chlorosis

/kloʊˈroʊsɪs//kləˈrəʊsɪs/

(گیاه شناسی) بیماری گیاهان که در آن گیاه رنگ سبز خود را از دست می دهد، یرقان سفید، سبزرنگی زنان کم خون

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: chlorotic (adj.)
(1) تعریف: an abnormal yellowing or color loss in green plant tissue because of insufficient light or nutrition, genetic disorder, or disease that results in deficient chlorophyll production.

(2) تعریف: an iron deficiency anemia occurring mainly in pubescent girls and characterized by a greenish complexion.

جمله های نمونه

1. Copper deficiency results in chlorosis, suggesting that copper may be involved in the synthesis of chlorophyll.
[ترجمه گوگل]کمبود مس منجر به کلروز می شود که نشان می دهد مس ممکن است در سنتز کلروفیل نقش داشته باشد
[ترجمه ترگمان]فقر مس دچار یرقان سفیدی می شود و این نشان می دهد که مس ممکن است در سنتز کلروفیل شرکت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is it a lack of sulfur that causes chlorosis?
[ترجمه گوگل]آیا کمبود گوگرد باعث کلروز می شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن فقدان گوگرد است که دچار یرقان سفیدی می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The boron deficiency plant appears inter- venial chlorosis, thickening, crisping leaves and increased leaf weight ratio (LWR).
[ترجمه گوگل]گیاه کمبود بور به نظر می رسد کلروز بینابینی، ضخیم شدن، ترد شدن برگها و افزایش نسبت وزنی برگ (LWR)
[ترجمه ترگمان]گیاه کمبود بور با ضخیم شدن، ضخیم شدن، crisping برگ ها و نسبت وزن برگ (LWR)دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Major factors of the pear iron chlorosis were determined through soil testing and leaf analysis.
[ترجمه گوگل]عوامل اصلی کلروز آهن گلابی از طریق آزمایش خاک و تجزیه برگ تعیین شد
[ترجمه ترگمان]عوامل اصلی یرقان سفید از طریق آزمایش خاک و آنالیز برگ تعیین شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The chlorosis of camphor - tree is a common and serious disease in Shanghai city.
[ترجمه گوگل]کلروز درخت کافور یک بیماری شایع و جدی در شهر شانگهای است
[ترجمه ترگمان]یرقان سفید در گیاه کافور یک بیماری شایع و جدی در شهر شانگهای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chlorosis The loss of chlorophyll from plants resulting in yellow ( chlorotic ) leaves.
[ترجمه گوگل]کلروز از دست دادن کلروفیل از گیاهان و در نتیجه زرد شدن برگها (کلروتیک)
[ترجمه ترگمان]Chlorosis از دست دادن کلروفیل از گیاهان منجر به برگ های زرد (یرقان سفید)می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So the peach chlorosis on calcarious purple soil was diagnosed as iron deficiency.
[ترجمه گوگل]بنابراین کلروز هلو در خاک بنفش آهکی به عنوان کمبود آهن تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]بنابراین پوست هلو بر روی خاک ارغوانی تشخیص بیماری به عنوان کمبود آهن تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When there's too little chlorine, chlorosis develops . The plant dries out, loses color, and dies.
[ترجمه گوگل]وقتی کلر خیلی کم باشد، کلروز ایجاد می شود گیاه خشک می شود، رنگ خود را از دست می دهد و می میرد
[ترجمه ترگمان]زمانی که بیش از حد کلرین کوچک وجود دارد، یرقان سفید رشد می کند گیاه خشک می شود، رنگ می بازد و می میرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chlorosis develops from light yellow to tan, becoming brown and finally drying to a'scorch ".
[ترجمه گوگل]کلروز از زرد روشن به قهوه ای مایل به قهوه ای تبدیل می شود و در نهایت خشک می شود
[ترجمه ترگمان]یرقان سفید از نور زرد به برنزه تبدیل می شود و قهوه ای می شود و در نهایت خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bluish green, with slight marginal and intervenal chlorosis, followed by marginal scorching, either brown or grayish brown color.
[ترجمه گوگل]سبز مایل به آبی، با کلروز خفیف حاشیه ای و میانی، به دنبال آن سوزاننده حاشیه، قهوه ای یا قهوه ای مایل به خاکستری
[ترجمه ترگمان]سبز خاکستری، با حاشیه ای اندک و intervenal یرقان سفید، و پس از آن به صورت رنگ قهوه ای یا خاکستری کمرنگ به دنبال آن دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fading colours and yellowish transparent appearance are clear indications of iron chlorosis caused by deficiencies in iron and trace elements.
[ترجمه گوگل]رنگ های محو شده و ظاهر شفاف مایل به زرد نشانه روشنی از کلروز آهن است که به دلیل کمبود آهن و عناصر کمیاب ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]رنگ های کمرنگ و ظاهر شفاف زرد نشانه های یرقان سفید در اثر نقص در عناصر آهن و ردیابی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Irregular marginal and interveinal yellow green chlorotic areas, followed by general interveinal chlorosis and profuse brown necrotic spotting and scorching, typical also of field conditions.
[ترجمه گوگل]نواحی کلروتیک سبز زرد حاشیه ای و بین وریدی نامنظم، به دنبال آن کلروز عمومی بین رگه ای و لکه های نکروزه قهوه ای فراوان و سوزاندن، که نمونه ای از شرایط مزرعه نیز می باشد
[ترجمه ترگمان]یرقان سفید حاشیه ای و interveinal زرد زرد نامنظم به دنبال آن یرقان سفید یرقان سفید و دارای تاج و برگ های necrotic قهوه ای و داغ، و همچنین شرایط میدان نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Compound Iron Fertilizers had significant effects on rectifying peanuts chlorosis caused by iron deficiency.
[ترجمه گوگل]کودهای آهن مرکب اثرات قابل توجهی در اصلاح کلروز بادام زمینی ناشی از کمبود آهن داشتند
[ترجمه ترگمان]ترکیب کودهای شیمیایی، اثرات مهمی روی اصلاح یرقان سفید در اثر کمبود آهن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hair and fair complexion, no pigmentation, dull complexion or chlorosis.
[ترجمه گوگل]مو و رنگ روشن، بدون رنگدانه، کدر یا کلروز
[ترجمه ترگمان]مو و مو بور، نه رنگ و رو، نه رنگ و رو، نه رنگ و رو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خاک شناسی] کلروز

انگلیسی به انگلیسی

• plant disease in which the plant loses its green coloring

پیشنهاد کاربران

کم رنگی ، کم رنگ شدگی
chlorosis ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: رنگ رفتگی
تعریف: بیرنگ شدگی اندام های سبز گیاهان براثر بیماری یا کمبود مواد غذایی یا تأثیر آلاینده های هوا
Chlorosis یا green sickness , نوعی کم خونی که به علت سبزشدن رنگ پوست بیمار بدین نام شناخته می شود. این بیماره را امروزه بنام کم خونی بی رنگی یا hypochromic anemia تشخیص میدهند
کلروز ( رنگ پریذگی )

بپرس