cheerlead

جمله های نمونه

1. We want someone not just to cheerlead but to help us revamp our organization.
[ترجمه گوگل]ما از کسی می خواهیم که نه تنها تشویق کند، بلکه به ما کمک کند تا سازمان خود را بازسازی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم کسی نه تنها به ما کمک کند بلکه به ما کمک کند سازمان خود را بازسازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The conventions have become nothing but cheerleading rallies for the presidential campaign.
[ترجمه گوگل]کنوانسیون ها چیزی جز تظاهرات تشویقی برای مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری نشده اند
[ترجمه ترگمان]این قراردادها چیزی نیستند جز تظاهرات cheerleading برای کمپین ریاست جمهوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The conventions have become nothing but cheerleading rallies for the presidential campaign ahead, their substantive political role all but eliminated.
[ترجمه گوگل]کنوانسیون‌ها چیزی جز تظاهرات تشویق‌کننده برای مبارزات انتخاباتی ریاست‌جمهوری پیش رو نیستند و نقش سیاسی اساسی آنها کاملاً حذف شده است
[ترجمه ترگمان]این قراردادها چیزی نیستند جز تظاهرات cheerleading برای کمپین ریاست جمهوری پیش از این، نقش اساسی سیاسی آن ها همگی حذف شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Instead, his cheerleading coach said, he chose to spend his spring break on a cruise ship.
[ترجمه گوگل]در عوض، مربی تشویق کننده او گفت، او ترجیح داد تعطیلات بهاری خود را در یک کشتی تفریحی بگذراند
[ترجمه ترگمان]در عوض مربی تیم cheerleading گفت، او انتخاب کرد که بهار خود را در یک کشتی سیاحتی بگذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His unabashed cheerleading for Cal was most visible at football games.
[ترجمه گوگل]تشویق بی شرمانه او برای کال بیشتر در بازی های فوتبال قابل مشاهده بود
[ترجمه ترگمان]تحسین بی شرمانه او برای کال در بازی های فوتبال مشهود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Cheerleading, for me, always has come in second compared to my many other involvements.
[ترجمه گوگل]تشویق کردن، برای من، در مقایسه با بسیاری از مشارکت‌های دیگر من، همیشه در رتبه دوم قرار دارد
[ترجمه ترگمان]تشویق کننده، برای من، همیشه در مقایسه با چیزهای دیگر من در مقایسه با بچه های دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. New Labour failed to mention the theatre in one of its early cheerleading manifestos for Cool Britannia.
[ترجمه گوگل]کارگر جدید در یکی از مانیفست‌های تشویقی اولیه خود برای بریتانیای سرد نامی از تئاتر نبرد
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر جدید نتوانست در یکی از اعلامیه اولیه its برای بریتانیای کبیر، نام تئاتر را ذکر کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus, the team leader had real authority, not just cheerleading responsibility.
[ترجمه گوگل]بنابراین، رهبر تیم دارای اختیار واقعی بود، نه فقط مسئولیت تشویق
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رهبر تیم دارای قدرت واقعی بود، نه فقط مسئولیت cheerleading
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. John Monnett turned down a chance to take part in a national cheerleading competition in Florida next week.
[ترجمه گوگل]جان مونت فرصت شرکت در مسابقات ملی تشویق در فلوریدا را رد کرد
[ترجمه ترگمان]جان Monnett در هفته آینده فرصتی را برای شرکت در یک مسابقه ملی فوتبال در فلوریدا رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• encourage, cheer; act as a cheerleader, lead a group in cheering (generally at a sporting event)

پیشنهاد کاربران

1 -
to perform dances, gymnastics, and chants ( = special shouts ) at a sports event to encourage the
crowd to support a particular team
اجرا کردن رقص، ژیمناستیک، و سرود ( فریادهای ویژه ) در یک رویداد ورزشی برای تشویق جمعیت به حمایت از یک تیم خاص
...
[مشاهده متن کامل]

I cheerlead for the basketball team.
Why not take cheerleading classes if you want to cheerlead your team at a sporting event?
2 -
mainly US
to express strong support for a person, organization, or policy
عمدتاً در انگلیسی امریکایی
ابراز حمایت قوی از یک شخص، سازمان یا سیاست کردن
The candidate felt he had to cheerlead for the war.
We're not here either to cheerlead or vilify a company, but to offer analysis for investors weighing decisions about the stock.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/cheerlead
تشویق کردن توسط افراد یا Cheerleader میشه کسی که مشوق آدمه

بپرس