chest of drawers

/ˈt͡ʃestəvˈdrɔːrz//t͡ʃestəvdrɔːz/

قفسه ی کشودار (معمولا در اتاق خواب)، گنجه کشودار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a large piece of furniture that has several drawers and is usu. set in a bedroom to hold clothing; dresser.
مشابه: bureau

جمله های نمونه

1. The door swung inwards to crash against a chest of drawers behind it.
[ترجمه گوگل]در به سمت داخل چرخید تا به صندوق عقب آن برخورد کند
[ترجمه ترگمان]در به داخل چرخید تا به یک قفسه پشت آن اصابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A chest of drawers held a square mirror and picture of a younger Roz in her college cap and gown.
[ترجمه گوگل]صندوقی آینه مربعی شکل و تصویر رز جوان‌تر را در کلاه و لباس کالجش نگه داشت
[ترجمه ترگمان]یک گنجه کشو، آینه چهارگوش و تصویری از رز کوچک تر را در کلاه و جبه کالج داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A chest of drawers for her clothes, for instance.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک جعبه برای لباس های او
[ترجمه ترگمان]مثلا یک گنجه لباس برای لباس او
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He bought me a big chest of drawers for my clothes, as a welcoming gesture.
[ترجمه گوگل]او برای من یک کشو بزرگ برای لباس هایم خرید، به عنوان یک حرکت خوشامدگویی
[ترجمه ترگمان]او برای من یک کمد بزرگ برای لباس هایم خرید، به عنوان یک حرکت خوش آمد گویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She located an ashtray on the chest of drawers and stubbed out her cigarette.
[ترجمه گوگل]او یک زیرسیگاری را روی صندوق عقب پیدا کرد و سیگارش را خاموش کرد
[ترجمه ترگمان]سیگاری روی گنجه نهاد و خاموش سیگارش را خاموش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tube was concealed behind a chest of drawers and connected to a box.
[ترجمه گوگل]لوله در پشت یک سینه کشو پنهان شده بود و به یک جعبه متصل شده بود
[ترجمه ترگمان]لوله را پشت یک گنجه پنهان کرده بود و به یک جعبه متصل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the chest of drawers were notebooks, some bound in marbled paper, some in kid.
[ترجمه گوگل]در داخل کشو دفترچه هایی بود که بعضی را با کاغذ مرمری صحافی کرده بودند و بعضی را بچه
[ترجمه ترگمان]در صندوق کشوهای کمد، یک سری کاغذ سفید، بعضی از بچه ها نوشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This small chest of drawers is an ideal container.
[ترجمه گوگل]این کمد کوچک یک ظرف ایده آل است
[ترجمه ترگمان]این صندوق کوچک گنجه یک ظرف ایده آل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A vast wardrobe in walnut, a chest of drawers, a tall-boy and a dressing table with a swing mirror.
[ترجمه گوگل]یک کمد بزرگ گردویی، یک صندوق، یک پسر قد بلند و یک میز آرایش با آینه تاب
[ترجمه ترگمان]یک کمد بزرگ از چوب گردو، یک گنجه لباس، یک پسر قد بلند و یک میز آرایش با یک آینه تاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bedroom has Chloe's cot, our bed, a chest of drawers and there is no room for anything else.
[ترجمه گوگل]اتاق خواب دارای تخت کلویی، تخت ما، یک کمد است و جایی برای هیچ چیز دیگری وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]اتاق خواب، رختخواب کلویی، تخت ما، یک گنجه کشو و یک اتاق دیگر برای هیچ چیز دیگر وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perk up a chest of drawers, cupboards or a wardrobe with a new set of handles.
[ترجمه گوگل]با دسته‌های جدید، یک کمد، کمد یا کمد لباس بسازید
[ترجمه ترگمان]یک قفسه کشوهای کمد، کمد یا کمد را با دسته های جدیدی از دسته های جدید تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I need a cupboard and a chest of drawers.
[ترجمه گوگل]به یک کمد و یک کمد نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]به یک گنجه و یک گنجه احتیاج دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She bought a sort of chest of drawers on wheels to provide even more storage space.
[ترجمه گوگل]او برای فراهم کردن فضای ذخیره‌سازی بیشتر، نوعی قفسه‌ی چرخ‌دار خرید
[ترجمه ترگمان]یک گنجه کشو بود که روی چرخ ها قرار داشت تا فضای بیشتری فراهم کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The sound come from the chest of drawers, and Peter made a merry face.
[ترجمه گوگل]صدا از داخل کشو می آید و پیتر چهره ای شاد درآورد
[ترجمه ترگمان]صدا از صندوق کشوهای کمد بیرون آمد و پیتر چهره شادمانه به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She couldn't find her top in the chest of drawers.
[ترجمه گوگل]او نتوانست تاپ خود را در صندوق عقب پیدا کند
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست بالای کمد او را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bureau, dresser, piece of furniture having drawers in which clothing and other items are stored
a chest of drawers is a piece of furniture with drawers which you keep clothes in.

پیشنهاد کاربران

chest of drawers ( n ) ( pl. chests of drawers ) ( also bureau, dresser ) =a piece of furniture with drawers for keeping clothes in
chest of drawers
کمدی که همش کشو باشه . دراور
کشو لباس
کمد لباس
میز دراور

بپرس