child care


وابسته به نگهداری و پرورش کودکان (به ویژه در دوران پیش از مدرسه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the practice, service, or business of caring for other people's children, esp. young children whose parents work outside the home.

- With high-paying jobs, they can easily afford child care.
[ترجمه گوگل] با مشاغل پردرآمد، آنها به راحتی می توانند هزینه مراقبت از کودک را بپردازند
[ترجمه ترگمان] با مشاغل پردرآمد، آن ها می توانند به راحتی از عهده مخارج مراقبت از کودکان بربیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a child-care center
مهد کودک

2. Many institutions offering child care are understaffed and underequipped.
[ترجمه گوگل]بسیاری از مؤسسات ارائه دهنده خدمات مراقبت از کودکان کم کار هستند و تجهیزات کافی ندارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از نهادهایی که مراقبت از کودکان را انجام می دهند، understaffed و underequipped هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Her parents could help with child care while she works.
[ترجمه گوگل]والدین او می توانند در حین کار در مراقبت از کودک کمک کنند
[ترجمه ترگمان]پدر و مادر او در حین کار می توانند به مراقبت از کودک کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Liberals want more comprehensive child care, more programs to relieve child poverty.
[ترجمه گوگل]لیبرال ها خواهان مراقبت جامع تر از کودکان، برنامه های بیشتر برای رفع فقر کودکان هستند
[ترجمه ترگمان]لیبرال ها خواستار مراقبت بیشتر از کودکان، برنامه های بیشتر برای کاهش فقر کودک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The 1980 Child Care Act placed the duty of promoting the welfare of children as the first responsibility of social service departments.
[ترجمه گوگل]قانون مراقبت از کودکان در سال 1980 وظیفه ارتقای رفاه کودکان را به عنوان اولین مسئولیت بخش های خدمات اجتماعی قرار داد
[ترجمه ترگمان]قانون مراقبت از کودکان در سال ۱۹۸۰ وظیفه ترویج رفاه کودکان به عنوان اولین مسیولیت دپارتمان های خدمات اجتماعی را بر عهده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Unlike child care considerations, which often can be planned months in advance, eldercare issues often occur without warning.
[ترجمه گوگل]بر خلاف ملاحظات مراقبت از کودک، که اغلب می توان از ماه ها قبل برنامه ریزی کرد، مسائل مربوط به مراقبت از سالمندان اغلب بدون هشدار رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ملاحظات مراقبت از کودک، که اغلب می تواند ماه ها قبل برنامه ریزی شود، مسایل eldercare اغلب بدون هشدار رخ می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. After assessment by the child care officer or reception centre, the child is placed in a suitable substitute home.
[ترجمه گوگل]پس از ارزیابی توسط افسر مراقبت از کودک یا مرکز پذیرش، کودک در یک خانه جایگزین مناسب قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پس از ارزیابی توسط افسر و یا مرکز پذیرش کودک، کودک در جای مناسبی قرار داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And existing child care programs are expected to expand.
[ترجمه گوگل]و انتظار می رود برنامه های موجود مراقبت از کودک گسترش یابد
[ترجمه ترگمان]و انتظار می رود که برنامه های مراقبت از کودکان گسترش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The other crucial part is formalized child care.
[ترجمه گوگل]بخش مهم دیگر مراقبت رسمی از کودک است
[ترجمه ترگمان]بخش حیاتی دیگر مراقبت از کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Clinton also writes about hurried parents, religion, child care, education and citizenship.
[ترجمه گوگل]کلینتون همچنین درباره والدین عجول، مذهب، مراقبت از کودکان، تحصیلات و شهروندی می نویسد
[ترجمه ترگمان]همچنین کلینتون درباره والدین، مذهب، مراقبت از کودکان، آموزش و شهروندی می نویسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They are essential reading for child care lawyers who wish to represent their clients effectively in court.
[ترجمه گوگل]خواندن آنها برای وکلای مراقبت از کودکان که مایلند به طور مؤثر از موکل خود در دادگاه نمایندگی کنند، ضروری است
[ترجمه ترگمان]آن ها برای وکلای مراقبت از کودکان که می خواهند مشتریان خود را به طور موثر در دادگاه مطرح کنند، ضروری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She began her career as a child care officer in Dorset after gaining her social work qualification at Liverpool University.
[ترجمه گوگل]او پس از کسب مدرک مددکاری اجتماعی در دانشگاه لیورپول، کار خود را به عنوان افسر مراقبت از کودکان در دورست آغاز کرد
[ترجمه ترگمان]او پس از کسب صلاحیت کار اجتماعی در دانشگاه لیورپول، حرفه خود را به عنوان یک افسر مراقبت از کودکان در دورست آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Logistics do: getting dinner, keeping house, overseeing child care, buying equipment.
[ترجمه گوگل]لجستیک انجام می دهد: خوردن شام، نگهداری از خانه، نظارت بر مراقبت از کودک، خرید تجهیزات
[ترجمه ترگمان]لجستیک انجام دهید: تهیه شام، نگهداری خانه، نظارت بر مراقبت از کودکان، خرید تجهیزات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At local level, responsibility for child care rests with the social services committees of the local authorities.
[ترجمه گوگل]در سطح محلی، مسئولیت مراقبت از کودکان بر عهده کمیته خدمات اجتماعی مقامات محلی است
[ترجمه ترگمان]در سطح محلی مسئولیت مراقبت از کودکان بر عهده کمیته های خدمات اجتماعی مقامات محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The consequences of two critical changes in child care policy and practice for day-to-day work in residential homes are discussed.
