chew up


کاملا جویدن

جمله های نمونه

1. The dog chewed up the meat.
[ترجمه محی الدین] سگ تمام گوشت را به دندان گرفت و بلعید.
|
[ترجمه گوگل]سگ گوشت را جوید
[ترجمه ترگمان]سگ گوشت را می جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dog chewed up one of my shoes.
[ترجمه محی الدین] سگ یک لنگه کفش مرا جوید.
|
[ترجمه گوگل]سگ یکی از کفش هایم را جوید
[ترجمه ترگمان]سگ یکی از کفش های مرا می جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Your tape deck has chewed up my cassette!
[ترجمه محی الدین] ضبط صوت شما نوار کاست من را خورده /جویده/ جمع کرده!
|
[ترجمه گوگل]دک نوار شما کاست مرا جویده است!
[ترجمه ترگمان] نوار چسب شما کاست منو خورده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dog has chewed up my new shoes!
[ترجمه محی الدین] سگ کفش های جدیدم را جویده است.
|
[ترجمه گوگل]سگ کفش های جدیدم را جویده است!
[ترجمه ترگمان]سگ کفش های جدیدم را جوید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The boy chewed up the book.
[ترجمه محی الدین] پسرک تمام کتاب را قورت داده بود/ با دقت و ولع مطالعه کرده بود.
|
[ترجمه گوگل]پسر کتاب را جوید
[ترجمه ترگمان]پسر کتاب را جوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The dog's chewed up my slippers again.
[ترجمه گوگل]سگ دوباره دمپایی مرا جوید
[ترجمه ترگمان]سگ دوباره دمپایی منو جویده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Defence expenditures chewed up 41 per cent of the budget.
[ترجمه محی الدین] هزینه های دفاعی/ نظامی 41 درصد بودجه را بلعیدند/ می بلعیدند.
|
[ترجمه همایون زنگنه کمالی] هزینه های دفاعی ۴۱ درصد از بودجه را بخود اختصاص داد.
|
[ترجمه گوگل]هزینه های دفاعی 41 درصد از بودجه را افزایش داد
[ترجمه ترگمان]هزینه های دفاعی ۴۱ درصد از بودجه را می جویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't get chewed up about the new law;it won't affect you.
[ترجمه همایون زنگنه کمالی] نگران قانون جدید نباش، شامل حال تو نمی شود.
|
[ترجمه گوگل]در مورد قانون جدید جویده نشوید، این قانون شما را تحت تأثیر قرار نخواهد داد
[ترجمه ترگمان]در مورد قانون جدید جویده نشو؛ تاثیری روی تو نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Every spring the ozone is chewed up, and the hole appears.
[ترجمه گوگل]هر بهار ازن جویده می شود و سوراخ ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]هر بهار که اوزون داره جویده میشه و سوراخ ظاهر میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The two cherry berets with Osvaldo had been quite badly chewed up, though one still moved.
[ترجمه گوگل]دو کلاه گیلاس با اسوالدو به شدت جویده شده بودند، اگرچه یکی هنوز حرکت می کرد
[ترجمه ترگمان]دو جوخه کلاه berets، با آنکه هنوز کسی حرکت نکرده بود، آن را جویده و پاره کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Proteins made by these viral genes are chewed up and displayed in the normal way when dendritic cells meet the altered bacteria.
[ترجمه گوگل]پروتئین‌های ساخته شده توسط این ژن‌های ویروسی جویده می‌شوند و زمانی که سلول‌های دندریتیک با باکتری‌های تغییریافته ملاقات می‌کنند، به روش معمولی نمایش داده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]Proteins که توسط این ژن های ویروسی ساخته می شوند، به روش طبیعی جویده و نمایش داده می شوند وقتی که سلول های dendritic با باکتری های تغییر یافته برخورد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They chewed up the clock, gained some yards on the ground, even handled the safety blitz.
[ترجمه گوگل]آن‌ها ساعت را جویدند، چند متر روی زمین به دست آوردند، حتی حمله‌ی برق آسا را ​​مدیریت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ساعت را جوید، چند متری زمین را به دست گرفته بود، حتی با the ایمنی برخورد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. What he does is chew up a pale, new leaf.
[ترجمه گوگل]کاری که او انجام می دهد این است که یک برگ رنگ پریده و جدید را می جود
[ترجمه ترگمان]کاری که اون میکنه اینه که یه برگ کم رنگ رو گاز بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They all walked on to the big stage and turned into Olivier doing Hamlet, chewing up the scenery.
[ترجمه گوگل]همه به سمت صحنه بزرگ رفتند و تبدیل به اولیویه شدند که هملت را انجام می داد و مناظر را می جوید
[ترجمه ترگمان]همگی به مرحله بزرگ قدم گذاشتند و خود را به Olivier Olivier که هاملت را می جوید و تماشا می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

to cause ( a person ) to be nervous or worried
:chew someone up and spit them out
( بدجوری ) شکست دادن ، زمین زدن ،
If you try to beat them at their own game, they
. will chew you up and spit you out
خرد و خاکشیر کردن
ریز ریز کردن یا به قطعات کوچیکتر بریدن با دندان مثلاً ریر ریز کردن روزنامه توسط توله سگ
، خراب کردن خراب شدن درون یک دستگاه، مثلا وقتی که نوار تو دستگاه ویدئو گیر میکنه یا خراب میشه

بپرس