checked

/ˈtʃekt//tʃekt/

معنی: شطرنجی
معانی دیگر: خانه خانه، وا گرفته

جمله های نمونه

1. a checked tablecloth
رومیزی شطرنجی

2. i checked the air in the tires
باد تایرها را اندازه گرفتم.

3. they checked all of the rooms
آنها همه ی اتاق ها را وارسی کردند.

4. finally he checked in at the office!
بالاخره سر و کله اش در اداره پیدا شد!

5. our defensive line checked the enemy's advance
خط پدافندی ما پیشرفت دشمن را متوقف کرد.

6. The doctor listened to his breathing and checked his pulse .
[ترجمه گوگل]دکتر به نفس هایش گوش داد و نبضش را چک کرد
[ترجمه ترگمان]دکتر به صدای نفس های او گوش می داد و نبضش را چک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He checked their names off as they went aboard the plane.
[ترجمه گوگل]او نام آنها را هنگام سوار شدن به هواپیما چک کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد هواپیما شدند، اسمشان را چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He always checked the manuscript over carefully before passing it to the typist.
[ترجمه گوگل]او همیشه قبل از اینکه دست نوشته را به تایپیست بدهد، آن را با دقت بررسی می کرد
[ترجمه ترگمان]پیش از آن که آن را با دقت بررسی کند، کتاب را با دقت بررسی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The athlete is checked by their physio or doctor.
[ترجمه گوگل]ورزشکار توسط فیزیو یا پزشک معاینه می شود
[ترجمه ترگمان]ورزش کار از سوی physio یا پزشک آن ها چک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They checked out ten minutes ago.
[ترجمه گوگل]ده دقیقه پیش چک کردند
[ترجمه ترگمان]اونا ده دقیقه پیش چک کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She checked the hall, then gave the others a thumbs-up sign.
[ترجمه گوگل]او سالن را چک کرد، سپس به بقیه علامت شست بالا داد
[ترجمه ترگمان]او تالار را بررسی کرد، سپس به بقیه علامت شست دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The airline has checked their luggage out.
[ترجمه گوگل]شرکت هواپیمایی چمدان های آنها را چک کرده است
[ترجمه ترگمان]این شرکت هواپیمایی چمدان های آن ها را بازرسی کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once you've checked off the items you ordered, put this record in your file.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی مواردی که سفارش دادید، این رکورد را در پرونده خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که آیتم های سفارش داده شده را بررسی کردید، این رکورد را در فایل خود قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We have all been medically checked.
[ترجمه گوگل]همه ما معاینه پزشکی شده ایم
[ترجمه ترگمان] همه ما بررسی پزشکی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شطرنجی (صفت)
checked, checkered, plaid, chequered

انگلیسی به انگلیسی

• patterned with squares; examined, inspected; activated, marked (computers)
something that is checked has a check pattern.

پیشنهاد کاربران

checked ( adj ) ( tʃɛkt ) =having a pattern of squares, usually of two colors, e. g. checked material. a checked shirt.
checked
بررسی شده
◀️ He didn't punch her, he slapped her @$$ with both hands. Get your eyes checked.
جلوگیری شده ٫ ممانعت شده
بررسی کردن/بررسی شدن
Something with a checkered pattern

دوستان checked به هیچ عنوان معنیه 4 خونه نمیده دیدم بعضی از دوستان اینو نوشتن 4خونه میشه = plaid پس اشتباه نگیرید شطرنجی میشه = checked
تحویل دادن / تحویل گرفتن
She checked her coat at the entrance
چهار خونه ریز
checked blouse =بلوز چهار خانه

بپرس