[ترجمه گوگل]او یک پوزخند خنده دار به دوربین ها زد [ترجمه ترگمان]با پوزخند به دوربین ها لبخند زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We went to some cheesy bar in Baltimore.
[ترجمه گوگل]ما به یک بار در بالتیمور رفتیم [ترجمه ترگمان] ما رفتیم به یه بار احمقانه تو بالتیمور [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ear infections with a bloody, purulent, cheesy smelling discharge and sticking pains.
[ترجمه گوگل]عفونت گوش همراه با ترشحات خونی، چرکی، بوی پنیر و دردهای چسبندگی [ترجمه ترگمان]عفونت گوش با بوی چرک و چرک و متعفن و درد و رنجی که از آن بیرون می زند، از بین می رود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Not sausage rolls or cheesy biscuits or anything.
[ترجمه گوگل]نه رول سوسیس یا بیسکویت پنیری یا هر چیز دیگری [ترجمه ترگمان]نه سوسیس، نه بیسکوییت و نه چیز دیگر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Someone here's got cheesy feet!
[ترجمه گوگل]یک نفر اینجا پاهایش بد است! [ترجمه ترگمان]یه نفر این جا پاهای پرت داره! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Not a cheesy one that mentions their names, but they're the people I miss.
[ترجمه گوگل]نه کسی که نام آنها را ذکر کند، اما آنها کسانی هستند که دلم برایشان تنگ شده است [ترجمه ترگمان]اما آن ها کسانی هستند که اسمشان را فراموش کرده اند، اما آن ها کسانی هستند که من از دست داده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The enchiladas are extra cheesy but not greasy.
[ترجمه گوگل]انچیلاداها بسیار پنیری هستند اما چرب نیستند [ترجمه ترگمان]The خوش مزه است اما چرب نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Vernix caseosa a white cheesy substance has formed over the baby's skin to protect it from its watery environment and to help ease her through the birth canal.
[ترجمه گوگل]Vernix caseosa یک ماده سفید پنیری روی پوست کودک تشکیل شده است تا از آن در برابر محیط آبکی محافظت کند و به راحتی او از طریق کانال زایمان کمک کند [ترجمه ترگمان]Vernix یک ماده سفید و پنیری است که روی پوست بچه شکل می گیرد تا آن را از محیط آبکی آن محافظت کند و کمک کند تا از طریق مجرای تولد به او کمک کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Small vendors sold cheesy trinkets and knock - off Olympic souvenirs.
[ترجمه گوگل]فروشندگان کوچک زیورآلات پنیری و سوغاتی های المپیک می فروختند [ترجمه ترگمان]فروشندگان کوچک، trinkets و knock را به فروش رساندند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Guitar riffs still aggravatingly cheesy. Crowds continuing to fill seating. Ceremony has yet to start.
[ترجمه گوگل]ریفهای گیتار هنوز هم به طرز بدتری جذاب هستند جمعیت همچنان به پر کردن صندلی ها ادامه می دهند مراسم هنوز شروع نشده [ترجمه ترگمان]گیتار riffs هنوز aggravatingly (cheesy)است جمعیت همچنان به جایگاه نشستن ادامه می دهند این مراسم هنوز آغاز نشده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The sauce was too runny and not cheesy enough.
[ترجمه گوگل]سس خیلی روان بود و به اندازه کافی پنیری نبود [ترجمه ترگمان]سس خیلی شل شده بود و به اندازه کافی سطحی نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Don't wear that shirt . It looks cheesy.
[ترجمه بهاره یاری] اون پیراهن را تنت نکن به نظر بنجل و ارزان قیمت میاد
|
[ترجمه گوگل]اون پیراهن رو نپوش به نظر شیرین میاد [ترجمه ترگمان]اون لباسو تنت نکن خیلی قشنگه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The acting in that movie was so cheesy.
[ترجمه گوگل]بازی در آن فیلم خیلی بامزه بود [ترجمه ترگمان]بازیگری که توی اون فیلم بود خیلی قشنگه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The King's Road was getting increasingly cheesy.
[ترجمه گوگل]جاده پادشاه به طور فزایندهای بدتر میشد [ترجمه ترگمان]جاده پادشاه رو به زوال می رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
. درمورد فیلم یا سریال: � آبگوشتی�، معادل مناسبی به نظر می رسد
1 - cheap or of low quality صفت / ارزان یا با کیفیت پایین The tourist shops had nothing but cheesy souvenirs 2 - UK /informal If someone's feet, shoes, or socks are cheesy, they smell unpleasant ... [مشاهده متن کامل]
صفت، غیر رسمی، انگلیسی بریتانیایی ( پاها، کفش ها یا جوراب های افراد ) بد بو، بو گندو Someone here's got cheesy feet ! 3 - A cheesy smile is wide but not sincere یک لبخند گشاده اما غیر صمیمانه She gave a cheesy grin to the cameras
ریاکارانه
رابطه عاشقانه همراه با خجالت
درپیت، بیخود، زاقارت
خَز
لوس Example: He always plays cheesy to me Don't call me ( babe ) it sounds cheesy
چند تا معنی داره 1 پنیری، هم مزه پنیر 2 بی کیفت ارزان 3 بد مزده 4 بدبو 5 آبکی 6 جلف سبک لوس 2و 6 پرکاربردترن
لوس، سبک
خَز، لوس، مسخره، احمقانه
The movie didn't have any cheesy or love scenes اینجا ینی آبکی یا احمقانه
احمقانه
We use this slang when sth has a Veeeery bad quality
too emotional or romantic in a way that is embarrassing
بی کیفیت، چیپ
چیپ, داغون, یا در اصطلاح عامیانه ت خ م ى
آبکی ( یک اصتلاح برای چیزی که آبکی ) Last night i went to the movies and it was so cheesy