chiropodist

/kɪˈrɒpədɪst//kɪˈrɒpədɪst/

معنی: متخصص درمان وحفاظت پاها، پزشک پا
معانی دیگر: متخصص درمان وحفاظت پاها، پزشک پا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who practices chiropody; podiatrist.

جمله های نمونه

1. A foot massage by a trained chiropodist is sure to put the spring back into your step and treatments start at £
[ترجمه گوگل]ماساژ پا توسط یک متخصص کایروپود آموزش دیده مطمئناً بهار را به مرحله شما باز می گرداند و درمان ها از £ شروع می شود
[ترجمه ترگمان]ماساژ پا که توسط یک chiropodist آموزش دیده ماساژ داده می شود، مطمئن است که فنر را دوباره به مرحله کار می اندازد و درمان با پوند شروع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Corns are better dealt with by a chiropodist.
[ترجمه گوگل]میخچه بهتر است توسط متخصص کایروپود رسیدگی شود
[ترجمه ترگمان]corns بهتر است با یک chiropodist سرو کار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chiropodist, chiropractor, osteopath, physiotherapist or podiatrist up to $000 CAD per type of practitioner.
[ترجمه گوگل]متخصص کایروپاد، کایروپراکتیک، استئوپات، فیزیوتراپیست یا متخصص پا تا سقف 000 دلار کانادا برای هر نوع پزشک
[ترجمه ترگمان]Chiropodist، chiropractor، osteopath، physiotherapist یا podiatrist تا ۰۰۰ دلار برای هر نوع پزشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A chiropodist was feeding her bed - ridden uncle at her home.
[ترجمه گوگل]یک متخصص کایروپود در حال غذا دادن به تخت او بود - عموی سوار در خانه اش
[ترجمه ترگمان]یک chiropodist داشت به خانه اش در خانه او غذا می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We've got a new chiropodist.
[ترجمه گوگل]ما یک متخصص کایروپود جدید داریم
[ترجمه ترگمان]یه chiropodist جدید داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Trim toenails if this is easy, but always leave some one who is diabetic to be cared for by a chiropodist.
[ترجمه گوگل]اگر این کار آسان است، ناخن‌های پا را کوتاه کنید، اما همیشه برخی از افراد دیابتی را بگذارید تا توسط متخصص کایروپود مراقبت شود
[ترجمه ترگمان]اگر این کار آسان است، اما همیشه کسی را ترک کنید که دیابت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the case of referral to a dietitian or chiropodist the database dispatches brief details to the relevant department.
[ترجمه گوگل]در صورت ارجاع به یک متخصص تغذیه یا متخصص کایروپود، پایگاه داده جزئیات مختصری را به بخش مربوطه ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]در مورد ارجاع به متخصص رژیم غذایی یا chiropodist، پایگاه داده اطلاعات مختصری را برای بخش مربوطه ارسال می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For setting the pace . . . foot-friendly trainers with room for growing feet are recommended by chiropodists.
[ترجمه گوگل]برای تنظیم سرعت مربیان مناسب پا با فضایی برای رشد پا توسط متخصصان کایروپود توصیه می شود
[ترجمه ترگمان]برای قرار دادن مربی هایی با پای پیاده با اتاق برای رشد پای در حال رشد توصیه شده توسط chiropodists توصیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Second jobs were a more common occurrence in those sepia -tinged pre-Premier League days — Neil Warnock, for example, as well as being a trained chiropodist, also ran a fruit and veg stall.
[ترجمه گوگل]شغل دوم در آن روزهای پررنگ قبل از لیگ برتر رایج‌تر بود - برای مثال، نیل وارناک، علاوه بر این که یک متخصص کایروپاد آموزش دیده بود، یک غرفه میوه و سبزیجات را نیز اداره می‌کرد
[ترجمه ترگمان]دومین شغل، رویدادی رایج در آن روزه ای قبل از دوره لیگ برتر قبل از نخست وزیر بود - نیل وارناک، به عنوان مثال، همچنین یک chiropodist آموزش دیده، همچنین یک غرفه میوه و سبزی نیز اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

متخصص درمان وحفاظت پاها (اسم)
chiropodist

پزشک پا (اسم)
chiropodist

انگلیسی به انگلیسی

• podiatrist, doctor who specializes in treating foot problems
a chiropodist is a person whose job is to treat people's feet.

پیشنهاد کاربران

Someone who treat conditions affecting the feet
درمانگر پا که با متخصص اندام تحتانی متفاوت است.

بپرس