chlorinate

/ˈklɔːrəˌnet//ˈklɒrɪneɪt/

(شیمی) کلر زدن به، کلرین دار کردن، کلرینه کردن، اغشته کردن باکلر، با کلر ترکیب شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: chlorinates, chlorinating, chlorinated
مشتقات: chlorination (n.), chlorinator (n.)
(1) تعریف: to combine or treat with chlorine.

(2) تعریف: to disinfect (water) with chlorine.

جمله های نمونه

1. Water should be regularly chlorinated in public swimming baths to keep it pure.
[ترجمه گوگل]آب باید به طور مرتب در حمام های عمومی کلر شود تا خالص بماند
[ترجمه ترگمان]آب باید به طور منظم در حمام شنا عمومی آب رود تا آن را پاک نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chlorinated phenols: Phenol agents are generally unsuitable for food use as they exhibit high odour characteristics and other undesirable effects.
[ترجمه گوگل]فنل های کلردار: عوامل فنل به طور کلی برای استفاده در مواد غذایی نامناسب هستند زیرا ویژگی های بو و سایر اثرات نامطلوب را از خود نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]فنول ها فنول ها: عوامل فنول به طور کلی برای مصرف غذا نامناسب هستند چون آن ها ویژگی های بو بالایی و اثرات نامطلوب دیگر را از خود نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Could anything in chlorinated water be more exotic, more thrilling, more significant than that?
[ترجمه گوگل]آیا چیزی در آب کلر می تواند عجیب تر، هیجان انگیزتر و مهم تر از این باشد؟
[ترجمه ترگمان]ایا چیزی در آب کلر زده بود که از آن عجیب تر و جالب تر باشد، مهم تر از آن؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Is the swimming pool chlorinated?
[ترجمه گوگل]آیا استخر شنا دارای کلر است؟
[ترجمه ترگمان]استخر استخر کلر زده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Coastal cetaceans not only pick up chlorinated hydrocarbons, but also accumulate other industrial pollutants such as heavy metals.
[ترجمه گوگل]گیلاس های ساحلی نه تنها هیدروکربن های کلردار را جذب می کنند، بلکه آلاینده های صنعتی دیگر مانند فلزات سنگین را نیز انباشته می کنند
[ترجمه ترگمان]cetaceans ساحلی نه تنها هیدروکربن های کلرینه را انتخاب می کنند بلکه آلاینده های صنعتی دیگری مثل فلزات سنگین را نیز جمع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Raw water pumped from the new well is chlorinated, then strained through two types of filters.
[ترجمه گوگل]آب خام پمپ شده از چاه جدید کلر می شود و سپس از طریق دو نوع فیلتر صاف می شود
[ترجمه ترگمان]آب خام که از چاه جدید پمپ می شود آب chlorinated است و بعد از دو نوع فیلتر بیرون کشیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Always rinse off all salt and chlorinated water after swimming, as these have a drying effect on the skin.
[ترجمه گوگل]همیشه بعد از شنا تمام نمک و آب کلردار را بشویید، زیرا این مواد روی پوست اثر خشکی دارند
[ترجمه ترگمان]همیشه بعد از شنا کردن تمام نمک و آب chlorinated را با آب بشویید چون این ها یک اثر خشک کردن بر روی پوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With chlorinated hydrocarbons, the ease of biodegradation decreases as the number of chlorine atoms per molecule increases.
[ترجمه گوگل]با هیدروکربن های کلردار، با افزایش تعداد اتم های کلر در هر مولکول، سهولت تجزیه زیستی کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با هیدروکربن های کلرینه شده، کاهش زیست تخریب پذیری کاهش می یابد چون تعداد اتم ها در هر مولکول افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They eat fish from streams polluted with chlorinated hydrocarbons.
[ترجمه گوگل]آنها ماهی را از رودخانه های آلوده به هیدروکربن های کلردار می خورند
[ترجمه ترگمان]آن ها ماهی های آلوده به هیدروکربن های کلرینه شده را می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chlorinate ornamental fountain or populate fountain with larvivorous fish.
[ترجمه گوگل]آبنمای زینتی کلردار یا پر کردن فواره با ماهی لارو خوار
[ترجمه ترگمان]یک فواره پر زرق و برق یا فواره پر از ماهی larvivorous
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In certain cases, anaerobic conditions may be used to achieve specific clean-up goals, such as removing chlorinated compounds.
[ترجمه گوگل]در موارد خاص، ممکن است از شرایط بی هوازی برای دستیابی به اهداف پاکسازی خاص، مانند حذف ترکیبات کلردار استفاده شود
[ترجمه ترگمان]در موارد خاص، شرایط بی هوازی برای رسیدن به اهداف خاص پاک سازی مانند حذف ترکیبات chlorinated استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To remedy the situation, the water must be heavily chlorinated.
[ترجمه گوگل]برای رفع این وضعیت، آب باید به شدت کلر شود
[ترجمه ترگمان]برای درمان این وضعیت، آب باید به شدت chlorinated باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What is important is that all the chlorine in the VOCs ends up as chloride ion rather than other potentially hazardous chlorinated compounds.
[ترجمه گوگل]آنچه مهم است این است که تمام کلر موجود در VOC ها به جای سایر ترکیبات کلردار خطرناک بالقوه به یون کلرید تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]آنچه مهم است این است که همه کلر در the به عنوان یون کلراید به جای دیگر ترکیبات بالقوه خطرناک به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Giovanna was in the house, banging the washing up unhappily into a bowl of chlorinated water.
[ترجمه گوگل]جیووانا در خانه بود و لباسشویی را با ناراحتی در یک کاسه آب کلردار می کوبد
[ترجمه ترگمان]Giovanna در خانه بود و با ناراحتی در کاسه آب کلر زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disinfect with chlorine; add chlorine; treat with chlorine
when people chlorinate water, for example in a swimming pool, they disinfect it by putting chlorine into it.

پیشنهاد کاربران

بپرس