تشویق کردن ( با صدا ) ، داد زدن برای دلگرمی دادن ( به ویژه هنگام مسابقه یا تلاش کسی برای موفقیت )
مترادف؛
encourage � support � root for � rally � motivate � inspire
مثال؛
The crowd cheered on the runners as they approached the finish line. جمعیت هنگام نزدیک شدن دوندگان به خط پایان، آن ها را با فریاد تشویق کردند.
... [مشاهده متن کامل]
Even from home, she cheered on her favorite team during the championship. حتی از خانه، تیم محبوبش را در طول مسابقه قهرمانی تشویق می کرد.
His friends stood by the stage to cheer him on during his first public speech. دوستانش کنار صحنه ایستاده بودند تا هنگام سخنرانی عمومی اولش او را تشویق کنند.
در فرهنگ عامه: Cheering someone on اغلب با پرچم، شعار، کف زدن، و فریادهای هماهنگ همراه است — نمادی از همبستگی و انرژی جمعی.
مترادف؛
مثال؛
The crowd cheered on the runners as they approached the finish line. جمعیت هنگام نزدیک شدن دوندگان به خط پایان، آن ها را با فریاد تشویق کردند.
... [مشاهده متن کامل]
Even from home, she cheered on her favorite team during the championship. حتی از خانه، تیم محبوبش را در طول مسابقه قهرمانی تشویق می کرد.
His friends stood by the stage to cheer him on during his first public speech. دوستانش کنار صحنه ایستاده بودند تا هنگام سخنرانی عمومی اولش او را تشویق کنند.
در فرهنگ عامه: Cheering someone on اغلب با پرچم، شعار، کف زدن، و فریادهای هماهنگ همراه است — نمادی از همبستگی و انرژی جمعی.
تشویق و حمایت کردن ( برای تیم مورد علاقه )
با شور و هلهله تشویق کردن
✔️ praise or encourage a player or competitor with shouts
✔️ to shout loudly in order to encourage someone in a competition
... [مشاهده متن کامل]