chlorination


کلردار شدن شیمى : کلردار کردن

جمله های نمونه

1. Optimum conditions in chlorination of cotton oil acid:reaction time is
[ترجمه گوگل]شرایط بهینه در کلرزنی روغن پنبه اسید: زمان واکنش است
[ترجمه ترگمان]شرایط بهینه برای کلرینه شدن اسید روغن پنبه: زمان واکنش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The chlorination of pivaloyl chloride to prepared 3-chloropivaloyl chloride was took place in a packed distillation column with total reflux.
[ترجمه گوگل]کلرزنی پیوالوئیل کلرید به کلرید 3-کلروپیوالوئیل تهیه شده در یک ستون تقطیر بسته شده با رفلاکس کل انجام شد
[ترجمه ترگمان]کلرینه شدن pivaloyl کلرید برای تهیه ۳ - chloropivaloyl کلرید در یک ستون تقطیر بسته با برگشت کل انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The continual photocatalytic chlorination and chlorination-rectification methods can be adopted for side-chain chlorination process.
[ترجمه گوگل]روش‌های کلرزنی فتوکاتالیستی مداوم و روش‌های کلرزنی - یکسوسازی را می‌توان برای فرآیند کلرزنی زنجیره جانبی به کار برد
[ترجمه ترگمان]کلرینه شدن مداوم و روش های تصحیح کلر - تصحیح می تواند برای فرآیند تصفیه با کلرینه شدن با زنجیره جانبی اتخاذ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Chlorination tablet can be added to water to make It'safe to drink.
[ترجمه گوگل]قرص کلر را می توان به آب اضافه کرد تا نوشیدنی ایمن باشد
[ترجمه ترگمان]قرص Chlorination را می توان به آب اضافه کرد تا آب آشامیدنی سالم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The synthesis ofp phthalaldehyde from p xylene by chlorination and catalytic oxidation was studied. The total yield was over 89%, the purity of the product was over 99%.
[ترجمه گوگل]سنتز فتال آلدئید فتالالدئید از پی زایلن با کلرزنی و اکسیداسیون کاتالیزوری مورد مطالعه قرار گرفت بازده کل بیش از 89 درصد، خلوص محصول بیش از 99 درصد بود
[ترجمه ترگمان]سنتز ofp phthalaldehyde از p xylene با کلرینه شدن و اکسیداسیون کاتالیتیک مورد مطالعه قرار گرفت بازده کل بیش از ۸۹ درصد بود، خلوص محصول بیش از ۹۹ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After segmental chlorination, the products with good dissolubility were got by control reactive chlorine weight and chlorination temperature.
[ترجمه گوگل]پس از کلرزنی سگمنتال، محصولات با قابلیت انحلال خوب با کنترل وزن کلر راکتیو و دمای کلرزنی بدست آمد
[ترجمه ترگمان]پس از کلرینه شدن قطعه ای برای محصولات با dissolubility خوب، با کنترل وزن کلر واکنشی و دمای کلر استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The text introduces the product CPE Chlorination technics that liquefacient Chlorine enter pressure vessel straightly . This reaction technique is simple. And the reaction is rapidly, safe and steady.
[ترجمه گوگل]این متن محصول CPE را با تکنیک کلر زنی معرفی می کند که کلر مایع مستقیماً وارد مخزن تحت فشار می شود این تکنیک واکنش ساده است و واکنش سریع، ایمن و پایدار است
[ترجمه ترگمان]متن، محصول CPE Chlorination را معرفی می کند که کلرین بر روی مجرای فشار مستقیم مستقیم وارد می شود این روش واکنش ساده است و واکنش به سرعت، ایمن و ثابت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was resulted that the chlorination process of simple oxide is under chemical reaction control, while that of ilmenite is dependent on the ash layer diffusion.
[ترجمه گوگل]نتیجه این شد که فرآیند کلرزنی اکسید ساده تحت کنترل واکنش شیمیایی است، در حالی که فرآیند ایلمنیت وابسته به انتشار لایه خاکستر است
[ترجمه ترگمان]این نتیجه حاصل شد که فرآیند تصفیه chlorination اکسید ساده تحت کنترل واکنش شیمیایی قرار دارد، در حالی که that به نفوذ لایه خاکستر وابسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The uses of residual slag obtained during chlorination process of Pangang BF slag and the factors that influence its hydration activity were analyzed in more detail.
[ترجمه گوگل]استفاده از سرباره باقی‌مانده به‌دست‌آمده در طی فرآیند کلرزنی سرباره Pangang BF و عواملی که بر فعالیت هیدراتاسیون آن تأثیر می‌گذارند با جزئیات بیشتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]استفاده از سرباره ¬ های باقیمانده در طی فرآیند بهره برداری از سرباره ¬ های BF و نیز عواملی که فعالیت hydration را تحت تاثیر قرار می ¬ دهند، با جزییات بیشتری مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Also called trichloromethane, chloroform is prepared through the chlorination of methane gas.
[ترجمه گوگل]کلروفرم که تری کلرومتان نیز نامیده می شود از طریق کلرزنی گاز متان تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین trichloromethane، کلروفرم، از طریق کلرینه شدن گاز متان آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The process of 2 - chloropyridine chlorination synthesis by pyridine and application were introduced.
[ترجمه گوگل]فرآیند 2- سنتز کلروپیریدین کلرزنی توسط پیریدین و کاربرد آن معرفی شد
[ترجمه ترگمان]فرآیند ۲ - chloropyridine synthesis با کلرینه شدن بوسیله پیریدین و کاربرد معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cysts survive well in cold water and are even resistant to chlorination.
[ترجمه گوگل]کیست ها در آب سرد به خوبی زنده می مانند و حتی در برابر کلر شدن نیز مقاوم هستند
[ترجمه ترگمان]The در آب سرد به خوبی زنده می مانند و حتی نسبت به کلرینه شدن مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You have to make sure that by removing one compound through, say, chlorination or ozonation, you're not generating by-products you're not seeing that could have an impact.
[ترجمه گوگل]شما باید مطمئن شوید که با حذف یک ترکیب از طریق، مثلاً، کلرزنی یا ازن زنی، محصولات جانبی تولید نمی کنید که نمی بینید که می تواند تأثیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]شما باید مطمئن شوید که با حذف یک ترکیب از طریق کلر، کلر و یا ozonation، شما نمی توانید با محصولاتی تولید کنید که مشاهده می کنید ممکن است تاثیری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Some common treatments used in the developing world include chlorination, filtration and solar disinfection.
[ترجمه گوگل]برخی از درمان های رایج مورد استفاده در کشورهای در حال توسعه عبارتند از کلرزنی، فیلتراسیون و ضد عفونی خورشیدی
[ترجمه ترگمان]برخی درمان های مشترک مورد استفاده در جهان در حال توسعه عبارتند از کلرینه شدن، تصفیه و گندزدایی خورشیدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] کلردار شدن، کلردار کردن
[عمران و معماری] کلرزنی
[بهداشت] کلرزنی - کلردارکردن
[نساجی] کلرینه سازی - کلریناسیون

انگلیسی به انگلیسی

• disinfection of water by means of chlorine; addition or replacement of chlorine in organic compounds

پیشنهاد کاربران

chlorination ( شیمی )
واژه مصوب: کلردار شدن
تعریف: وارد شدن کلر به یک ترکیب شیمیایی

بپرس