checklist

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
فهرست بررسی / لیست کنترل / لیست موارد ضروری
در زبان محاوره ای:
چک لیست، لیست کارها، لیست انجام دادنی ها، لیست بایدها
- - -
🔸 تعریف ها:
1. ** ( سازمانی – اجرایی ) :**
...
[مشاهده متن کامل]

فهرستی از وظایف، مراحل، یا مواردی که باید بررسی، انجام، یا تأیید شوند
مثال:
> Before launch, the team went through the final checklist.
> قبل از راه اندازی، تیم چک لیست نهایی رو مرور کرد.
2. ** ( روزمره – شخصی ) :**
ابزاری برای سازمان دهی کارهای روزانه، خرید، سفر، یا برنامه ریزی
مثال:
> I made a checklist for my trip.
> برای سفرم یه چک لیست درست کردم.
3. ** ( فنی – ایمنی/کیفیت ) :**
در صنایع، پزشکی، یا هوافضا برای تضمین ایمنی، کیفیت، یا رعایت استانداردها
مثال:
> The pilot completed the pre - flight checklist.
> خلبان چک لیست قبل از پرواز رو کامل کرد.
- - -
🔸 مترادف ها:
to - do list – task list – control list – inventory – punch list – action items
- - -
🔸 نکته ی فرهنگی و اضافی:
در فارسی، *checklist* هم در زبان رسمی ( مدیریت پروژه، کنترل کیفیت ) و هم در زبان روزمره ( برنامه ریزی شخصی، خرید ) رایج است
در طراحی UX و آموزش، چک لیست ها نقش کلیدی در هدایت کاربر و تضمین کامل بودن مراحل دارند

فهرست، لیست
چک لیست - چارچوب - الگو - رویکرد
فهرست بررسی
فهرست کار
فهرستی از موارد مورد نیاز، کارهایی که باید انجام شوند یا نکاتی که باید در نظر گرفته شوند که به عنوان یادآوری استفاده می شوند.
پرسشنامه
فهرست هم سنجی
checklist ( عمومی )
واژه مصوب: بازبینه
تعریف: فهرست نام ها و موضوع ها و مانند آنها که برای تأیید و بررسی یا مقایسه تهیه می‏شود