chivalrous

/ˈʃɪvəlrəs//ˈʃɪvəlrəs/

معنی: بلند همت، جوانمرد
معانی دیگر: رادمرد، سلحشور، شهسوار، پر فتوت، عیار، chivalric : دلیرانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: chivalrously (adv.), chivalrousness (n.)
(1) تعریف: having the honorable qualities of courage and loyalty.
مترادف: gallant, noble, stout-hearted, valiant
متضاد: cowardly
مشابه: bold, brave, courageous, dauntless, doughty, faithful, indomitable, intrepid, lionhearted, loyal, stalwart, steadfast, true, valorous

- a chivalrous warrior
[ترجمه گوگل] یک جنگجوی جوانمرد
[ترجمه ترگمان] یک جنگجوی دلیر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: kind and courteous in a manner suggestive of chivalry.
مترادف: gentlemanly, gracious
متضاد: rude, ungentlemanly, ungracious
مشابه: courteous, courtly, gallant, magnanimous, mannerly, well-bred

- The chivalrous host politely assisted his guests.
[ترجمه آرمان بدیعی] میزبان ِ جوانمرد، مودبانه به مهمان هایش کمک مالی کرد.
|
[ترجمه گوگل] میزبان جوانمرد مؤدبانه به مهمانانش کمک می کرد
[ترجمه ترگمان] میزبان chivalrous مودبانه به مهمانان کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of or relating to chivalry.
مترادف: courtly, gallant, knightly
مشابه: gentlemanly, high-minded, honorable, lofty, manly, noble, principled, righteous, romantic, stout-hearted, upright, valiant, virtuous

جمله های نمونه

1. he was too chivalrous to ask the ladies to pay their share
او جوانمردتر از آن بود که از خانم ها بخواهد سهم خود را بپردازند.

2. He was handsome, upright and chivalrous.
[ترجمه گوگل]او خوش تیپ، راست قامت و جوانمرد بود
[ترجمه ترگمان]او زیبا، شق ورق و جوانمردانه ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her knight would be gentle, kind and chivalrous.
[ترجمه گوگل]شوالیه او ملایم، مهربان و جوانمرد بود
[ترجمه ترگمان]پهلوانی مهربان و مهربان و مهربان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The formal gesture, chivalrous and yet intimidating, was like a bucket of cold water thrown over Constance's confidence.
[ترجمه گوگل]ژست رسمی، جوانمردانه و در عین حال ترسناک، مانند یک سطل آب سرد بود که روی اعتماد به نفس کنستانس پرتاب شده بود
[ترجمه ترگمان]ژست رسمی، chivalrous و در عین حال ترسناک، مثل یک سطل آب سرد بر روی اعتماد \"کنستنس\" بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Forget the stories about chivalrous knights and the clash of arms - it was one gory, blood-spattered mess.
[ترجمه گوگل]داستان‌های مربوط به شوالیه‌های جوانمرد و برخورد اسلحه‌ها را فراموش کنید - این یک آشفتگی وحشتناک و پر از خون بود
[ترجمه ترگمان]داستان هایی در مورد شوالیه ها و برخورد اسلحه و برخورد اسلحه را فراموش کن - این یک آشفتگی خونین و خونین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He is a chivalrous old gentleman.
[ترجمه گوگل]او پیرمرد جوانمردی است
[ترجمه ترگمان]پیرمرد جوانمردی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Although the old house, folk customs still remain chivalrous.
[ترجمه گوگل]اگرچه خانه قدیمی، آداب و رسوم عامیانه هنوز جوانمردانه باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]گر چه این خانه قدیمی، آداب و رسوم مردم هنوز هم جوانمردی باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Confucian and chivalrous cultures are typical of Chinese culture.
[ترجمه گوگل]فرهنگ های کنفوسیوس و جوانمردی نمونه ای از فرهنگ چینی هستند
[ترجمه ترگمان]فرهنگ های جوانمرد و جوانمرد نوعی فرهنگ چینی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hui has a strong, chivalrous, good exercise, brute force of the national character.
[ترجمه گوگل]هوی دارای یک تمرین قوی، جوانمردانه، خوب، نیروی وحشی از شخصیت ملی است
[ترجمه ترگمان]هویی یک ورزش قوی و عالی و قوی و وحشی از شخصیت ملی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chivalrous swordsman is popular in Warring States and the Western Han period.
[ترجمه گوگل]شمشیر زن جوانمرد در ایالات متخاصم و دوره هان غربی رایج است
[ترجمه ترگمان]chivalrous chivalrous در ایالات Warring آمریکا و دوران (هان)غربی مشهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. PSP chivalrous swordsman having several editions on platform stealing hunting vehicle?
[ترجمه گوگل]شمشیرزن جوانمرد PSP که چندین نسخه روی سکو دارد و وسیله نقلیه شکاری را می دزدد؟
[ترجمه ترگمان]جوانمردی و جوانمردی از روی سکو چند نسخه چاپی داره که داره روی سکوی شکار دزدی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This chivalrous attitude was not endorsed by their followers in the party.
[ترجمه گوگل]این نگرش جوانمردانه توسط پیروان آنها در حزب مورد تایید قرار نگرفت
[ترجمه ترگمان]این طرز رفتار chivalrous توسط پیروان آن ها در حزب تایید نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Together with chivalrous novel and denouncement novel, as one of the main three categories of novel in modern history, the courtesan novel has not received serious and detailed studies.
[ترجمه گوگل]رمان جوانمردانه در کنار رمان جوانمردانه و رمان تقبیح به عنوان یکی از سه مقوله اصلی رمان در تاریخ معاصر، تاکنون مطالعات جدی و دقیقی نداشته است
[ترجمه ترگمان]این رمان که به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ مدرن به عنوان یکی از سه دسته اصلی رمان در تاریخ معاصر شناخته می شود، مطالعات جدی و دقیقی را به دست نیاورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I will be neither chivalrous nor sporting.
[ترجمه گوگل]من نه جوانمرد خواهم بود و نه ورزشکار
[ترجمه ترگمان]نه chivalrous و نه ورزشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بلند همت (صفت)
ambitious, chivalrous, chivalric

جوانمرد (صفت)
chivalrous, chivalric, manly, sportsmanlike, youth

انگلیسی به انگلیسی

• gentlemanly, considerate, gallant, loyal, courageous
chivalrous men are polite, kind, and unselfish, especially towards women.

پیشنهاد کاربران

adjective/صفت
[more chivalrous; most chivalrous]
1 : behaving in an honorable or polite way especially toward women
▶️a kind and chivalrous man
2 : showing respect and politeness especially toward women
...
[مشاهده متن کامل]

▶️chivalrous behavior
▶️a chivalrous act
CHIVALROUSLY / قید
▶️He acted chivalrously
▶️Be chivalrous to Her.

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : chivalry
صفت ( adjective ) : chivalrous
قید ( adverb ) : chivalrously

بپرس