check off


تایید یا تصدیق کردن، صحه گذاشتن، روشی که طی آن بخشی از حقوق اعضای اتحادیه کارگری خود به خود کسر می شود

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make a mark next to things on a list that are already correct, completed, or not needed anymore.

- I checked off each person's name on the list after I called them.
[ترجمه Fahi] پس از اینکه اسم هر فرد را خواندم جلوی اسم او علامت گذاشتم.
|
[ترجمه گوگل] من بعد از تماس با هر یک از افراد، نام آنها را در لیست چک کردم
[ترجمه ترگمان] اسم هر فرد را بعد از اینکه آن ها را صدا کردم، روی لیست چک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a system of collecting union dues by deducting the amount due from the employee's paycheck.

جمله های نمونه

1. Once you've checked off the items you ordered, put this record in your file.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی مواردی که سفارش دادید، این رکورد را در پرونده خود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]زمانی که آیتم های سفارش داده شده را بررسی کردید، این رکورد را در فایل خود قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He checked off their names on the list as they got on the coach.
[ترجمه گوگل]او نام آنها را در لیست بررسی کرد که آنها در مربی بودند
[ترجمه ترگمان]وقتی سوار کالسکه شدند، اسمشان را در لیست جا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Carelessness was checked off as a cause of the accident.
[ترجمه گوگل]بی احتیاطی علت این حادثه بررسی شد
[ترجمه ترگمان]carelessness \"به عنوان یه حادثه\" به قتل رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Some voters wrote in names instead of checking off the candidates listed.
[ترجمه گوگل]برخی از رای دهندگان به جای بررسی نامزدهای فهرست شده، نام خود را نوشتند
[ترجمه ترگمان]برخی رای دهندگان به جای چک کردن نامزدها، نامه ای نوشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The accounting office checked off each worker's dues every month.
[ترجمه گوگل]دفتر حسابداری هر ماه حقوق هر کارگر را چک می کرد
[ترجمه ترگمان]دفتر حسابداری هر ماه عوارض هر کارگر را چک می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. After considering all five possibilities, we checked off the second one.
[ترجمه گوگل]پس از بررسی هر پنج احتمال، مورد دوم را بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه همه احتمالات رو بررسی کردیم دومی رو هم بررسی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've checked off all the furniture on the list.
[ترجمه گوگل]من تمام مبلمان موجود در لیست را بررسی کردم
[ترجمه ترگمان]من تمام اثاث و اثاثیه را چک کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jim's dues were checked off every week.
[ترجمه گوگل]حقوق جیم هر هفته چک می شد
[ترجمه ترگمان]حقوق جیم هر هفته تعطیل می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They checked off at five o'clock in the afternoon.
[ترجمه گوگل]ساعت پنج بعدازظهر خروج کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها ساعت پنج بعد از ظهر آن ها را بازرسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The teacher checked off each pupil as he got on the bus.
[ترجمه گوگل]معلم هر دانش آموز را هنگام سوار شدن به اتوبوس چک کرد
[ترجمه ترگمان]معلم هر شاگردی که سوار اتوبوس می شد را چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For position checks off airways add also the distance from the station.
[ترجمه گوگل]برای بررسی موقعیت راه های هوایی، فاصله از ایستگاه را نیز اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]برای کنترل موقعیت، مجاری هوایی، فاصله خود را از ایستگاه نیز افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The head porter will check off his or her departure list when luggage is cleared.
[ترجمه گوگل]سر باربر لیست خروج خود را هنگامی که چمدان تخلیه شد بررسی می کند
[ترجمه ترگمان]وقتی که چمدون خالی شد، دربان سر او را چک خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He checked off at 5 pm.
[ترجمه گوگل]ساعت 5 بعدازظهر تحویل گرفت
[ترجمه ترگمان]او ساعت ۵ بعد از ظهر را چک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Students practiced simple organizational skills and were able to feel good as they checked off on their lists the assignments completed.
[ترجمه گوگل]دانش‌آموزان مهارت‌های سازمانی ساده را تمرین می‌کردند و می‌توانستند وقتی تکالیف تکمیل‌شده را در فهرست‌های خود بررسی می‌کردند، احساس خوبی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان مهارت های سازمانی ساده ای را تمرین کردند و توانستند احساس خوبی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The workers in this motor works check off at 6 o'clock.
[ترجمه گوگل]کارگران در این موتور در ساعت 6 چک کردن
[ترجمه ترگمان]کارگران این موتور در ساعت ۶ بازرسی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

To “check off” someone in prison means to physically assault or attack them as a form of punishment or retribution. This term is often used to describe acts of violence within the prison system.
حمله فیزیکی کردن یا حمله کردن به کسی به عنوان نوعی مجازات یا تلافی .
...
[مشاهده متن کامل]

این اصطلاح اغلب برای توصیف اعمال خشونت آمیز در سیستم زندان استفاده می شود.
For instance, a prisoner might say, “If you disrespect me, I’ll check you off. ”
In a conversation about inmate hierarchy, someone might mention, “The higher - ranking inmates often use their power to check off the weaker ones. ”
A former prisoner might share their experience, “I had to fight to survive in there. I got checked off a few times. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-prison/
فراموش کردن
Ex:you have to check off the past
باید گذشته را فراموش کنی
اگر مثلا یه لیست کار داشته باشی و هر کاری ازون لیست رو که انجام میدی تیک بزنی check off کردی
Check off when you do them
چک کردن , بررسی کردن
# One by one he checked them off
# He checked off their names on the list
# She checked off each item on the shopping list
# As I packed my case I checked everything off on my list
با علامت زدن تأیید کنید

بپرس