chivalric


معنی: دلیر، بلند همت، دلیرانه، جوانمرد
معانی دیگر: وابسته به سلحشوری و رادمردی، chivalrous : دلیرانه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: relating to chivalry.

جمله های نمونه

1. In November, Salisbury, a chivalric figure, was killed, the victim of a cannonball.
[ترجمه گوگل]در نوامبر سالزبری، یک شخصیت جوانمرد، قربانی گلوله توپ کشته شد
[ترجمه ترگمان]در نوامبر سال زبری، یکی از شخصیت های شوالیه ها به قتل رسید و قربانی یک گلوله توپ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both are held under chivalric conventions of a formal confrontation between champions.
[ترجمه گوگل]هر دو تحت کنوانسیون های جوانمردانه یک رویارویی رسمی بین قهرمانان برگزار می شوند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها تحت قوانین پهلوانی chivalric از یک رویارویی رسمی میان قهرمانان برگزار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the British honours system, a chivalric order founded in 1818 is also named for these two saints, the Order of St Michael and St George.
[ترجمه گوگل]در سیستم افتخارات بریتانیا، یک فرمان شوالیه‌ای که در سال 1818 تأسیس شد، برای این دو قدیس، یعنی Order of St Michael و St George نامگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]در نظام سلطنتی بریتانیا، یک فرقه شوالیه ای که در ۱۸۱۸ تاسیس شده، همچنین برای این دو قدیس، یعنی فرقه سنت مایکل و سنت جورج نامگذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But as Jin Yong's chivalric novels combined with the TV, a myth was created in TV field.
[ترجمه گوگل]اما با ترکیب رمان‌های جوانمردانه جین یونگ با تلویزیون، اسطوره‌ای در حوزه تلویزیون ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]اما زمانی که رمان های شوالیه ای جین یونگ با تلویزیون ترکیب شدند، یک اسطوره در عرصه تلویزیون ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Jin Yong's chivalric TV drama has developed for more than 30 years and became a successful popular art.
[ترجمه گوگل]درام تلویزیونی جوانمردانه جین یونگ بیش از 30 سال است که توسعه یافته و به یک هنر محبوب موفق تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]نمایش تلویزیونی طنز آمیز جین یونگ بیش از ۳۰ سال است که توسعه پیدا کرده است و به یک هنر محبوب مشهور تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The classical chivalric novel is one of the important types of Chinese classical novels, which has been paid important attention to in its value and impact by academics.
[ترجمه گوگل]رمان کلاسیک جوانمردی یکی از انواع مهم رمان های کلاسیک چینی است که در ارزش و تاثیرگذاری آن مورد توجه دانشگاهیان قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رمان chivalric کلاسیک یکی از مهم ترین انواع رمان های کلاسیک چینی است که توجه زیادی به ارزش و تاثیر آن توسط دانشگاهیان توجه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Chivalric Literature is a major achievement of medieval secular literature.
[ترجمه گوگل]ادبیات شوالیه دستاورد بزرگ ادبیات سکولار قرون وسطی است
[ترجمه ترگمان]ادبیات Chivalric دستاورد بزرگی از ادبیات سکولار قرون وسطی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Urban literature was influenced by church literature and chivalric literature on the representation of female's love.
[ترجمه گوگل]ادبیات شهری تحت تأثیر ادبیات کلیسا و ادبیات جوانمردی در بازنمایی عشق زنانه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ادبیات شهری تحت تاثیر ادبیات کلیسا و ادبیات شوالیه ها در مورد نمایش عشق زنان قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The illusion sky of the chivalric bodyguard mind that because its are romantic, the bed of pillar type has, high elegance most the favour that accepts this kind of young woman student.
[ترجمه گوگل]آسمان توهم بادیگارد جوانمرد که چون رومانتیک است، تخت از نوع ستونی، ظرافت بالایی دارد، بیشترین لطف را می پذیرد که این گونه دختر جوان دانشجو را می پذیرد
[ترجمه ترگمان]آسمان خیالی از ذهن bodyguard chivalric این است که به دلیل رومانتیک، بس تر نوع ستون، elegance بالایی است که این نوع از دانش آموزان دختر را می پذیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper mainly investigates the origin of the chivalric works among the extant opera novels by Ling Mengchu.
[ترجمه گوگل]این مقاله عمدتاً به بررسی منشأ آثار جوانمردی در میان رمان‌های اپرا موجود توسط لینگ منگچو می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله عمدتا به بررسی منشا کاره ای شوالیه ها در رمان های موجود اپرا توسط لینگ Mengchu می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. "Romans" were used to write popular stories involving chivalric or courtly love, and such tales became known as romances.
[ترجمه گوگل]از "رومی ها" برای نوشتن داستان های عامه پسند شامل عشق جوانمردانه یا درباری استفاده می شد و چنین داستان هایی به عنوان عاشقانه ها شناخته می شدند
[ترجمه ترگمان]\"رومیان\" برای نوشتن داستان های معروف با داستان های شوالیه ای یا درباری به کار می رفتند، و چنین داستان هایی به عنوان داستان های عشقی شناخته می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The chivalric cafeteria decorate inside hotel is very coarse, put in hall hall have armature.
[ترجمه گوگل]کافه تریا جوانمردانه تزئین داخل هتل بسیار درشت است، در سالن هال آرمیچر قرار داده شده است
[ترجمه ترگمان]تزیین cafeteria chivalric در داخل هتل بسیار خشن است، و تالار تالار آرماتور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. That evening he wore, like a chivalric BADGE of battle, a small red rose in his button-hole.
[ترجمه گوگل]در آن شب، او مانند یک نشان جوانمردانه نبرد، یک گل رز قرمز کوچک در سوراخ دکمه خود پوشید
[ترجمه ترگمان]آن شب، مانند یک قهرمان پیروز جنگ، گل سرخ کوچکی در سوراخ دکمه پیراهنش درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Many novels of adventure have been based on the chivalric theme of service to women.
[ترجمه گوگل]بسیاری از رمان های ماجراجویی بر اساس مضمون جوانمردانه خدمت به زنان ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رمان های ماجراجویی براساس موضوع شوالیه گری برای زنان بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. These revisions keep Gu Long's novels as the basic nature of the chivalric novels, and also indicate crisis in the innovative thought of Gu Long's novel.
[ترجمه گوگل]این تجدید نظرها رمان های گو لانگ را به عنوان ماهیت اصلی رمان های جوانمردانه حفظ می کند و همچنین نشان دهنده بحران در اندیشه نوآورانه رمان گو لونگ است
[ترجمه ترگمان]این تغییرات رمان های Gu را به عنوان ماهیت اصلی رمان های شوالیه ای نگه می دارند و همچنین بحران را در اندیشه نوین رمان s نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلیر (صفت)
adventurous, brave, courageous, plucky, gallant, bold, chivalric, hardy, intrepid, valorous, doughty, stout-hearted, lion-hearted, manful, pushing

بلند همت (صفت)
ambitious, chivalrous, chivalric

دلیرانه (صفت)
chivalric, valiant

جوانمرد (صفت)
chivalrous, chivalric, manly, sportsmanlike, youth

انگلیسی به انگلیسی

• honorable, courageous, noble, gallant, loyal

پیشنهاد کاربران

بپرس