1. in the age of towering castles and chivalry
در دوران قلعه های رفیع و سلحشوری و عیاری
2. some consider rustam as the archetype of chivalry
برخی رستم را نمونه ی راستین جوانمردی می دانند.
3. he treated the wife and child of his old enemy with chivalry and fairness
او با زن و فرزند دشمن دیرینه اش با جوانمردی و انصاف رفتار کرد.
4. He was admired for his chivalry.
[ترجمه گوگل]او به خاطر جوانمردی اش مورد تحسین قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]جوانمردی او را تحسین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Marie seemed to revel in his old-fashioned chivalry.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید ماری از جوانمردی قدیمی اش لذت می برد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که ماری از جوانمردی و fashioned لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nor is this the first instance of chivalry in the midst of frenzy.
[ترجمه گوگل]این اولین نمونه از جوانمردی در میان جنون نیست
[ترجمه ترگمان]و این نخستین نمونه جوانمردی در میان جنون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Easier to detect was a sense of chivalry and propriety among the athletes.
[ترجمه گوگل]تشخیص آسانتر حس جوانمردی و شایستگی در بین ورزشکاران بود
[ترجمه ترگمان]تشخیص آسان این بود که در میان ورزش کاران حس جوانمردی و نزاکت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This was the chivalry of Abyssinia going forth to war, unchanged as yet from the armies of the past.
[ترجمه گوگل]این جوانمردی حبشه بود که به جنگ می رفت و هنوز نسبت به ارتش های گذشته تغییری نکرده بود
[ترجمه ترگمان]این آیین پهلوانی بود که برای جنگ پیش می رفت و در عین حال از ارتش های گذشته تغییری نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To the knighthood, or chivalry, of the Middle Ages war had long given a sense of purpose.
[ترجمه گوگل]به شوالیهها یا جوانمردی جنگ قرون وسطی مدتهاست که معنایی هدف داده است
[ترجمه ترگمان]در آیین پهلوانی یا پهلوانی، از جنگ قرون وسطی دیگر عقل و شعور به خرج داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As chivalry required, I obeyed.
[ترجمه گوگل]همانطور که جوانمردی لازم بود، اطاعت کردم
[ترجمه ترگمان]همان طور که جوانمردی لازم بود، اطاعت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Chivalry, pure and passionless women, unearthly beauty: the high Southern fantasy possessed them.
[ترجمه گوگل]جوانمردی، زنان پاک و بیشور، زیبایی غیرزمینی: فانتزی عالی جنوبی آنها را تسخیر کرد
[ترجمه ترگمان]Chivalry، پاک و پاک، پاک و عاری از زنان زیبا، زیبایی زمینی و زیبایی جنوب آن ها را تسخیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In the sombre wars of modern democracy chivalry finds no place.
[ترجمه گوگل]در جنگ های غم انگیز دموکراسی مدرن، جوانمردی جایی نمی یابد
[ترجمه ترگمان]در جنگ های تیره دموکراسی معاصر جایی پیدا نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Chivalry was suspect before Cervantes, humanists objected to the claims of pure science before Aldous Huxley, and people were aware of famine before Swift.
[ترجمه گوگل]شوالیستی قبل از سروانتس مشکوک بود، اومانیست ها قبل از آلدوس هاکسلی به ادعاهای علم ناب اعتراض داشتند و مردم قبل از سوئیفت از قحطی آگاه بودند
[ترجمه ترگمان]Chivalry، قبل از سروانتس، بدگمان بود، و اومانیست ها به ادعاهای علمی پاک پیش از Aldous هاکسلی اعتراض کردند و مردم از قحطی قبل از سویفت آگاه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Even the dullest of the chivalry perceived that this was a plain case of "put up or shut up. "
[ترجمه گوگل]حتی کسلکنندهترین افراد جوانمرد نیز دریافتند که این یک مورد ساده از "قرار دادن یا خفه کردن" است
[ترجمه ترگمان]حتی the of متوجه شدند که این یک مورد ساده \"گذاشتن یا خفه کردن\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید