1. Green leafy vegetables, like broccoli and Chinese cabbage, are also calcium - rich.
[ترجمه گوگل]سبزیجات برگ سبز مانند بروکلی و کلم چینی نیز سرشار از کلسیم هستند
[ترجمه ترگمان]سبزیجات برگ سبز مانند بروکلی و کلم چینی نیز غنی از کلسیم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The emerald green Chinese cabbage made of jade is very valuable.
[ترجمه گوگل]کلم سبز زمرد چینی ساخته شده از یشم بسیار ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]کلم سبز زمردی چینی که از یشم سبز است بسیار ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Products: Sweet potato, white gourd, Chinese cabbage, persimmon, tomato, towel gourd, soybean.
[ترجمه گوگل]محصولات: سیب زمینی شیرین، کدو سفید، کلم چینی، خرمالو، گوجه فرنگی، کدو حوله ای، سویا
[ترجمه ترگمان]محصولات: سیب زمینی شیرین، کدو سفید، کلم چینی، persimmon، گوجه فرنگی، کدو، gourd حوله، سویا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ingredients: Chinese cabbage, garlic, salt, fish sauce, chili powder, sugar.
[ترجمه گوگل]مواد لازم: کلم چینی، سیر، نمک، سس ماهی، پودر چیلی، شکر
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: کلم چینی، سیر، نمک، سس ماهی، پودر فلفل، شکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. People seldom stock up on Chinese cabbage now.
[ترجمه گوگل]مردم در حال حاضر به ندرت کلم چینی را ذخیره می کنند
[ترجمه ترگمان]مردم به ندرت به کلم چینی علاقه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. There are Chinese cabbage, spinage, and eggplant for your choice.
[ترجمه گوگل]کلم چینی، اسفناج و بادمجان برای انتخاب شما وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کلم چینی، کلم و بادمجان برای انتخاب شما وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The research on transforming Chinese cabbage using Agrobacterium - med ated method hasn't been report at home and abroad.
[ترجمه گوگل]تحقیقات در مورد تبدیل کلم چینی با استفاده از روش Agrobacterium - med در داخل و خارج از کشور گزارش نشده است
[ترجمه ترگمان]تحقیق در مورد تبدیل کلم چینی با استفاده از روش ated - med در خانه و خارج گزارش نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. One pannikin Chinese cabbage half thin toast an apple or orange.
[ترجمه گوگل]یک عدد کلم چینی پانیکین نیمه نازک یک سیب یا پرتقال نان تست شده است
[ترجمه ترگمان]یک پیاله کلم چینی نیمه نازک نان سیب یا پرتقال را می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Clearance after the fire, Chinese cabbage, Suanmiao Add to the water basin.
[ترجمه گوگل]پاکسازی پس از آتش، کلم چینی، Suanmiao اضافه کردن به حوضه آب
[ترجمه ترگمان]Clearance پس از آتش، کلم چینی، Suanmiao به حوضچه آب اضافه شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Products: potato white gourd, Chinese cabbage, persimmon, tomato, towel gourd, soybean.
[ترجمه گوگل]محصولات: کدو سفید سیب زمینی، کلم چینی، خرمالو، گوجه فرنگی، کدو حوله ای، سویا
[ترجمه ترگمان]محصولات: کدو سفید پوست، کلم چینی، persimmon، گوجه فرنگی، کدو، gourd حوله، سویا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The vegetable farmers space out the Chinese cabbage about 30 cm apart.
[ترجمه گوگل]سبزی کاران کلم چینی را با فاصله حدود 30 سانتی متر از هم جدا می کنند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان سبزیجات، کلم چینی را حدود ۳۰ سانتیمتر از هم جدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. We have a lot of Chinese cabbage in store for the winter.
[ترجمه گوگل]برای زمستان کلم چینی زیادی داریم
[ترجمه ترگمان]ما کلم چینی زیادی برای زمستان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This paper introduces the production process of Chinese cabbage preserved beancurd.
[ترجمه گوگل]این مقاله فرآیند تولید کلم چینی کنسرو شده را معرفی می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله فرآیند تولید کلم چینی دست نخورده حفظ شده را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A New Chinese Cabbage Hybrid -'Summer Heading 1'
[ترجمه گوگل]هیبرید جدید کلم چینی - 'Summer Heading 1'
[ترجمه ترگمان]کلم چینی جدید (Hybrid - تابستانه)۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید