chelate


(خرچنگ و غیره) انبرک دار، چنگول سان، انبرک مانند، چنگکی، کیلیت، بستهاتم ساختن یا تشکیل دادن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: in chemistry, of or designating a compound in which the central metallic ion is bonded with two or more nonmetallic atoms to form a closed chain.

(2) تعریف: in chemistry, of or designating a ring compound that has one or more hydrogen bonds.

(3) تعریف: in zoology, of or having pincerlike claws.
اسم ( noun )
• : تعریف: a chelate compound.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: chelates, chelating, chelated
(1) تعریف: to form a chelate by joining with a metallic ion.

(2) تعریف: to form a ring compound by forming at least one hydrogen bond.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause (an organic compound) to become a chelate by adding a metallic ion.

تخصصی

[شیمی] بسته اتم، کی لیت، بسته اتم ساختن یا تشکیل دادن
[زمین شناسی] کلات کمپلکسی که از پیوند یون فلزی با دو یا چند گروه قطبی در یک مولکول ایجاد می شود.

انگلیسی به انگلیسی

• having a chela (claw); of a chelate compound (chemistry)
(chemistry) compound composed of and organic ring and metallic ions (such as hemoglobin in the blood, chlorophyll in plants, etc.)

پیشنهاد کاربران

Minerls chelate heavy metals.
مواد معدنی فلزات سنگین را خارج/دفع می کنند/ بیرون میرانند.
chelate ( خوردگی )
واژه مصوب: چنگاله
تعریف: ترکیبی ناجورحلقه که دارای حداقل یک کاتیون فلزی ( در هَم تافت ها ) یا یون هیدروژن است
جدا کردن و خارج ساختن ( در بافت شناسی )
Calcuim chelating= جداکننده کلسیم
نام ماده ای برای خارج کردن کلسیم از یک محلول.
شلات کننده
چنگاله

بپرس