cheekily

/ˈt͡ʃiːkɪli//ˈt͡ʃiːkɪli/

معنی: باپررویی، بطور جسارت امیز، باگستاخی
معانی دیگر: باپررویی، باگستاخی، بطورجسارت امیز

جمله های نمونه

1. He strolled cheekily past the commissionaires for a free wash in the gentlemen's cloakroom.
[ترجمه گوگل]او برای شستشوی رایگان در رختکن آقایان، با وقاحت از کنار کمیسیونرها رد شد
[ترجمه ترگمان]او در رخت کن خانم ها به داخل اتاق رفت و در رخت کن خانم ها را می شست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I cheekily went across to a detached cottage and asked if it was possible to get a bite to eat.
[ترجمه حسن سالاری] با جسارت به یک کلبه خلوت رفتم و پرسیدم که آیا ممکن است چیزی برای خوردن داشته باشد?
|
[ترجمه گوگل]با گستاخی به کلبه ای مجزا رفتم و پرسیدم آیا امکان دارد لقمه ای برای خوردن داشته باشم؟
[ترجمه ترگمان]به طرف یک کلبه متروک رفتم و از او پرسیدم آیا ممکن است چیزی برای خوردن پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As the GDK cheekily says on its first page, "This document describes the methods added to the JDK to make it more groovy. "
[ترجمه گوگل]همانطور که GDK در صفحه اول خود می گوید: "این سند روش های اضافه شده به JDK را برای ایجاد شیار بیشتر توضیح می دهد "
[ترجمه ترگمان]همانطور که the به شکل جلد اول خود می گوید، \" این سند روش های اضافه شده به the را توصیف می کند تا it بیشتری بسازد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Acknowledging the ephemeral nature of security, Franklin cheekily said, "Three can keep a secret, if two of them are dead. "
[ترجمه گوگل]فرانکلین با اذعان به ماهیت زودگذر امنیت، با وقاحت گفت: "سه نفر می توانند یک راز را حفظ کنند، اگر دو نفر از آنها مرده باشند "
[ترجمه ترگمان]فرانکلین با اذعان به ماهیت ناپایدار امنیت گفت: \" اگر دو نفر از آن ها مرده باشند، سه نفر می توانند رازی را حفظ کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. agents’ cellphones in the area, he cheekily had a box of doughnuts waiting for them when they raided his apartment.
[ترجمه گوگل]تلفن‌های همراه ماموران در آن منطقه، وقتی آنها به آپارتمانش یورش بردند، او با وقاحت یک جعبه دونات منتظر آنها بود
[ترجمه ترگمان]اپراتورهای تلفن همراه در منطقه، او به طور منظم یک جعبه شکلاتی که زمانی که به آپارتمانش حمله کردند، داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would cheekily joke to the cameras and show genuine emotional reactions to setbacks and infectious delight when he succeeded.
[ترجمه گوگل]او با وقاحت با دوربین‌ها شوخی می‌کرد و وقتی موفق می‌شد، واکنش‌های عاطفی واقعی را به شکست‌ها و لذت‌های عفونی نشان می‌داد
[ترجمه ترگمان]او به طور منظم به دوربین اشاره می کرد و واکنش های عاطفی واقعی به عقب نشینی و شادی مسری را هنگامی که موفق شد، نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In a post-match press conference, the No10 cheekily attributed the goal to divine intervention, labelling it El Mano de Dios, or the Hand of God.
[ترجمه گوگل]در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی، شماره 10 با گستاخی این گل را به مداخله الهی نسبت داد و آن را El Mano de Dios یا دست خدا نامید
[ترجمه ترگمان]در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از مسابقه، No۱۰ به طور کامل هدف مداخله الهی را به نام it د دیوس، یا دست خدا منتسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One might cheekily suggest the current Portugal coach could be justified in his assumption, if wages are anything to go by.
[ترجمه گوگل]ممکن است کسی با وقاحت نشان دهد که سرمربی کنونی پرتغال می تواند در فرضیه خود توجیه شود، اگر دستمزدها قابل قبول باشد
[ترجمه ترگمان]یکی ممکن است به صورت cheekily پیشنهاد کند که مربی فعلی پرتغال می تواند در این فرض موجه باشد، اگر دستمزدها هر چیزی باشد که باید پیش برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ground of our grinning cheekily scolds : Poor clever boy, true firm of your boy helper, be gutty!
[ترجمه گوگل]زمزمه ی پوزخندهای ما: بیچاره پسر باهوش، پشتیبان واقعی پسرت، شجاع باش!
[ترجمه ترگمان]زمین of به لبخند cheekily: پسرک باهوش، firm واقعی پسر تو، توپ را به دست بگیر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mourinho cheekily offered Gallas to Arsenal in a straight swap for Cole this week.
[ترجمه گوگل]مورینیو با گستاخی این هفته گالاس را در یک معاوضه مستقیم با کول به آرسنال پیشنهاد داد
[ترجمه ترگمان]مورینو به طور مرتب به آرسنال در یک مبادله مستقیم برای کول در این هفته پیشنهاد داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His cow cheekily asked him to steal their clothes.
[ترجمه گوگل]گاوش با وقاحت از او خواست که لباس هایشان را بدزدد
[ترجمه ترگمان]cow از او خواهش می کردند که لباس های خود را بدزدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. S : ( cheekily ) You corrupted me.
[ترجمه گوگل]س: (با وقاحت) مرا فاسد کردی
[ترجمه ترگمان](به طور مرتب)شما مرا فاسد می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He is also cheekily provocative.
[ترجمه گوگل]او همچنین به طرز گیج کننده ای تحریک کننده است
[ترجمه ترگمان]همچنین به طور خاص تحریک آمیز به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The doctor saw my anxiety and chuckled, then winked at me cheekily .
[ترجمه گوگل]دکتر اضطراب من را دید و نیشخندی زد، سپس با وقاحت به من چشمکی زد
[ترجمه ترگمان]دکتر اضطراب مرا دید و با دهان بسته خندید، سپس به من چشمک زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

باپررویی (قید)
brassily, cheekily

بطور جسارت امیز (قید)
cheekily

باگستاخی (قید)
cheekily

انگلیسی به انگلیسی

• impudently, insolently, arrogantly, rudely

پیشنهاد کاربران

بپرس