• : تعریف: any neighborhood or region inhabited by Chinese in a foreign city.
جمله های نمونه
1. I can get lunch in Chinatown for half of what it costs uptown.
[ترجمه نیکو باور] من در محله چینی ها ناهارم رو به نصف قیمتش در بالا شهر می خورم.
|
[ترجمه گوگل]من میتوانم ناهار را در محله چینیها با نصف مبلغی که در بالا شهر میخرم بخورم [ترجمه ترگمان]من می توانم نهار را در محله چینی ها برای نیمی از آنچه که هزینه بالای شهر است، به دست آورم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Now they had turned into Chinatown, and were moving down its narrow, teeming gullies, under strings of paper flowers.
[ترجمه گوگل]حالا آنها به محله چینی ها تبدیل شده بودند و در خندق های باریک و پرآب آن، زیر رشته های گل کاغذی حرکت می کردند [ترجمه ترگمان]اکنون تبدیل به محله چینی ها شده بودند و در زیر درختان انبوهی از گل های کاغذی در حال حرکت بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The space Chinatown opens on to is the space of interpretation itself, a space Polanski creates and protects for the viewer.
[ترجمه گوگل]فضایی که محله چینی ها به آن باز می شود، خود فضای تفسیر است، فضایی که پولانسکی برای بیننده ایجاد می کند و از آن محافظت می کند [ترجمه ترگمان]The فضایی که به محله چینی ها باز می شود فضای تفسیر است، یک Polanski فضایی که از بیننده محافظت می کند و از آن ها محافظت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Chinatown unfolds as a movie about pride, especially the pride of knowing.
[ترجمه گوگل]محله چینی ها به عنوان فیلمی درباره غرور، به ویژه غرور دانستن، آشکار می شود [ترجمه ترگمان]چینی ها به عنوان یک فیلم در مورد غرور آشکار می شوند، به خصوص افتخار دانستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In Chinatown, Polanski and Towne conduct an inquest into the power of cinematic truth.
[ترجمه گوگل]در محله چینی ها، پولانسکی و تاون تحقیقی درباره قدرت حقیقت سینمایی انجام می دهند [ترجمه ترگمان]در محله چینی ها، Polanski و Towne تحقیق در جریان حقیقت سینما بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Stay out of Chinatown, away from all those South of Market bistros with black windows.
[ترجمه گوگل]از محله چینیها دور باشید، از همه رستورانهای کوچک South of Market با پنجرههای سیاه دور شوید [ترجمه ترگمان]از محله چینی ها دور بمون، از همه اون آمریکای جنوبی که پنجره های سیاه داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Several Chinatown leaders have denied the Hip Sing is involved in crime.
[ترجمه گوگل]چندین تن از رهبران محله چینی دست داشتن هیپ سینگ در جنایت را رد کرده اند [ترجمه ترگمان]چندین تن از رهبران محله چینی ها انکار می کنند که آواز هیپ هاپ در جرم دخیل است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Chinatown was like its host city -- small and compressed in physical dimensions, boundless and ephemeral in spirit.
[ترجمه گوگل]محله چینی ها مانند شهر میزبان خود بود -- کوچک و فشرده در ابعاد فیزیکی، بی حد و حصر و در روح زودگذر [ترجمه ترگمان]محله چینی ها همانند شهر میزبان خود بود - کوچک و فشرده در ابعاد فیزیکی، بیکران و زودگذر در روح [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Crisscrossing Chinatown, these narrow passages, some as old as the city itself, serve as front yard and back yard.
[ترجمه گوگل]این گذرگاههای باریک که قدمت برخی از آنها به شهر چینیها میگذرد، بهعنوان حیاط جلو و حیاط پشتی عمل میکنند [ترجمه ترگمان]محله چینی ها، این راهروهای باریک، برخی به قدمت شهر، در حیاط و حیاط پشتی خدمت می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Ken Hom - pictured in London's Chinatown - returned to his cultural roots for his latest book.
[ترجمه گوگل]کن هوم - تصویر در محله چینی های لندن - برای آخرین کتاب خود به ریشه های فرهنگی خود بازگشت [ترجمه ترگمان]کن hom - که در تصویر Chinatown در لندن دیده می شود - برای آخرین کتاب خود به ریشه های فرهنگی خود بازگشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Chinatown child, you're a Chinatown child, cursed by the temple your father defiled.
[ترجمه گوگل]بچه محله چینی ها، تو یک بچه محله چینی هستی که توسط معبدی که پدرت نجس کرده، نفرین شده است [ترجمه ترگمان]بچه های محله چینی ها، تو یه بچه چینی هستی که توسط معبد پدرت تجاوز شده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In Chinatown, new money and old poverty live side by side.
[ترجمه گوگل]در محله چینی ها، پول جدید و فقر قدیمی در کنار هم زندگی می کنند [ترجمه ترگمان]در محله چینی ها، پول جدید و فقر قدیمی کنار هم زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In Chinatown, the alienating difficulty of the Cantonese dialects scared me.
[ترجمه گوگل]در محله چینیها، سختی بیگانهکننده لهجههای کانتونی مرا میترساند [ترجمه ترگمان]در محله چینی ها، به خاطر اینکه با لهجه alienating لهجه خارجی لهجه انگلیسی را به وحشت انداخته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Irene daydreamed incessantly of hilly streets, cable cars, Chinatown and Rice-o-Roni.
[ترجمه گوگل]ایرنه بی وقفه در مورد خیابان های تپه ای، تله کابین، محله چینی ها و رایس-و-رونی خیال می کرد [ترجمه ترگمان]ایرین بی وقفه از خیابون های کوهستانی، ماشین کابلی، محله چینی ها و \"رایس\" و \"رایس\" صحبت میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• chinese quarter of a city
پیشنهاد کاربران
مثال؛ Let’s go to Chinatown for some authentic Chinese cuisine. In a discussion about urban tourism, someone might mention, “Chinatown is a popular destination for visitors looking to experience Chinese culture. ” ... [مشاهده متن کامل]
A food critic might write, “The dim sum in Chinatown is simply outstanding. ”