chelation


شیمى : کى لیت شدن

جمله های نمونه

1. Iron chelation may be a useful therapy for ICH patients.
[ترجمه گوگل]کیلاسیون آهن ممکن است یک درمان مفید برای بیماران ICH باشد
[ترجمه ترگمان]کی لیت ساز می تواند یک درمان مفید برای بیماران ICH باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chelation can be taken between amidoxime group in amidoxime chelate fiber and some metal ions. The adsorbent has better adsorbability.
[ترجمه گوگل]کیلاسیون را می توان بین گروه آمیدوکسیم در فیبر کلات آمیدوکسیم و برخی یون های فلزی انجام داد جاذب قابلیت جذب بهتری دارد
[ترجمه ترگمان]chelation را می توان بین گروه amidoxime در amidoxime کلات fiber و برخی از یون های فلزی گرفت جاذب بهتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Chelation therapy was the main vigorous way to cure the disease with rather favourable prognosis.
[ترجمه گوگل]شیلات درمانی اصلی ترین راه قوی برای درمان بیماری با پیش آگهی نسبتا مطلوب بود
[ترجمه ترگمان]روش درمانی chelation روش اصلی برای درمان این بیماری با پیش بینی نسبتا مطلوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Addressing food and supplement requirements, and chelation, made them tolerable but still there.
[ترجمه گوگل]پرداختن به نیازهای غذایی و مکمل، و کیلاسیون، آنها را قابل تحمل کرد اما همچنان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به مواد غذایی و مکمل، و کی لیت ساز، آن ها را قابل تحمل کرده اما هنوز هم وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Chelation ion chromatography is suitable for the determination of trace metal ions in complex matrices.
[ترجمه گوگل]کروماتوگرافی یون کیلیشن برای تعیین یون های فلزی در ماتریس های پیچیده مناسب است
[ترجمه ترگمان]کروماتوگرافی یونی chelation برای تعیین یون های فلزی در ماتریس های پیچیده مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Complex formation with multidentate ligands is called chelation, and the complexes are called chelates .
[ترجمه گوگل]تشکیل کمپلکس با لیگاندهای چند دندانه کیلاسیون و کمپلکس ها کلات نامیده می شوند
[ترجمه ترگمان]تشکیل مجتمع با لیگاند های multidentate، کی لیت نامیده می شود و the نامیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There is therefore an urgent need to decontaminate Bagega and the other villages and to provide chelation and other therapy.
[ترجمه گوگل]بنابراین نیاز فوری به ضدعفونی کردن باگگا و سایر روستاها و ارائه کیلاسیون و سایر درمانها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین نیاز مبرمی به decontaminate Bagega و سایر روستاها و فراهم کردن کی لیت و دیگر درمان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is difficult to define the detection limits obtained by chelation - solvent extraction.
[ترجمه گوگل]تعیین حدود تشخیص به دست آمده توسط کیلاسیون - استخراج حلال دشوار است
[ترجمه ترگمان]تعیین حدود تشخیص بدست آمده از طریق استخراج حلال - حلال دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bidentate phenyl phosphine ligands which had good electron delocalization and chelation acted as a better ligand than monodentate phosphine ligand.
[ترجمه گوگل]لیگاندهای فنیل فسفین دو دندانه که دارای مکان یابی و کیلاسیون الکترون خوبی بودند، به عنوان لیگاند بهتری نسبت به لیگاند فسفین تک دندانه عمل کردند
[ترجمه ترگمان]لیگاند های bidentate phenyl phosphine که پراکندگی الکترون خوبی داشتند و کی لیت ساز به عنوان یک لیگاند بهتر عمل کردند تا لیگاند phosphine phosphine
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The yield of complex acid could reach 7 7 % . The percent chelation was over 98 %.
[ترجمه گوگل]بازده اسید کمپلکس می تواند به 77 درصد برسد درصد کیلاسیون بیش از 98 درصد بود
[ترجمه ترگمان]بازده اسید پیچیده می تواند به ۷ % برسد درصد کی لیت ساز بیش از ۹۸ % بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To evaluate the safety and efficacy of combining deferiprone(DFP)and deferoxamine(DFO)in iron chelation therapy in patients with thalassemia.
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی ایمنی و اثربخشی ترکیب دفریپرون (DFP) و دفروکسامین (DFO) در درمان کیلاسیون آهن در بیماران مبتلا به تالاسمی
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی ایمنی و اثربخشی ترکیب deferiprone (DFP)و deferoxamine (DFO)در chelation آهن در بیماران مبتلا به تالاسمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] کی لیت شدن
[زمین شناسی] کلات سازی، چنگک سازی واکنش بین یک یون فلزی و یک عامل کمپلکس ساز معمولاً ترکیب آلی، که یک ساختار حلقوی تشکیل داده و خروج چشمگیر یون فلزی از سیستم را باعث می شود. این حالت در هوازدگی شیمیایی بسیار شاخص است.
[نساجی] جلاسیون - جلا کردن - براق کردن
[پلیمر] کی لیت سازی

انگلیسی به انگلیسی

• (chemistry) creation of chelates (compound made of metallic and nonmetallic ions)

پیشنهاد کاربران

chelation ( خوردگی )
واژه مصوب: چنگالش
تعریف: فرایندی شیمیایی شامل تشکیل یک ترکیب ناجور که دارای حداقل یک کاتیون فلزی در همتافت ها یا یون هیدروژن است، چنان که کاتیون فلزی در چنگاله‏ای از پیوندهای همتافت گرفتار می‏شود
شلاتورکننده ها
چنگاله کردن
تخصصی
کلات شدن

بپرس