چاقوی سرآشپز
یه چاقوی بزرگ و همه کاره برای برش گوشت، سبزیجات، و تقریباً هرچیزی تو آشپزخونه!
مثال: A sharp chef's knife makes chopping vegetables much easier.
مشتقات:
اسم: knife – چاقو
فعل: to knife – بریدن با چاقو
صفت: knifed – برش خورده با چاقو
یه چاقوی بزرگ و همه کاره برای برش گوشت، سبزیجات، و تقریباً هرچیزی تو آشپزخونه!
مثال: A sharp chef's knife makes chopping vegetables much easier.
مشتقات:
اسم: knife – چاقو
فعل: to knife – بریدن با چاقو
صفت: knifed – برش خورده با چاقو