chiropody

/kɪˈrɒpədi//kɪˈrɒpədi/

معنی: فن معالجه ودرمان امراض پا
معانی دیگر: (در اصل) درمان بیماری های دست و پا، podiatry : فن معالجه ودرمان امرا­ پا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the professional treatment of minor ailments of the human foot; podiatry.

جمله های نمونه

1. Stepping ahead: A North-East chiropody department is putting its best foot forward in a bid for a healthcare award.
[ترجمه گوگل]قدم به جلو: یک بخش کایروپودی شمال شرق بهترین تلاش خود را در تلاش برای دریافت جایزه مراقبت های بهداشتی انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]پیش رو: بخش chiropody شمال شرقی بهترین راه خود را در تلاش برای دریافت جایزه بهداشت و درمان قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use the particular cure of chiropody, so, lighten suffering of sufferer.
[ترجمه گوگل]از درمان خاص کایروپودی استفاده کنید، بنابراین، رنج بیمار را سبک کنید
[ترجمه ترگمان]از آن داروی خاص of استفاده کنید، بنابراین، رنج و عذاب وجدان را سبک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. For example, two new mobile units are now taking chiropody and dentistry to the villages.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اکنون دو واحد سیار جدید، کایروپودی و دندانپزشکی را به روستاها می برند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دو واحد جدید تلفن همراه در حال حاضر chiropody و dentistry را به روستاها حمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was no difference in the number of patients referred for dietary advice or chiropody.
[ترجمه گوگل]تفاوتی در تعداد بیماران ارجاع شده برای مشاوره رژیم غذایی یا کایروپودی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ تفاوتی در تعداد بیمارانی که به توصیه های رژیم غذایی یا chiropody اشاره داشتند وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition to the facilities listed, the hotel has massage facilities, manicure and chiropody, cot, special menu for children, CCTV in parking spaces and a dentist surgery.
[ترجمه گوگل]علاوه بر امکانات ذکر شده، هتل دارای امکانات ماساژ، مانیکور و کایروپودی، تختخواب، منوی ویژه کودکان، دوربین مدار بسته در پارکینگ ها و جراحی دندانپزشکی می باشد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر امکانات فهرست شده، هتل دارای امکانات ماساژ، مانیکور و chiropody، منوی مخصوص کودکان، دوربین مدار بسته در پارکینگ و جراحی دندان پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Beijing's time honored public bathhouse Qinghuachi has gone to college for the first time to recruit for its traditional technique - chiropody, the Beijing Evening News reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش پکن ایونینگ نیوز، حمام عمومی افتخاری زمان پکن، چینگ‌هواچی، برای اولین بار به کالج رفته است تا برای تکنیک سنتی خود - کایروپودی، استخدام کند
[ترجمه ترگمان]عصر پکن نیوز گزارش داد که وقت پکن به حمام عمومی Qinghuachi برای اولین بار به کالج رفت تا تکنیک سنتی خود را استخدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bejing's time honored public bathhouse Qinghuachi has gone to college for the first time to recruit for its traditional technique - chiropody, the Beijing Evening News reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش پکن ایونینگ نیوز، حمام عمومی افتخاری زمان پکن، چینگ‌هواچی، برای اولین بار به کالج رفته است تا برای تکنیک سنتی خود - کایروپودی استخدام کند
[ترجمه ترگمان]روزنامه ایونینگ نیوز گزارش داد که زمان Bejing در حمام عمومی Qinghuachi برای اولین بار به کالج رفت تا تکنیک سنتی خود را استخدام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فن معالجه و درمان امراض پا (اسم)
chiropody, podiatry

انگلیسی به انگلیسی

• podiatry, treatment of the feet
chiropody is the professional treatment and care of people's feet.

پیشنهاد کاربران

این کلمه در اصل از دو ریشه لاتین ( یونانی ) یعنی chir به معنی دست ( hand ) و pod به معنی پا ( foot ) تشکیل شده است.

بپرس