chiasm

جمله های نمونه

1. Methods Through the experimental design of double-blind, chiasm and comparison.
[ترجمه گوگل]روش ها از طریق طراحی تجربی دو سو کور، کیاسم و مقایسه
[ترجمه ترگمان]روش ها از طریق طراحی تجربی of، chiasm و مقایسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Abnormal shape of optic chiasm with encephalomalacia of the frontal lobe was found in 1 case of trauma.
[ترجمه گوگل]شکل غیر طبیعی کیاسم بینایی همراه با آنسفالومالاسی لوب فرونتال در 1 مورد تروما مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]شکل غیر نرمال of نوری با encephalomalacia نرمه پیشانی در ۱ مورد از آسیب پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Differentiation of"tunior shadow"from"mass shad-ow"on CT scan, Axial scan US direct coronal scan and the phenomeron of delayed decompres5ion of optic chiasm were discussed.
[ترجمه گوگل]تمایز "سایه تونیور" از "سایه توده ای" در سی تی اسکن، اسکن محوری اسکن مستقیم تاج آمریکا و پدیده رفع فشار تاخیری کیاسم بینایی مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تمایز \"سایه tunior\" از \"shad انبوه\" در سی تی اسکن، Axial اسکن direct direct آمریکا و the of delayed of نوری مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The optic nerve of one male Formosan rock-Monkey was composed of heterogenous nervous components throughout its course form behind the eyeball to the optic chiasm.
[ترجمه گوگل]عصب بینایی یک میمون سنگی فورموسان نر از اجزای عصبی ناهمگن در سراسر شکل آن در پشت کره چشم تا کیاسم بینایی تشکیل شده بود
[ترجمه ترگمان]عصب بینایی یک صخره Formosan نر - میمون از اجزای عصبی heterogenous در طول مسیر خود در پس چشم چشم ها تا the نوری تشکیل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To provide morphological evidences for the reasons of the visual field defect caused by the optic chiasm compressing through saddle area tumors.
[ترجمه گوگل]هدف: ارائه شواهد مورفولوژیکی برای دلایل نقص میدان بینایی ناشی از فشرده شدن کیاسم بینایی از طریق تومورهای ناحیه زینی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارایه مدارک مورفولوژیکی به دلایل نقص در میدان دیداری ناشی از فشار متراکم chiasm نوری از طریق تومورهای ناحیه زین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Radiological feature is retinoblastoma involving in the optic nerve, and lesions within the eye encroach the optic nerve and chiasm violations in MRI.
[ترجمه گوگل]ویژگی رادیولوژیکی رتینوبلاستوما است که در عصب بینایی درگیر است و ضایعات داخل چشم عصب بینایی را درگیر می کند و اختلالات کیاسم در MRI
[ترجمه ترگمان]feature Radiological در عصب بینایی و ضایعات در چشم، اعصاب بینایی و نقض chiasm را در MRI نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective: This study was designed to elucidate the anatomical characteristic of optic chiasm so as to provide anatomical basis on surgery on pituitary tumors.
[ترجمه گوگل]هدف: این مطالعه به منظور تبیین خصوصیات تشریحی کیاسم بینایی به منظور ارائه مبنای آناتومیکی جراحی بر روی تومورهای هیپوفیز طراحی شد
[ترجمه ترگمان]هدف: این مطالعه برای روشن کردن مشخصه تشریحی of نوری طراحی شد تا پایه تشریحی در جراحی بر روی تومور هیپوفیز را فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cavernous sinus was the most easily involved structure (2 4%), followed by optic chiasm (2 8%) and clivus ( 1%).
[ترجمه گوگل]سینوس کاورنووس آسان‌ترین ساختار درگیر (24 درصد) و پس از آن کیاسم بینایی (28 درصد) و کلیووس (1 درصد) بود
[ترجمه ترگمان]سینوس حفره ای most ساختار (۲ %)و پس از آن chiasm نوری (۲ %)و clivus (۱ %)بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This head CT scan demonstrates a mass with irregular margins in the region of the sella. Such a mass may impinge upon the optic chiasm, just like a pituitary adenoma.
[ترجمه گوگل]این سی تی اسکن سر توده ای با حاشیه های نامنظم را در ناحیه sella نشان می دهد چنین توده ای ممکن است مانند آدنوم هیپوفیز به کیاسم بینایی برخورد کند
[ترجمه ترگمان]این اسکن مغزی یک جرم با حاشیه های نامنظم در منطقه of نشان می دهد چنین توده ممکن است به the نوری، درست مانند a هیپوفیز، برخورد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• crossing, intersecting, point of intersection (genetics, anatomy)

پیشنهاد کاربران

بپرس