• : تعریف: a deposit in a bank, credit union, or the like, against which checks may be written by the depositor. (Cf. savings account.)
جمله های نمونه
1. The owner opened a corporate checking account at the bank.
[ترجمه گوگل]مالک یک حساب جاری شرکتی در بانک افتتاح کرد [ترجمه ترگمان]مالک یک حساب چک شرکت را در بانک افتتاح کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I'd like to transfer $500 to my checking account.
[ترجمه ایمان پوررضا] میخواهم ۵۰۰ دلار را به حساب جاری م منتقل کنم.
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم 500 دلار به حساب جاری خود منتقل کنم [ترجمه ترگمان]میخوام ۵۰۰ دلار رو به حساب my انتقال بدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There is $ 600 in my checking account and I have no other money in the world.
[ترجمه ایمان پوررضا] من فقط ۶۰۰ دلار در حساب جاری م دارم و به جز این هیچ پول دیگری ندارم.
|
[ترجمه گوگل]600 دلار در حساب جاری من وجود دارد و من پول دیگری در دنیا ندارم [ترجمه ترگمان]۶۰۰ دلار در حساب چک من وجود دارد و من هیچ پول دیگری در دنیا ندارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. People would open a checking account, so they could cash a check at the market.
[ترجمه ایمان پوررضا] مردم حساب جاری باز می کندد که بتوانند برای خرید از فروشگاهها چک بنویسند.
|
[ترجمه گوگل]مردم یک حساب جاری باز می کردند، بنابراین می توانستند چک را در بازار نقد کنند [ترجمه ترگمان]مردم یک حساب چک را باز خواهند کرد تا بتوانند در بازار چک کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Everyone who could simply had to open a checking account and a savings account.
[ترجمه ایمان پوررضا] هر کسی به راحتی میتواند حساب جاری و حساب پس انداز افتتاح کند. ( به صودت همزمان هردو حساب را می توان داشت )
|
[ترجمه گوگل]هرکسی که می توانست به سادگی باید یک حساب جاری و یک حساب پس انداز باز کند [ترجمه ترگمان]هر کسی که می توانست یک حساب چک و حساب پس انداز داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Flynn never maintained a checking account during his years in office.
[ترجمه ایمان پوررضا] فلین در طی سالهایی که در دفتر کار میکرد هرگز به حساب جاری ش توجهی نکرده بود.
|
[ترجمه گوگل]فلین در طول سالهای ریاستجمهوری خود هرگز حساب جاری نداشت [ترجمه ترگمان]فلین هرگز در طی سال های ریاست جمهوری خود یک حساب چک نکرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are more than 100 separate checking account fees.
[ترجمه گوگل]بیش از 100 کارمزد حساب جاری جداگانه وجود دارد [ترجمه ترگمان]بیش از ۱۰۰ هزینه حساب چک جداگانه وجود دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'd like to deposit this in my checking account.
[ترجمه ایمان پوررضا] میخواهم این مقدار سپرده را در حساب جاری ام نگه دارم.
|
[ترجمه گوگل]من می خواهم این را به حساب جاری خود واریز کنم [ترجمه ترگمان]دوست دارم این را در حسابم بگذارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I need to withdraw some money from my checking account.
[ترجمه گوگل]من باید مقداری پول از حساب جاری خود برداشت کنم [ترجمه ترگمان]باید یه مقدار پول از حسابم بردارم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This may create a deceptive checking account balance.
[ترجمه گوگل]این ممکن است موجودی حساب جاری فریبنده ایجاد کند [ترجمه ترگمان]این ممکن است یک حساب چک فریبنده ایجاد کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Sorry. Personal checking account is unavailable at this time.
[ترجمه گوگل]متاسف حساب جاری شخصی در حال حاضر در دسترس نیست [ترجمه ترگمان]متاسفم حساب چک کردن شخصی در این زمان موجود نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Monthly pay premium from your checking account automatically.
[ترجمه گوگل]حق بیمه ماهانه را از حساب جاری خود به صورت خودکار پرداخت کنید [ترجمه ترگمان]هزینه پرداختی ماهانه از حساب چک خود به صورت خودکار پرداخت کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Do I help your checking account?
[ترجمه گوگل]آیا به حساب جاری شما کمک می کنم؟ [ترجمه ترگمان]من به حساب your کمک می کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Can I inquire about the balance of my checking account?
[ترجمه گوگل]آیا می توانم موجودی حساب جاری خود را جویا شوم؟ [ترجمه ترگمان]آیا می توانم در مورد تعادل حساب چک و حسابم پرس و جو کنم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• bank account in which one can draw money in checks a checking account is a current account; used in american english.
پیشنهاد کاربران
checking account : حساب جاری savings account : حساب سرمایه گذاری