chive

/ˈt͡ʃaɪv//t͡ʃaɪv/

معنی: پیاز کوهی، پیازچه، موسیر اسپانیا، اذیت کردن
معانی دیگر: vt : chivvy : تعقیب کردن، n : پیازچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small plant whose long, grasslike, onion-flavored leaves are often used as a seasoning.

جمله های نمونه

1. Above: fillet of turbot on spinach with chive and spiced sauces.
[ترجمه گوگل]عکس بالا: فیله گل سرخ روی اسفناج با پیازچه و سس های ادویه دار
[ترجمه ترگمان]بالا: fillet of بر روی اسفناج با سس های سالاد و چاشنی دار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Garnish soured cream and chive dip with chives and sprinkle chopped peppers over tomato dip.
[ترجمه گوگل]خامه ترش و دیپ پیازچه را با پیازچه تزئین کنید و فلفل های خرد شده را روی دیپ گوجه فرنگی بپاشید
[ترجمه ترگمان]garnish soured و chive را با فلفل نمکی پوشانده بودند و فلفل خرد شده را بر روی گوجه فرنگی خرد می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Condiments onion, mushroom, ham, tomato, bacon, chive, olive.
[ترجمه گوگل]چاشنی پیاز، قارچ، ژامبون، گوجه فرنگی، بیکن، پیازچه، زیتون
[ترجمه ترگمان]پیاز، قارچ، ژامبون، گوجه، گوشت خوک، گوشت خوک، زیتون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Conclusion: The extract of Chinese chive seed has the effect of warming kidney and enhancing yang.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: عصاره دانه پیازچه چینی اثر گرم کردن کلیه و تقویت یانگ دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: عصاره دانه chive چینی تاثیر گرمای warming و افزایش یانگ را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Chinese chive is harvested when its leaves reach a height of 14 to 18 inches and are 1/inch thick.
[ترجمه گوگل]پیازچه چینی زمانی برداشت می شود که ارتفاع برگ های آن به 14 تا 18 اینچ برسد و ضخامت آن 1/1 اینچ باشد
[ترجمه ترگمان]The چینی در زمانی برداشت می شود که برگ ها به ارتفاع ۱۴ تا ۱۸ اینچ برسد و ضخامت آن ها ۱ \/ ۵ اینچ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At noon today, we brought Chinese chive fried with egg and mad apple stewed with bean.
[ترجمه گوگل]ظهر امروز پیازچه چینی سرخ شده با تخم مرغ و سیب دیو خورش با لوبیا آوردیم
[ترجمه ترگمان]ظهر امروز، غذای چینی را با تخم مرغ و تخم مرغ گندیده که لوبیا پخته بود، آوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Methods We removed 5 cases of chordomas at chive by oral and retropharyns approach under microscopes.
[ترجمه گوگل]MethodsWe 5 مورد کوردوما در پیازچه را با رویکرد دهان و رتروفارین در زیر میکروسکوپ حذف کردیم
[ترجمه ترگمان]روش های ما ۵ مورد of را در chive با رویکرد شفاهی و retropharyns تحت میکروسکوپ از بین بردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Accompaniments: grilled fish, chicken, lamb or veal with a cucumber and chive salad.
[ترجمه گوگل]همراهی ها: ماهی کبابی، مرغ، بره یا گوساله با سالاد خیار و پیازچه
[ترجمه ترگمان]accompaniments: ماهی گریل شده، مرغ، گوشت بره یا گوساله با سالاد خیار و سالاد chive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am having a blast, as I crunch on crab cakes with jicama slaw and lemon chive aioli.
[ترجمه گوگل]حالم بهم میخوره چون کیک های خرچنگ رو با اسلاو جیکاما و آیولی پیازچه لیمو ترش میخورم
[ترجمه ترگمان]در حالی که با jicama slaw و لیمو ترش به کیک های خرچنگ برخورد می کنم، انفجاری دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Try these deliciously crunchy potato skins with garlic mayonnaise as an alternative to the chive and garlic dressing.
[ترجمه گوگل]این پوست سیب زمینی ترد خوشمزه را با سس مایونز سیر به عنوان جایگزینی برای سس پیازچه و سیر امتحان کنید
[ترجمه ترگمان]این پوست سیب زمینی شیرین را با سیر به عنوان یک جایگزین برای the و لباس سیر امتحان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results showed that an increase in concentrations of phosphate, zinc, copper and a decrease in potassium calcium, and magnesium in the leaves of the sand grown blanched Chinese chive.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که افزایش غلظت فسفات، روی، مس و کاهش پتاسیم کلسیم و منیزیم در برگ‌های پیازچه چینی بلانچ شده شن و ماسه رشد کرده است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که افزایش غلظت فسفات، روی، مس و کاهش کلسیم پتاسیم و منیزیم در برگ های of که به رنگ چینی سفید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Lemon and rosemary tagliatelle with prawns, zucchini, cherry tomato and chive pesto.
[ترجمه گوگل]تالیاتله لیمو و رزماری با میگو، کدو سبز، گوجه گیلاسی و پستو پیازچه
[ترجمه ترگمان]لیمو و رزماری با prawns، zucchini، گوجه فرنگی و chive pesto
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A flat-topped or rounded flower cluster in which the individual flower stalks arise from about the same point, as in the geranium, milkweed, onion, and chive.
[ترجمه گوگل]یک خوشه گل با سر صاف یا گرد که در آن ساقه‌های گل منفرد تقریباً از همان نقطه مانند شمعدانی، علف شیر، پیاز و پیازچه ایجاد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]یک دسته گلی مسطح یا گرد که در آن ساقه های یک گل از همان نقطه به دست می آیند مانند شمعدانی، milkweed، پیاز و chive
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the using of CMS, the latest research progresses of onion and chive have been presented.
[ترجمه گوگل]در استفاده از CMS آخرین پیشرفت های تحقیقاتی پیاز و پیازچه ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]در استفاده از CMS، آخرین تحقیقات پیشرفت پیاز و chive ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پیاز کوهی (اسم)
chive

پیازچه (اسم)
chive, scallion, green onion

موسیر اسپانیا (اسم)
chivvy, chive

اذیت کردن (فعل)
grind, annoy, hurt, pester, grieve, worry, offend, hock, harass, tease, badger, bedevil, chivvy, chive, indemnify, tousle, needle

انگلیسی به انگلیسی

• plant of the onion family (used as a seasoning)

پیشنهاد کاربران

به طور معمول به عنوان یک اسم به یک گیاه کوچک اشاره دارد، وقتی به عنوان فعل استفاده می شود، به معنای اضافه کردن یا تزئین غذا با پیازچه است
این گیاه طعم ملایم پیاز تازه به غذاها اضافه می کند و اغلب برای بهبود دکور و تزئین غذا و طعم استفاده می شود
...
[مشاهده متن کامل]

مثال؛
She decided to chive the soup to give it a fresh, mild onion flavor.

chive
تعقیب کردن، اذیت کردن. پیازچه، پیاز کوهی، موسیر اسپانیا
پیازچه
مثال:
In this garden there are chives, marjoram and two kinds of basil.
در این باغچه ( باغ ) پیازچه و مرزنجوش و دو نوع ریحان وجود دارد.
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

بپرس