choke off


به پایان رساندن، رشد چیزی را تمام کردن

جمله های نمونه

1. They'd ruthlessly choked off all opposition to their plans.
[ترجمه گوگل]آنها بی رحمانه تمام مخالفت ها با برنامه های خود را خفه کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بی رحمانه مخالفت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The army has choked off the enemy's supplies.
[ترجمه گوگل]ارتش تدارکات دشمن را خفه کرده است
[ترجمه ترگمان]ارتش ذخیره دشمن را مسدود کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His words were choked off by the sudden screams.
[ترجمه گوگل]کلامش با فریادهای ناگهانی خفه شد
[ترجمه ترگمان]کلماتش با فریادهای ناگهانی خفه می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The murderer choked off her scream.
[ترجمه گوگل]قاتل فریاد او را خفه کرد
[ترجمه ترگمان]قاتل جیغ کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He got choked off for being late.
[ترجمه گوگل]او به دلیل دیر آمدن خفه شد
[ترجمه ترگمان]به خاطر اینکه دیر کرده بود خفه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. High interest rates have choked off investment.
[ترجمه گوگل]نرخ بهره بالا سرمایه گذاری را خفه کرده است
[ترجمه ترگمان]نرخ سود بالا سرمایه گذاری را خفه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her screams were suddenly choked off.
[ترجمه گوگل]فریادهایش ناگهان خفه شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان جیغ و فریادش بلند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. High prices have choked off demand.
[ترجمه گوگل]قیمت های بالا تقاضا را خفه کرده است
[ترجمه ترگمان]قیمت های بالا تقاضا را خفه کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is feared that higher interest rates might choke off economic recovery.
[ترجمه گوگل]بیم آن می رود که نرخ های بهره بالاتر ممکن است بهبود اقتصادی را خفه کند
[ترجمه ترگمان]بیم آن می رود که نرخ بهره بالاتر منجر به بهبود اقتصادی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That would choke off exports and risk tipping the economy back into recession.
[ترجمه گوگل]این امر صادرات را خفه می کند و خطر بازگشت اقتصاد به رکود را به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این مساله موجب خفه شدن صادرات و کاهش خطر اقتصاد به رکود اقتصادی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, a full 20 % increase will likely choke off the fragile Chinese economic recovery.
[ترجمه گوگل]با این حال، افزایش کامل 20 درصدی احتمالاً بهبود اقتصادی شکننده چین را خفه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال، افزایش ۲۰ درصدی به احتمال زیاد منجر به بهبود وضعیت شکننده اقتصادی چین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some people want to choke off the very thing that makes us strong and unique.
[ترجمه گوگل]برخی از مردم می خواهند همان چیزی را که ما را قوی و منحصر به فرد می کند خفه کنند
[ترجمه ترگمان]برخی افراد می خواهند چیزی را که ما را قوی و منحصر به فرد می کند خفه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If those banks fail, it could choke off credit for smaller companies.
[ترجمه گوگل]اگر این بانک ها شکست بخورند، ممکن است اعتبار شرکت های کوچکتر را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]اگر این بانک ها شکست بخورند، می تواند اعتبار شرکت های کوچک تر را مسدود کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The dry spell choke off the supply of water in that area.
[ترجمه گوگل]طلسم خشکی منبع آب را در آن منطقه خفه می کند
[ترجمه ترگمان]طلسم خشک منبع آب در آن منطقه را خفه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

خفه کردن ، مسدود کردن ، متوقف کردن
متوقف کردن

بپرس