1. Above: fillet of turbot on spinach with chive and spiced sauces.
[ترجمه گوگل]عکس بالا: فیله گل سرخ روی اسفناج با پیازچه و سس های ادویه دار
[ترجمه ترگمان]بالا: fillet of بر روی اسفناج با سس های سالاد و چاشنی دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Garnish soured cream and chive dip with chives and sprinkle chopped peppers over tomato dip.
[ترجمه گوگل]خامه ترش و دیپ پیازچه را با پیازچه تزئین کنید و فلفل های خرد شده را روی دیپ گوجه فرنگی بپاشید
[ترجمه ترگمان]garnish soured و chive را با فلفل نمکی پوشانده بودند و فلفل خرد شده را بر روی گوجه فرنگی خرد می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Condiments onion, mushroom, ham, tomato, bacon, chive, olive.
[ترجمه گوگل]چاشنی پیاز، قارچ، ژامبون، گوجه فرنگی، بیکن، پیازچه، زیتون
[ترجمه ترگمان]پیاز، قارچ، ژامبون، گوجه، گوشت خوک، گوشت خوک، زیتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Conclusion: The extract of Chinese chive seed has the effect of warming kidney and enhancing yang.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: عصاره دانه پیازچه چینی اثر گرم کردن کلیه و تقویت یانگ دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عصاره دانه chive چینی تاثیر گرمای warming و افزایش یانگ را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Chinese chive is harvested when its leaves reach a height of 14 to 18 inches and are 1/inch thick.
[ترجمه گوگل]پیازچه چینی زمانی برداشت می شود که ارتفاع برگ های آن به 14 تا 18 اینچ برسد و ضخامت آن 1/1 اینچ باشد
[ترجمه ترگمان]The چینی در زمانی برداشت می شود که برگ ها به ارتفاع ۱۴ تا ۱۸ اینچ برسد و ضخامت آن ها ۱ \/ ۵ اینچ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. At noon today, we brought Chinese chive fried with egg and mad apple stewed with bean.
[ترجمه گوگل]ظهر امروز پیازچه چینی سرخ شده با تخم مرغ و سیب دیو خورش با لوبیا آوردیم
[ترجمه ترگمان]ظهر امروز، غذای چینی را با تخم مرغ و تخم مرغ گندیده که لوبیا پخته بود، آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Methods We removed 5 cases of chordomas at chive by oral and retropharyns approach under microscopes.
[ترجمه گوگل]MethodsWe 5 مورد کوردوما در پیازچه را با رویکرد دهان و رتروفارین در زیر میکروسکوپ حذف کردیم
[ترجمه ترگمان]روش های ما ۵ مورد of را در chive با رویکرد شفاهی و retropharyns تحت میکروسکوپ از بین بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Accompaniments: grilled fish, chicken, lamb or veal with a cucumber and chive salad.
[ترجمه گوگل]همراهی ها: ماهی کبابی، مرغ، بره یا گوساله با سالاد خیار و پیازچه
[ترجمه ترگمان]accompaniments: ماهی گریل شده، مرغ، گوشت بره یا گوساله با سالاد خیار و سالاد chive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I am having a blast, as I crunch on crab cakes with jicama slaw and lemon chive aioli.
[ترجمه گوگل]حالم بهم میخوره چون کیک های خرچنگ رو با اسلاو جیکاما و آیولی پیازچه لیمو ترش میخورم
[ترجمه ترگمان]در حالی که با jicama slaw و لیمو ترش به کیک های خرچنگ برخورد می کنم، انفجاری دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Try these deliciously crunchy potato skins with garlic mayonnaise as an alternative to the chive and garlic dressing.
[ترجمه گوگل]این پوست سیب زمینی ترد خوشمزه را با سس مایونز سیر به عنوان جایگزینی برای سس پیازچه و سیر امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]این پوست سیب زمینی شیرین را با سیر به عنوان یک جایگزین برای the و لباس سیر امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Results showed that an increase in concentrations of phosphate, zinc, copper and a decrease in potassium calcium, and magnesium in the leaves of the sand grown blanched Chinese chive.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که افزایش غلظت فسفات، روی، مس و کاهش پتاسیم کلسیم و منیزیم در برگهای پیازچه چینی بلانچ شده شن و ماسه رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که افزایش غلظت فسفات، روی، مس و کاهش کلسیم پتاسیم و منیزیم در برگ های of که به رنگ چینی سفید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Lemon and rosemary tagliatelle with prawns, zucchini, cherry tomato and chive pesto.
[ترجمه گوگل]تالیاتله لیمو و رزماری با میگو، کدو سبز، گوجه گیلاسی و پستو پیازچه
[ترجمه ترگمان]لیمو و رزماری با prawns، zucchini، گوجه فرنگی و chive pesto
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A flat-topped or rounded flower cluster in which the individual flower stalks arise from about the same point, as in the geranium, milkweed, onion, and chive.
[ترجمه گوگل]یک خوشه گل با سر صاف یا گرد که در آن ساقههای گل منفرد تقریباً از همان نقطه مانند شمعدانی، علف شیر، پیاز و پیازچه ایجاد میشوند
[ترجمه ترگمان]یک دسته گلی مسطح یا گرد که در آن ساقه های یک گل از همان نقطه به دست می آیند مانند شمعدانی، milkweed، پیاز و chive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the using of CMS, the latest research progresses of onion and chive have been presented.
[ترجمه گوگل]در استفاده از CMS آخرین پیشرفت های تحقیقاتی پیاز و پیازچه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در استفاده از CMS، آخرین تحقیقات پیشرفت پیاز و chive ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید