choirboy

/ˈkwaɪərbɔɪ//ˈkwaɪəbɔɪ/

(پسر) خواننده ی کر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a boy who sings in a choir, esp. a church choir.

جمله های نمونه

1. The face is that of a Renaissance choirboy, or cupid, caught up in some act of Southern atavism.
[ترجمه گوگل]صورت یک پسر کر یا کوپید رنسانس است که درگیر برخی از کنش های آتاویسم جنوبی است
[ترجمه ترگمان]این چهره متعلق به مجسمه Renaissance (Renaissance)یا مجسمه cupid (Renaissance)است که در برخی از مناطق of جنوبی گیر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When John was ten, he became a choirboy.
[ترجمه گوگل]وقتی جان ده ساله شد، پسر کر شد
[ترجمه ترگمان]، وقتی که \"جان\" ۱۰ سالش بود خودش یه کوچولو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The woollen choirboy under my heel!
[ترجمه گوگل]پسر کر پشمی زیر پاشنه من!
[ترجمه ترگمان]The پشمی زیر پاشنه من!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stevens began life as a choirboy and as a Christian, but his work is all about replacing Christian theology with poetry.
[ترجمه گوگل]استیونز زندگی خود را به عنوان یک گروه کر و به عنوان یک مسیحی آغاز کرد، اما کار او تماماً در مورد جایگزینی الاهیات مسیحی با شعر است
[ترجمه ترگمان]استیونز زندگی را به عنوان یک مسیحی و یک مسیحی آغاز کرد، اما کار او تماما در مورد جایگزینی الهیات مسیحی با شعر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Brad Pitt's path from Missouri-bred choirboy to delectable hunk was cemented with a strong Baptist faith and at least a trillion sit-ups.
[ترجمه گوگل]مسیر برد پیت از پسر کری که در میسوری پرورش یافته بود تا هنگ لذیذ با ایمان قوی باپتیست و حداقل یک تریلیون دراز و نشست تثبیت شد
[ترجمه ترگمان]مسیر برد پیت از ایالت میسوری به عنوان یک لقمه بزرگ با یک ایمان باپتیست قوی و حداقل یک تریلیون درجه افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Imagine a light-up choirboy from a suburban Nativity scene.
[ترجمه گوگل]یک پسر کر نورانی از یک شبستان در حومه شهر را تصور کنید
[ترجمه ترگمان]یک چراغ روشن را تصور کنید که از یک صحنه در حومه شهر تولد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tom Mekon handles the vocal with the clear precise choirboy voice that's always been his strength.
[ترجمه گوگل]تام مکون با صدای واضح و دقیق گروه کر که همیشه نقطه قوت او بوده، صدا را اداره می کند
[ترجمه ترگمان]تام Mekon با صدایی واضح و کوچک که همیشه نیرویش را از دست داده بود، با ایما و اشاره گوش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To all outward appearance, he looked benign enough, with a mild, unsullied face, the perfect choirboy.
[ترجمه گوگل]از نظر ظاهری، به اندازه کافی خوش اخلاق به نظر می‌رسید، با چهره‌ای ملایم و بی‌آلود، پسر کر کامل
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که به ظاهر ظاهری مهربان، با قیافه ای آرام و بدون لکه، و یک جای کوچک عجیب و غریب به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Michael Portillo seemed ill at ease, and his voice squeaked and cracked like a choirboy.
[ترجمه گوگل]مایکل پورتیلو راحت به نظر می‌رسید و صدایش مانند یک خواننده کر می‌پیچید و می‌ترکید
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که مایکل یس راحت و ناراحت به نظر می رسید، و صدایش مثل خر خر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It requires a fertile and high-functioning brain to take something as simple as the truth and twist it, palming off the deception on someone else with the earnestness of a choirboy.
[ترجمه گوگل]نیاز به مغزی بارور و با کارکرد بالا دارد تا چیزی به سادگی حقیقت را بگیرد و آن را بچرخاند و با جدیت یک پسر همخوانی فریب دیگران را از بین ببرد
[ترجمه ترگمان]این کار نیازمند یک مغز بارور و دارای عملکرد بالا است تا چیزی به سادگی حقیقت داشته باشد و آن را تغییر دهد، از فریبکاری شخص دیگری با جدیت یک choirboy جلوگیری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Loren was 5ft 8in of Italian voluptuousness, while Ladd was 5ft 5in tall and, in his own words, a man with "the face of an ageing choirboy and the build of an undernourished featherweight".
[ترجمه گوگل]لورن 5 فوت و 8 اینچ هوسباز ایتالیایی بود، در حالی که لاد 5 فوت و 5 اینچ قد داشت و به قول خودش مردی با "چهره یک پسر همخوانی سالخورده و هیکلی از وزن پر کم تغذیه"
[ترجمه ترگمان]لورن در ارتفاع ۵ فوتی با شهوت ایتالیا قرار داشت، در حالی که Ladd ۵ فوت ارتفاع داشت و به عبارت خودش مردی با \"چهره پیری و ساخت یک featherweight دچار سو تغذیه\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The white tips of his shirt collar made him look like a choirboy.
[ترجمه گوگل]نوک سفید یقه پیراهنش او را شبیه یک گروه کر می کرد
[ترجمه ترگمان]یقه پیراهن یقه پیراهنش او را به یک جای کوچک جلوه می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The naked infant might end up as a biker or a choirboy. Americans nurture their differences and these days conflicts.
[ترجمه گوگل]نوزاد برهنه ممکن است به عنوان یک دوچرخه سوار یا یک گروه کر به پایان برسد آمریکایی ها اختلافات و درگیری های این روزها را پرورش می دهند
[ترجمه ترگمان]ممکن است نوزاد لخت به دوچرخه سواران یا دوچرخه سواران برسد آمریکایی ها اختلافات خود و این روزها را پرورش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the most serious incident before the weekend's attack, police were told that an 11-year-old choirboy had been attacked by two young boys after being lured to an isolated spot.
[ترجمه گوگل]در جدی‌ترین حادثه قبل از حمله آخر هفته، به پلیس گفته شد که یک پسر همخوان 11 ساله پس از فریب دادن به یک نقطه دور افتاده توسط دو پسر جوان مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]در جدی ترین حادثه قبل از حمله آخر هفته، به پلیس گفته شد که یک کودک ۱۱ ساله پس از فریب دادن به یک نقطه منزوی توسط دو پسر جوان مورد حمله قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• boy who sings in a choir
a choirboy is a boy who sings in a church choir.

پیشنهاد کاربران

بپرس