chopping board

/ˈtʃɑːpɪŋ bɔːrd//ˈtʃɑːpɪŋ bɔːrd/

جمله های نمونه

1. I've got all her cake tins and her chopping board, which still smells very evocatively of her wonderful Wienerschnitzel.
[ترجمه گوگل]من تمام قالب های کیک و تخته خردکنش را دارم که هنوز بوی بسیار تداعی کننده ای از وینرشنیتسل فوق العاده اش می دهد
[ترجمه ترگمان]همه قوطی های کیک و تخته دارش را دارم که هنوز بوی very of را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Remove the meat and transfer it to a chopping board. Cut meat into chunks, discarding skin and bones.
[ترجمه گوگل]گوشت را بیرون بیاورید و روی تخته خرد کنید گوشت را تکه تکه کنید، پوست و استخوان را دور بریزید
[ترجمه ترگمان]گوشت را بردارید و آن را به تخته خرد کردن منتقل کنید گوشت را تکه تکه کرده و پوست و استخوان را کنار بگذارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It leaped off the chopping board, and did several laps of the kitchen before three staff caught it.
[ترجمه گوگل]از روی تخته خردکن پرید و چندین دور آشپزخانه را انجام داد قبل از اینکه سه نفر از کارکنان آن را بگیرند
[ترجمه ترگمان]از تخته کوب بیرون پرید و قبل از اینکه سه چوب دستش را بگیرند، چند دور از آشپزخانه را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Remove the meat and transfer it to a chopping board.
[ترجمه گوگل]گوشت را بیرون بیاورید و روی تخته خرد کنید
[ترجمه ترگمان]گوشت را بردارید و آن را به تخته خرد کردن منتقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The stove and chopping board were brand - new, and in one corner stood a multicolored feather duster.
[ترجمه گوگل]اجاق گاز و تخته خردکن کاملاً نو بودند و در یک گوشه پرهای پرهای چند رنگی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]بخاری و تخته خرد شده بود، و در گوشه ای جای پر از پر رنگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We should buy a new chopping board.
[ترجمه گوگل]باید تخته خردکن جدید بخریم
[ترجمه ترگمان] ما باید یه تخته خرد جدید بخریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chopping board is rotten.
[ترجمه گوگل]تخته خرد شده پوسیده است
[ترجمه ترگمان]خرد شدن تخته پوسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After she'd cleared up lunch she hoisted Ethel's huge ox heart out of its water on to the chopping board.
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه او ناهار را پاک کرد، قلب گاو بزرگ اتل را از آب آن بیرون آورد و روی تخته خردکن بلند کرد
[ترجمه ترگمان]پس از آن که ناهار را باز کرد، قلب بزرگ آکس را از روی آب بیرون کشید و به تخته برش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. " The dog attacked rejected mice suggested:" you all get out, if the owner found less meat, some suspects that I ate, then I will become the meat on the chopping board.
[ترجمه گوگل]"سگ به موش های رد شده حمله کرد پیشنهاد کرد:" همه شما بیرون بروید، اگر صاحبش گوشت کمتری پیدا کرد، برخی مشکوک شدند که من خوردم، آنگاه من تبدیل به گوشت روی تخته خرد خواهم شد
[ترجمه ترگمان]\"سگ حمله کرد و گفت:\" اگر صاحب گوشت، گوشت کمتری پیدا کند، بعضی از مظنونین که من می خوردم، گوشت روی تخته خرد شده خواهم شد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In have penknife, bottle opener, peeler, all - powerful handle, kitchen chopping board!
[ترجمه گوگل]دارای چاقو، درب بازکن، پوست کن، دسته قدرتمند، تخته خردکن آشپزخانه!
[ترجمه ترگمان]با قلم تراشی، بطری باز کن کننده، لاک کننده، و همه دسته محکم، تخته سلاخی کردن آشپزخانه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have in the past exported all kinds of chopping board, engrain cutting board, salad bowl set, tray, lazy susan, trivet, etc. to Europe.
[ترجمه گوگل]ما در گذشته انواع تخته خردکن، تخته برش حبه ای، ست کاسه سالاد، سینی، سوزان تنبل، تریوت و غیره را به اروپا صادر کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما در گذشته همه انواع تخته خرد شده، تخته برش engrain، bowl سالاد، سینی سالاد، سینی، lazy، trivet و غیره را به اروپا صادر کرده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Please stir - fry the vegetables spread out on the chopping board.
[ترجمه گوگل]لطفاً هم بزنید - سبزیجات را روی تخته خرد کنید سرخ کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا سبزیجات را آماده کنید سبزیجات را در تخته سلاخی پخش کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. There was a half of bason of offwhite barnyard grass flour on the chopping board, it looked like arranging for in advance.
[ترجمه گوگل]روی تخته خرد کن نیمی از آرد علف باغچه سفید رنگ بود، به نظر می رسید که از قبل مرتب شده بود
[ترجمه ترگمان]تقریبا نیمی از آرد و علف های هرز و علف هرز را که روی تخته خرد شده بود، پیدا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cutting board, plastic or wooden board on which meats and vegetables can be cut
a chopping board is a board that you cut meat and vegetables on.

پیشنهاد کاربران

chopping board ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: تخته ساطور
تعریف: تخته ای چوبی یا پلاستیکی که بر روی آن مواد غذایی با چاقو یا ساطور خرد میشود
تخته خردکن
تخته گوشت . تخته برای خورد کردن

بپرس