childless

/ˈt͡ʃaɪldləs//ˈt͡ʃaɪldləs/

معنی: عقیم
معانی دیگر: بی بچه، بی اولاد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: not having a son or daughter..

- The childless couple decided to adopt.
[ترجمه گوگل] این زوج بدون فرزند تصمیم به فرزندخواندگی گرفتند
[ترجمه ترگمان] زوج بی فرزند تصمیم گرفتند که به فرزندی قبول کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a childless couple
زوج (زن و شوهر) بی بچه

2. Many childless couples adopt children.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زوج های بدون فرزند فرزندی را به فرزندی قبول می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زوج های بدون فرزند بچه دار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At the other extreme, women still childless at 3were more likely to be from a professional background.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، زنانی که در سن 3 سالگی هنوز بدون فرزند هستند، به احتمال زیاد از یک پیشینه حرفه ای هستند
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، زنان هنوز در سن ۳ سالگی فرزند نداشتند و به احتمال زیاد از یک سابقه حرفه ای برخوردار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Couples who are childless can feel excluded from the rest of society.
[ترجمه گوگل]زوج های بدون فرزند می توانند احساس کنند که از بقیه جامعه طرد شده اند
[ترجمه ترگمان]زوج هایی که بدون فرزند هستند می توانند از بقیه جامعه محروم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It was a happy but childless marriage.
[ترجمه گوگل]این ازدواج شاد اما بدون فرزند بود
[ترجمه ترگمان]این یک ازدواج شاد ولی بدون بچه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The typical family may remain childless and consist only of a man and a woman.
[ترجمه گوگل]خانواده معمولی ممکن است بدون فرزند باقی بماند و فقط از یک مرد و یک زن تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]خانواده معمولی ممکن است بدون فرزند بمانند و تنها از یک مرد و یک زن تشکیل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some believe that a childless woman had been driven away from her husband's home so that he could marry again.
[ترجمه گوگل]برخی بر این باورند که زن بی فرزندی را از خانه شوهرش بیرون کرده بودند تا او دوباره ازدواج کند
[ترجمه ترگمان]بعضی ها اعتقاد دارند که یک زن بدون بچه از خانه شوهرش رانده شده است تا او بتواند دوباره ازدواج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Both marriages were childless; so that Elizabeth was the last direct descendant of William Shakespeare.
[ترجمه گوگل]هر دو ازدواج بدون فرزند بود به طوری که الیزابت آخرین نواده مستقیم ویلیام شکسپیر بود
[ترجمه ترگمان]هر دو ازدواج بدون فرزند بودند، به طوری که الیزابت آخرین فرزند مستقیم ویلیام شکسپیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Childless, they were free, not constrained - constraining - links between birth and death.
[ترجمه گوگل]بدون فرزند، آنها آزاد بودند، نه پیوندهای محدود - محدود کننده - بین تولد و مرگ
[ترجمه ترگمان]آن ها آزاد بودند، نه محدود به محدودیت - پیوند بین تولد و مرگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fact that it was childless was cited as one reason for its collapse.
[ترجمه گوگل]بی فرزند بودن آن به عنوان یکی از دلایل فروپاشی آن ذکر شد
[ترجمه ترگمان]این واقعیت که بدون فرزند بود به عنوان یک دلیل برای فروپاشی آن ذکر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Childless couples may use their extra time for leisure and their extra money for consumption rather than for investment.
[ترجمه گوگل]زوج های بدون فرزند ممکن است از زمان اضافی خود برای اوقات فراغت و پول اضافی خود را برای مصرف استفاده کنند تا سرمایه گذاری
[ترجمه ترگمان]زوج های متاهل ممکن است از وقت اضافی خود برای فراغت و هزینه اضافی شان به جای سرمایه گذاری استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Voluntary childlessness Perhaps 5 percent of married couples choose to be childless.
[ترجمه گوگل]بی فرزندی داوطلبانه شاید 5 درصد از زوج های متاهل بی فرزندی را انتخاب کنند
[ترجمه ترگمان]childlessness داوطلبانه شاید ۵ درصد از زوج های متاهل ترجیح می دهند بدون فرزند باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The threshold for childless couples under pensionable age was 57 percent above income support levels.
[ترجمه گوگل]آستانه برای زوج های بدون فرزند زیر سن بازنشستگی 57 درصد بالاتر از سطح حمایت درآمد بود
[ترجمه ترگمان]آستانه برای زوج های بدون فرزند زیر سن pensionable ۵۷ درصد بالاتر از سطح حمایت از درآمد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The woman Rebecca, my father's childless and rejected wife, haunts my early years.
[ترجمه گوگل]زن ربکا، همسر بی فرزند و طردشده پدرم، سال های اولیه من را آزار می دهد
[ترجمه ترگمان]آن زن ربکا، پدر بچه بی فرزند و wife که سال های اول مرا آزار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عقیم (صفت)
abortive, fruitless, barren, sterile, unproductive, childless, vain

انگلیسی به انگلیسی

• without children
someone who is childless has no children.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : child / childhood / childishness / childlessness
✅️ صفت ( adjective ) : childish / childless
✅️ قید ( adverb ) : childishly
we read of Abraham being married to Sarah but them growing older together childless.
ما ازدواج {حضرت} ابراهیم با سارا را {در این کتاب} می خوانیم، که آنها بی فرزند با همدیگر پیر می شوند.

بپرس