chlordane

/ˈklɔːrˌden//ˈklɔːˌden/

(شیمی) کلردان (on or dan) (c10h6cl8 هم می گویند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a colorless, toxic liquid hydrocarbon used as an insecticide.

جمله های نمونه

1. Obtainable under the proprietary name Chlordane, the toxin gradually works down into the soil diffusing into the soil atmosphere.
[ترجمه گوگل]این سم که با نام اختصاصی Chlordane به دست می آید، به تدریج در خاک کار می کند و در جو خاک پخش می شود
[ترجمه ترگمان]سم در زیر نام proprietary نام دارد، سم به تدریج در خاک فرو می رود و به اتمسفر زمین نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Well-known toxic pesticides include Aldrin, Chlordane, and DDT.
[ترجمه گوگل]آفت کش های سمی معروف عبارتند از: آلدرین، کلردان و دی دی تی
[ترجمه ترگمان]سموم سمی معروف شامل آلدرین، chlordane و DDT است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Both Aldrin and Chlordane are valuable insecticides.
[ترجمه گوگل]هر دو آلدرین و کلردان حشره کش های ارزشمندی هستند
[ترجمه ترگمان]هم آلدرین و هم chlordane از حشره کش ها استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Harmful levels of PCBs, chlordane and mercury can build up in your body without you even being aware of it.
[ترجمه گوگل]سطوح مضر PCB ها، کلردان و جیوه می توانند در بدن شما انباشته شوند بدون اینکه شما حتی از آن آگاه باشید
[ترجمه ترگمان]سطوح مضر of، chlordane و جیوه می توانند بدون اطلاع شما از آن، در بدن شما بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mercury, polychlorinated biphenyls ( PCBs ) and chlordane are among the major contaminants found in Illinois fish.
[ترجمه گوگل]جیوه، بی فنیل های پلی کلر (PCB) و کلردان از جمله آلاینده های اصلی موجود در ماهی ایلینوی هستند
[ترجمه ترگمان]عطارد، polychlorinated biphenyls (PCBs)و chlordane در بین آلاینده های اصلی یافت شده در ماهی های Illinois هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Next in line were DDT and chlordane.
[ترجمه گوگل]بعدی DDT و کلردان بودند
[ترجمه ترگمان]بعدی در خط، DDT و chlordane بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pesticides on the list are aldrin, chlordane, dieldrin, endrin, heptachlor, mirex, toxaphene and hexachlorobenzene.
[ترجمه گوگل]آفت کش های موجود در این لیست عبارتند از: آلدرین، کلردان، دیلدرین، اندرین، هپتاکلر، میرکس، توکسافن و هگزاکلروبنزن
[ترجمه ترگمان]آفت کش ها در این فهرست عبارتند از: aldrin، chlordane، dieldrin، endrin، heptachlor، mirex، toxaphene و hexachlorobenzene
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Among them are DDT, aldrin, dieldrin, heptachlor, chlordane, lindane, endrin, mirex, hexachloride, and toxaphene .
[ترجمه گوگل]از جمله آنها می توان به DDT، آلدرین، دیلدرین، هپتاکلر، کلردان، لیندان، اندرین، میرکس، هگزاکلراید و توکسافن اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در میان آن ها DDT، aldrin، dieldrin، heptachlor، chlordane، lindane، endrin، mirex، hexachloride و toxaphene وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. To explore damage of kidney function in workers exposed termite control drugs Chlordane and arsenic compound.
[ترجمه گوگل]برای بررسی آسیب عملکرد کلیه در کارگران در معرض داروهای کنترل موریانه کلردان و ترکیب آرسنیک
[ترجمه ترگمان]برای بررسی آسیب عملکرد کلیه در کارگران، drugs کنترل termite و ترکیبات آرسنیک را در معرض خطر قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The current Illinois Fish Consumption Advisories are directed towards fish found to have higher levels of mercury, (PCBs) polychlorinated biphenyls and chlordane .
[ترجمه گوگل]توصیه های فعلی مصرف ماهی ایلینوی به سمت ماهی هایی است که دارای سطوح بالاتر جیوه، (PCB) بی فنیل های پلی کلره و کلردان هستند
[ترجمه ترگمان]مصرف ماهی فعلی Illinois به سمت ماهی هدایت می شود که دارای سطوح بالاتری از جیوه، (PCBs)و chlordane است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Choosing acetone as the solvent, we determined that content by ultraviolet spectrometry, and then calculated roughly the content of this industrial chlordane.
[ترجمه گوگل]با انتخاب استون به عنوان حلال، آن محتوا را با طیف سنجی فرابنفش تعیین کردیم و سپس تقریباً محتوای این کلردان صنعتی را محاسبه کردیم
[ترجمه ترگمان]انتخاب استون به عنوان حلال، ما این مقدار را با طیف سنجی فرابنفش تعیین کردیم و سپس به شدت محتوای این chlordane صنعتی را محاسبه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "One may get a jar-type attachment for the garden hose, for example, by which such extremely dangerous chemicals as chlordane or dieldrin are applied as one waters the lawn, " she observed.
[ترجمه گوگل]او مشاهده کرد: "برای مثال، ممکن است یک ضمیمه شیشه ای برای شلنگ باغچه دریافت کنید که با استفاده از آن از مواد شیمیایی بسیار خطرناکی مانند کلردان یا دیلدرین هنگام آب دادن به چمن استفاده می شود "
[ترجمه ترگمان]او اظهار داشت: \" برای مثال ممکن است یک اتصال به نوع شیشه برای شلنگ باغ داشته باشد که با آن مواد شیمیایی بسیار خطرناکی چون chlordane یا dieldrin به عنوان یک زمین چمن مورد استفاده قرار می گیرند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They will generate useful lessons for complete elimination of PCBs, chlordane and mirex not only in China but in all other Stockholm Convention countries facing similar challenges.
[ترجمه گوگل]آنها درس های مفیدی را برای حذف کامل PCB ها، کلردان و میرکس نه تنها در چین بلکه در سایر کشورهای کنوانسیون استکهلم که با چالش های مشابه روبرو هستند، ارائه خواهند داد
[ترجمه ترگمان]آن ها درس های مفیدی برای حذف کامل of ها، chlordane و mirex نه تنها در چین بلکه در سایر کشورهای کنوانسیون استکهلم که با چالش های مشابه روبرو هستند، تولید خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Smoking and drinking could affect the levels, and all the immunoglobulins inversely correlated with the concentration of chlordane in serum and arsenic in urine.
[ترجمه گوگل]استعمال دخانیات و نوشیدن می‌تواند بر سطوح تأثیر بگذارد و تمام ایمونوگلوبولین‌ها با غلظت کلردان در سرم و آرسنیک در ادرار همبستگی معکوس دارند
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن و نوشیدن می تواند بر سطح تاثیر بگذارد و همه the با غلظت of در سرم و آرسنیک موجود در ادرار ارتباط معکوس دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. BACKGROUND:Many chemical poisons existing in our daily life and environment have immunotoxicity in certain dose including termite control drug, chlordane, and pesticides containing arsenic.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: بسیاری از سموم شیمیایی موجود در زندگی روزمره و محیط زیست ما در دوز خاصی از جمله داروی کنترل موریانه، کلردان و آفت کش های حاوی آرسنیک دارای سمیت ایمنی هستند
[ترجمه ترگمان]سابقه: بسیاری از سموم شیمیایی موجود در زندگی روزمره و محیط زیست در دوزهای معینی از جمله drug کنترل termite، chlordane و آفت کش ها حاوی آرسنیک موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• chemical compound used as an insecticide

پیشنهاد کاربران

بپرس