1. A gale was blowing and the sea was choppy.
[ترجمه گوگل]بادی میوزید و دریا متلاطم بود
[ترجمه ترگمان]باد می وزید و دریا متلاطم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The small boat bobbed about on the choppy water.
[ترجمه گوگل]قایق کوچک روی آب متلاطم می چرخید
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک در آب متلاطم موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The sea was calm/smooth/choppy/rough when we crossed the Channel.
[ترجمه گوگل]وقتی از کانال عبور کردیم دریا آرام / صاف / متلاطم / مواج بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که از کانال عبور می کردیم دریا آرام \/ آرام \/ متلاطم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The sea was choppy today because of the windstorm.
[ترجمه گوگل]دریا امروز به دلیل طوفان باد متلاطم بود
[ترجمه ترگمان]دریا امروز به خاطر of متلاطم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The slow, fuzzy video and choppy sound were enough to try the patience of even the most patient.
[ترجمه گوگل]ویدیوی آهسته و مبهم و صدای متلاطم کافی بود تا حوصله صبورترین افراد را امتحان کند
[ترجمه ترگمان]صدای آرام، ویدئوی فازی و متلاطم به اندازه ای بود که صبر و شکیبایی بیشتر بیماران را امتحان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sea began getting choppy.
7. Indeed, even in the fast choppy water the practised eye can spot his prey a hundred yards away.
[ترجمه گوگل]در واقع، حتی در آب تند تند، چشم تمرین شده می تواند طعمه خود را در صد متری دورتر تشخیص دهد
[ترجمه ترگمان]در واقع، حتی در آب تند آب، چشمان باتجربه هم می تواند شکارش را صدها متر دورتر از خود تشخیص دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The laughter tumbled out of him in choppy spurts.
[ترجمه گوگل]خنده در فواره های متلاطم از او سرازیر شد
[ترجمه ترگمان]صدای خنده از گلویش خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He stopped himself, his choppy words disjointed.
[ترجمه گوگل]جلوی خودش را گرفت، کلمات متزلزلش از هم گسستند
[ترجمه ترگمان]او خودش را متوقف کرد و با لحنی تند صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The game play is choppy, with slow player movements, while shooting and ball control are difficult to handle.
[ترجمه گوگل]بازی متلاطم است، با حرکات بازیکن آهسته، در حالی که کنترل توپ و تیراندازی دشوار است
[ترجمه ترگمان]بازی بازی متلاطم و متلاطم است، با حرکات آهسته بازیکنان، در حالی که کنترل و کنترل توپ دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. At Juara, there's a welcome breeze, a choppy sea and very little else.
[ترجمه گوگل]در جوارا، نسیم خوش آمد، دریای متلاطم و چیزهای دیگر وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در Juara، یک نسیم خوش، یک دریای متلاطم و کمی دیگر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Across the choppy water from them stands Billingsgate Fish Market, smartened up to tone with the neighbourhood.
[ترجمه گوگل]در مقابل آب متلاطم آنها، بازار ماهی Billingsgate قرار دارد که با همسایهها هماهنگ شده است
[ترجمه ترگمان]در آن سوی آب متلاطم از آن ها، بازار ماهی billingsgate قرار دارد و تا حدودی با آن همسایگی صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Many a swimming pool fund has run into choppy water and adventure playground appeals turned into assault courses!
[ترجمه گوگل]بسیاری از صندوقهای استخر شنا با آب متلاطم مواجه شدهاند و جاذبههای زمین بازی ماجراجویی که به دورههای حمله تبدیل شدهاند!
[ترجمه ترگمان]بسیاری از این استخر شنا به آب متلاطم تبدیل شده است و درخواست های زمین بازی برای آن ها تبدیل به دوره های تهاجمی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The town planning ship ran into choppy waters and it remains in uncertain seas.
[ترجمه گوگل]کشتی برنامه ریزی شهر به آب های متلاطم برخورد کرد و در دریاهای نامطمئن باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]کشتی برنامه ریزی شهر به درون آبه ای متلاطم سرازیر می شود و در دریاهای نامطمئن باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Small buildings, like small boats on a choppy sea, are rocked especially hard by their passing.
[ترجمه گوگل]ساختمانهای کوچک، مانند قایقهای کوچک در دریای متلاطم، بهویژه در اثر عبورشان تکان میخورند
[ترجمه ترگمان]ساختمان های کوچک، مانند قایق های کوچک روی دریای متلاطم، به خصوص با عبور آن ها تکان می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید