chickenshit


فضله ی مرغ، سرگین ماکیان، (خودمانی) کم اهمیت، جزئی، جزئی ترسو، بزدل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (vulgar slang) petty or meaningless matters.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: (vulgar slang) petty or minor.

(2) تعریف: cowardly.

جمله های نمونه

1. C'mon, don't be such a chickenshit - just go up and ask her to dance.
[ترجمه ایدا] سیمون انقدر ترسو نباش، فقط برو ازش بخواه که باهم برقصید
|
[ترجمه سارا شکری] زودباش انقدر ترسو وبزدل نیاش برو بالا وازش درخواست رقص کن
|
[ترجمه گوگل]بیا، این قدر مزخرف نباش - فقط برو بالا و از او بخواه که برقصد
[ترجمه ترگمان]بیا، این قدر بد نباش - فقط برو بالا و ازش بخواه که برقصه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They worked hard, for chickenshit.
[ترجمه گوگل]آنها سخت کار کردند، برای چرند
[ترجمه ترگمان]برای بد بودن کار کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chickenshit is the Russian-based creative community and the fashion brand, established in 200
[ترجمه گوگل]Chickenshit جامعه خلاق و برند مد مستقر در روسیه است که در سال 200 تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]Chickenshit یک جامعه خلاق و برند مد است که در سال ۲۰۰ میلادی تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Our life is so chickenshit in the historical river.
[ترجمه گوگل]زندگی ما در رودخانه تاریخی بسیار مزخرف است
[ترجمه ترگمان]زندگی ما این قدر بد است که در آن رودخانه تاریخی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I felt extraordinary chickenshit by myself when we through the large mountains. All the way, we were ever afraid of the legend of Meili Snow Mountain and Japanese.
[ترجمه گوگل]وقتی از کوه‌های بزرگ عبور می‌کردیم، خودم احساس لعنتی خارق‌العاده کردم در تمام طول راه، ما همیشه از افسانه کوه برفی Meili و ژاپنی می ترسیدیم
[ترجمه ترگمان]وقتی از میان کوه های بزرگ رد شدیم من احساس عجیبی داشتم در تمام این مدت، ما از افسانه کوه برفی و ژاپنی ها وحشت داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chickenshit collections are constructed in a process where creative graphics, strong concept and dark mood are the main inspiration.
[ترجمه گوگل]مجموعه‌های Chickenshit در فرآیندی ساخته می‌شوند که گرافیک خلاقانه، مفهوم قوی و حالت تاریک الهام‌بخش اصلی آن است
[ترجمه ترگمان]مجموعه های Chickenshit در فرایندی ساخته می شوند که در آن گرافیک خلاق، مفهوم قوی و حالت تیره الهام بخش اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. People is chickenshit, heart is capacious.
[ترجمه گوگل]مردم مزخرفند، دل توانا
[ترجمه ترگمان]قلب آدمی پر از خون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And heaven knows we need that; most of us are way too myopic, constipated and chickenshit about fees.
[ترجمه گوگل]و بهشت ​​می داند که ما به آن نیاز داریم اکثر ما بیش از حد نزدیک‌بین هستیم، یبوست داریم و در مورد هزینه‌ها چرندیم
[ترجمه ترگمان]و خدا می داند که ما به این نیاز داریم؛ اکثر ما بیش از حد نزدیک بین، constipated و chickenshit درباره هزینه ها هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Originally created as a non - for - profit label, today Chickenshit is available for international wholesale.
[ترجمه گوگل]Chickenshit که در ابتدا به عنوان یک برچسب غیرانتفاعی ایجاد شد، امروزه برای عمده فروشی بین المللی در دسترس است
[ترجمه ترگمان]امروزه Chickenshit به عنوان یک برچسب غیر انتفاعی ایجاد شده است که امروزه Chickenshit برای عمده فروشی بین المللی موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This earthquake give us very strong convulsion, let us feel that the life is so chickenshit and valued.
[ترجمه گوگل]این زلزله تشنج بسیار شدیدی به ما می دهد، بگذار احساس کنیم که زندگی اینقدر مزخرف و ارزشمند است
[ترجمه ترگمان]این زلزله به ما یک تشنج بسیار قوی می دهد، اجازه دهید احساس کنیم که زندگی اینقدر chickenshit و ارزشمند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. most of us are way too myopic, constipated and chickenshit about fees.
[ترجمه گوگل]اکثر ما بیش از حد نزدیک‌بین هستیم، یبوست داریم و در مورد هزینه‌ها چرندیم
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ما بیش از حد نزدیک بین، constipated و chickenshit درباره هزینه ها هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) something valueless or insignificant, something pathetic; false statement that suggests fear or shyness
(slang) valueless, insignificant, petty; pathetic; fearful, lacking courage

پیشنهاد کاربران

noun [ C ], adjective US slang
a rude word for chicken ( = a person who is not brave )
زبان عامیانه، انگلیسی امریکایی، صفت و اسم
کلمه بی ادبانه برای شخصی که شجاع نیست
بزدل، بی خایه
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chickenshit
1. ترسو/بزدل/بی خایه.
2. چغلی مرغ.
3. هیچی، چرند، بادهوا.
این کلمه یک slang محسوب میشه و مترادف فارسی آن ، آدم بی خایه ( ترسو ) میباشد.
Pussy , Coward مترادف
صفت ترسو و بی دل و جرعت
بی ارزش ، فاقد اهمیت ، ترسو

بپرس