[ترجمه گوگل]پیامدهای دو تغییر حیاتی در سیاست و عملکرد مراقبت از کودک برای کار روزانه در خانه های مسکونی مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]پیامدهای دو تغییر مهم در سیاست مراقبت از کودکان و تمرین برای کار روزانه در خانه های مسکونی مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Private childcare is still too expensive for the average earner.
[ترجمه گوگل]مراقبت از کودکان خصوصی هنوز برای افراد عادی بسیار گران است
[ترجمه ترگمان]مراقبت از مراقبت از کودکان در بخش خصوصی هنوز برای درآمد متوسط بسیار گران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. What childcare facilities does your company offer?
[ترجمه گوگل]شرکت شما چه امکاناتی برای مراقبت از کودکان ارائه می دهد؟
[ترجمه ترگمان]شرکت شما چه امکانات مراقبت از کودکان دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Many working women rely on relatives for childcare.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنان شاغل برای مراقبت از کودکان به اقوام خود متکی هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از زنان شاغل به بستگان خود برای مراقبت از کودکان خود اتکا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. The lack of childcare provisions made it difficult for single mothers to get jobs.
[ترجمه گوگل]فقدان مقررات مراقبت از کودکان کار را برای مادران مجرد دشوار کرده است
[ترجمه ترگمان]کمبود مواد مراقبت از کودکان برای مادران مجرد برای گرفتن شغل دشوار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Ideas on childcare may differ considerably between the parents.
[ترجمه گوگل]ایده های مربوط به مراقبت از کودک ممکن است به طور قابل توجهی بین والدین متفاوت باشد
[ترجمه ترگمان]ایده های مربوط به مراقبت از کودکان ممکن است به طور قابل توجهی بین والدین تفاوت داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The party's policy on childcare facilities has struck a responsive chord with women voters.
[ترجمه گوگل]سیاست حزب در مورد تسهیلات مهدکودک با رای‌دهندگان زن واکنش نشان داده است
[ترجمه ترگمان]سیاست این حزب بر روی تسهیلات مراقبت از کودکان در واکنش با رای دهندگان زن تاثیر مثبتی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Problems with childcare remain the biggest barrier to women succeeding at work.
[ترجمه گوگل]مشکلات مربوط به مراقبت از کودکان همچنان بزرگترین مانع برای موفقیت زنان در کار است
[ترجمه ترگمان]مشکلات مربوط به مراقبت از کودکان، بزرگ ترین مانع برای موفقیت زنان در سر کار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The conversation revolved around childcare problems.
[ترجمه گوگل]گفتگو حول محور مشکلات مربوط به مراقبت از کودک بود
[ترجمه ترگمان]این مکالمه حول محور مشکلات مراقبت از کودکان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. The Minister will have responsibility for coordinating childcare policy.
[ترجمه گوگل]وزیر مسئول هماهنگی سیاست مراقبت از کودکان خواهد بود
[ترجمه ترگمان]این وزیر مسئول هماهنگی سیاست مراقبت از کودکان خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Without the adequate provision of childcare, many women who wish to work are unable to do so.
[ترجمه گوگل]بسیاری از زنانی که مایل به کار هستند، بدون ارائه مراقبت از کودک کافی، قادر به انجام این کار نیستند
[ترجمه ترگمان]بدون ارائه خدمات مراقبت از کودکان، بسیاری از زنانی که می خواهند کار کنند، قادر به انجام این کار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. As a volunteer on the childcare project, I really saw life.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک داوطلب در پروژه مراقبت از کودک، من واقعا زندگی را دیدم
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک داوطلب در پروژه مراقبت از کودکان، من واقعا زندگی را دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. She had to shoulder the burden of childcare.
[ترجمه گوگل]او باید بار مراقبت از کودک را به دوش می کشید
[ترجمه ترگمان]اون باید مسئولیت مراقبت از بچه رو به دوش بگیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. Organizing childcare for three small children is difficult.
[ترجمه گوگل]سازماندهی مراقبت از کودک برای سه کودک کوچک دشوار است
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به مراقبت از کودکان برای سه کودک کوچک دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Britain lags behind in the European childcare stakes.
[ترجمه گوگل]بریتانیا در بخش مراقبت از کودکان اروپا عقب است
[ترجمه ترگمان]بریتانیا در بحران مراقبت از کودکان اروپایی عقب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. She is trying to sort out childcare.
[ترجمه گوگل]او در تلاش است تا مراقبت از کودک را مرتب کند
[ترجمه ترگمان]اون داره سعی می کنه از بچه مراقبت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• day-care, supervision of other people's children

پیشنهاد کاربران

child care مراقبت از کودک ( ا ) : هر موضوعی که با تربیت و رفاه کودکان ( چه در حوزه خانواده و چه در حوزه خدمات رفاهی و اجتماعی ) مرتبط باشد. tʃaɪld keə
Childcare اصطلاح کلی ایه که شامل انواع مختلف خدمات مراقبت از کودکان هست، مثل:
- Nurseries: مهدکودک ها
- Nanny: پرستار کودک
- Daycare Centers: مراکز روزانه
- In - Home Care: مراقبت در منزل
...
[مشاهده متن کامل]

- Temporary Care: مراقبت موقتی
بنابراین، Childcare شامل همه این موارد می شه. و به معنی:
- خدمات مراقبت و پرورش کودکان

Shirin
childcare یعنی مهد کودک
مراقب بچه _ نگهداری بچه
Child - care bills = هزینه های نگهداری بچه
مهدکودک ( بدون مدرک رسمی )
تفاوتش با daycare در داشتن مدرک رسمی هست.
کودک داری؛ بچه داری
مراقب کودک
مهدکودک
پرستار کودک
مراقبت از کودکان در نبود والدین
مراقبت اطفال
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)