cholesterol

/kəˈlestəˌrɒl//kəˈlestərɒl/

معنی: ماده موجد تصلب شرائین
معانی دیگر: کلسترول (c27h45oh)، ش ماده بفرمول oh h45 c27 موجد تصلب شرائین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a white substance, found in various tissues of all animals, which serves as a detoxifier in the bloodstream and surrounds certain nerve sheaths, and an excess of which is thought to contribute to hardening of the arteries.

جمله های نمونه

1. Many people experienced a drop in their cholesterol levels when they consumed oat bran.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم با مصرف سبوس جو دو سر، سطح کلسترول خود را کاهش دادند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم هنگامی که برن را مصرف می کنند، یک قطره در سطح کلسترول خود را تجربه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scientists have established a connection between cholesterol levels and heart disease.
[ترجمه گوگل]دانشمندان ارتباطی بین سطح کلسترول و بیماری قلبی ایجاد کرده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان ارتباط بین سطح کلسترول و بیماری های قلبی را ایجاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He has high cholesterol.
[ترجمه گوگل]کلسترول بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]او کلسترول بالایی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The power of red wine to counteract high cholesterol has been ballyhooed in the press.
[ترجمه گوگل]قدرت شراب قرمز برای مقابله با کلسترول بالا در مطبوعات مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]قدرت نوشیدن شراب قرمز برای خنثی کردن کلسترول بالا در مطبوعات افزایش یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If you don't know your cholesterol level, it's a good idea to have it checked.
[ترجمه s] اگر سطح کلسترول خود را نمیدانید ، فکر خوبی است که آنرا چک کنید.
|
[ترجمه گوگل]اگر سطح کلسترول خود را نمی دانید، بهتر است آن را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]اگر سطح کلسترول را بلد نباشی فکر خوبی است که آن را چک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Diets that are high in saturated fat and cholesterol tend to clog up our arteries[Sentence dictionary], thereby reducing the blood flow to our hearts and brains.
[ترجمه گوگل]رژیم‌های غذایی که سرشار از چربی‌های اشباع شده و کلسترول هستند، شریان‌های ما را مسدود می‌کنند و در نتیجه جریان خون به قلب و مغز را کاهش می‌دهند
[ترجمه ترگمان]Diets که در چربی اشباع شده و کلسترول بالا هستند تمایل به مسدود کردن شریان ها [ فرهنگ لغت طریق جمله ] دارند در نتیجه جریان خون را به قلب و مغز ما کاهش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A high cholesterol level in the blood can cause heart disease.
[ترجمه گوگل]سطح کلسترول بالا در خون می تواند باعث بیماری قلبی شود
[ترجمه ترگمان]سطح کلسترول بالا در خون می تواند باعث بیماری های قلبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They are determining the serum - protein and cholesterol levels.
[ترجمه گوگل]آنها سطح سرمی - پروتئین و کلسترول را تعیین می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها میزان کلسترول و کلسترول را تعیین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cholesterol level is not a strong predictor of heart disease in women.
[ترجمه گوگل]سطح کلسترول پیش بینی کننده قوی بیماری قلبی در زنان نیست
[ترجمه ترگمان]کلسترول، یک پیش بینی کننده قوی برای بیماری های قلبی در زنان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. More people are cholesterol savvy today than five years ago.
[ترجمه گوگل]امروزه افراد بیشتری نسبت به پنج سال پیش به کلسترول آگاهی دارند
[ترجمه ترگمان]امروزه بیش از پنج سال است که افراد مبتلا به کلسترول خون دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. See just how much fat and cholesterol you're eating.
[ترجمه گوگل]ببینید چقدر چربی و کلسترول می خورید
[ترجمه ترگمان]ببین چقدر چربی و کلسترول داره میخوره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We've always been told that cholesterol, in foods like eggs, was a major cause of heart disease but, actually, saturated fat is the worst villain.
[ترجمه گوگل]همیشه به ما گفته شده است که کلسترول موجود در غذاهایی مانند تخم مرغ، عامل اصلی بیماری قلبی است، اما در واقع، چربی اشباع شده بدترین شرور است
[ترجمه ترگمان]ما همیشه گفته بودیم که کلسترول، در غذاهایی مثل تخم مرغ، علت اصلی بیماری های قلبی است اما در حقیقت، چربی اشباع شده بدترین فرد تبهکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Eating garlic can significantly reduce cholesterol in the blood.
[ترجمه گوگل]خوردن سیر می تواند به میزان قابل توجهی کلسترول خون را کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]خوردن سیر می تواند به میزان قابل توجهی کلسترول را در خون کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is cholesterol in the cell of body.
[ترجمه گوگل]در سلول بدن کلسترول وجود دارد
[ترجمه ترگمان]There در سلول بدن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The bile acids serve as a vehicle for cholesterol excretion and aid in the digestion of dietary lipids.
[ترجمه گوگل]اسیدهای صفراوی به عنوان وسیله ای برای دفع کلسترول و کمک به هضم لیپیدهای رژیم غذایی عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]اسیده ای صفرا به عنوان وسیله ای برای دفع کلسترول و کمک به هضم لیپیدها تغذیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماده موجد تصلب شرائین (اسم)
cholesterol

انگلیسی به انگلیسی

• fatty substance present in the blood and in certain foods (excess amount can cause a hardening of the arteries)
cholesterol is a substance that exists in the fat, tissues, and blood of all animals. too much cholesterol in your blood can cause heart disease.

پیشنهاد کاربران

کلسترول
مثال: High levels of cholesterol can increase the risk of heart disease.
سطوح بالای کلسترول می تواند خطر بیماری قلبی را افزایش دهد.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
a substance containing a lot of fat that is found in the body tissue and blood of all animals, thought to be part of the cause of heart disease if there is too much of it:
ماده ای حاوی مقدار زیادی چربی که در بافت بدن و خون همه حیوانات یافت می شود و اگر مقدار زیادی از آن وجود داشته باشد، تصور می شود که بخشی از علت بیماری قلبی است:
...
[مشاهده متن کامل]

** کُلِستِرول، یکی از مولکول های زیستی و از دسته استروئید ها در لیپیدها، و نوعی الکل موسوم به استرول است. این مولکول ۲۷ کربنه، ساختار چندحلقه ای دارد. نقش عمده آن استحکام و انعطاف بخشی به غشا سلول ها است.
an oil that is high in polyunsaturates and low in cholesterol

cholesterol
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cholesterol
A substance in blood that can cause heart disease if you have too much of it
A natural substance in blood that comes from the liver

بپرس