chiffon

/ˌʃɪˈfɑːn//ˈʃɪfɒn/

معنی: نوعی پارچه ابریشمی، تور نازک، نوعی کیک
معانی دیگر: (از ریشه ی عربی: شیف)، پارچه ی نازک و فرانما (از ابریشم یا نایلون و غیره)، پارچه ی توری، روبان، توری و روبان (دوخته شده به لباس زنانه)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a transparent fabric of fine weave, used in women's dresses and finery.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: made of or similar to chiffon, as a woman's dress or scarf.

(2) تعریف: having a light, airy, or frothy consistency, as a dessert made with beaten egg whites.

- lemon chiffon pie
[ترجمه گوگل] پای لیمو شیفون
[ترجمه ترگمان] کیک chiffon لیمویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Her chiffon skirt was fluttering in the night breeze.
[ترجمه گوگل]دامن پارچه ابریشمی او در نسیم شب بال می زد
[ترجمه ترگمان]دامن chiffon در نسیم شبانه پرپر می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is it shredded chiffon, or is it leather?
[ترجمه گوگل]پارچه ابریشمی خرد شده است یا چرم است؟
[ترجمه ترگمان]از جنس chiffon؟ یا چرم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jane had worn an exquisite taupe chiffon Brac, and she looked magnificent, and the girls looked innocent and sweet.
[ترجمه گوگل]جین یک پارچه ابریشمی نفیس براک به تن کرده بود و ظاهری باشکوه داشت و دخترها معصوم و شیرین به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]جین یکی از chiffon taupe exquisite را پوشیده بود و با شکوه به نظر می رسید، و دخترها معصوم و شیرین به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. River Island provides our version with a red chiffon scarf for the finishing touch.
[ترجمه گوگل]River Island نسخه ما را با یک روسری ابریشمی قرمز برای لمس نهایی ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]جزیره \"ریور\" نسخه ای از ما را با یک شال گردن سرخ از جنس شیفون به منظور لمس کردن فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The skirt was coral chiffon with a black velvet top.
[ترجمه گوگل]دامن نوعی پارچه ابریشمی مرجانی با یک تاپ مخملی مشکی بود
[ترجمه ترگمان]دامنی از جنس کتان مرجانی بود که روی آن مخمل سیاه قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And it will be beautiful with this chiffon scarf.
[ترجمه گوگل]و با این روسری ابریشمی زیبا خواهد شد
[ترجمه ترگمان]و با این شال گردنی ابریشمی زیبا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Spectacular silver panne velvet roses on black chiffon.
[ترجمه گوگل]رزهای مخمل پنه نقره ای دیدنی روی پارچه ابریشمی مشکی
[ترجمه ترگمان]رز نقره ای درخشان از جنس مخمل سیاه که روی chiffon سیاه خودنمایی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Next Directory pleated chiffon skirt, £6 9
[ترجمه گوگل]دامن ابریشمی چین دار Next Directory، 6 پوند 9
[ترجمه ترگمان]صفحه بعدی Directory pleated chiffon، ۶ پوند، ۹ پوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This outfit needs two widths of chiffon.
[ترجمه گوگل]این لباس نیاز به دو عرض ابریشمی دارد
[ترجمه ترگمان]این لباس نیاز به دو تن از جنس شیفون دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our corporation supply georgette, chiffon etc.
[ترجمه گوگل]شرکت ما ژرژت، پارچه ابریشمی و غیره را تامین می کند
[ترجمه ترگمان]شرکت ما georgette، حریر و غیره را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The bride, in a light gray chiffon gown, is more charming.
[ترجمه گوگل]عروس، با لباس شیفون خاکستری روشن، جذاب تر است
[ترجمه ترگمان]عروس با پیراهن ابریشمی خاکستری رنگی زیباتر از آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His toilet lid is wrapped in aqua chiffon with a purple feather boa border and the room is decorated with flower petals and a picture of Pierre's girlfriend, Gigi.
[ترجمه گوگل]درب توالت او در پارچه ابریشمی آبی با حاشیه پر بنفش بوآ پیچیده شده است و اتاق با گلبرگ های گل و تصویری از دوست دختر پیر، Gigi، تزئین شده است
[ترجمه ترگمان]در توالت او با یک روکش بنفش بنفش پیچیده شده و اتاق با گلبرگ های گل و تصویری از دوست دختر پی یر دو پرس تزئین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Lost actress Evangeline Lilly opted for a simple chiffon pink number.
[ترجمه گوگل]اوانجلین لیلی بازیگر گمشده یک عدد صورتی ساده را انتخاب کرد
[ترجمه ترگمان]\"لی لی لی لی\" (Evangeline Lilly)بازیگر گم شده یک عدد صورتی ساده را انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Consider investing in a bolero or simply have chiffon draped around your arms in case the weather should turn cold.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌گذاری روی یک بولرو را در نظر بگیرید یا به سادگی از نوعی پارچه ابریشمی دور بازوهایتان بپوشانید تا در صورت سرد شدن هوا
[ترجمه ترگمان]در نظر داشته باشید که در صورتی که آب و هوا باید سرد شود، سرمایه گذاری در یک bolero یا یک پارچه نازک که دور دست ها را پوشانده باشند را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی پارچه ابریشمی (اسم)
chiffon, doily

تور نازک (اسم)
chiffon

نوعی کیک (اسم)
chiffon

تخصصی

[نساجی] پارچه حریر - ریخت ( خاصیت مطلوب افتادن پارچه ) - تور نازک - پارچه نرم نرم و سبک مخمل - پارچه با بافت ساده از نخ ابریشم پرتاب

انگلیسی به انگلیسی

• sheer silk fabric; any ornamental addition to a woman's dress (ribbon, etc.)
chiffon is a kind of very thin silk or nylon cloth that you can see through.

پیشنهاد کاربران

بپرس