choreographer در celluloid از طریق جنگل شروع می شود و درباره یک نفر به نام Tippeke صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There are only so many metaphors any choreographer can come up with for anomie.
[ترجمه گوگل]استعاره های زیادی وجود دارد که هر طراح رقصی می تواند برای آنومی بیاورد
[ترجمه ترگمان]فقط so هست که هر choreographer می تونه با anomie بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The martial arts choreographer is a person called Zhu Yuanlong.
[ترجمه گوگل]طراح رقص هنرهای رزمی شخصی به نام ژو یوانلونگ است
[ترجمه ترگمان]هنرهای رزمی یک نفر به نام ژو Yuanlong است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[سینما] طراح رقص - کارگردان رقص

انگلیسی به انگلیسی

• one who specializes in choreography (composition and arrangement of dance movements)
a choreographer is someone who invents the movements for a ballet and tells the dancers how to perform them.

پیشنهاد کاربران

choreographer ( هنرهای نمایشی )
واژه مصوب: طراح رقص
تعریف: شخصی که حرکات هماهنگ و موزون بازیگران را در نمایش یا فیلم طراحی می کند
طراح رقص

بپرس