chicken fried


(خوراکپزی) سرخ کرده و دارای لایه ای از خمیر سرخ کرده (مانند مرغ سوخاری)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: dipped in batter or coated with flour and seasonings and fried.

- chicken-fried seafood
[ترجمه گوگل] غذاهای دریایی سرخ شده با مرغ
[ترجمه ترگمان] غذای دریایی مرغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس