chateau

/ʃæˈtoʊ//ˈʃætəʊ/

معنی: دژ، قلعه، کاخ دوره ملوک الطوایفی، قصر ییلاقی
معانی دیگر: pl کا  دوره ملوک الطوایفی

جمله های نمونه

1. Lucille's home was very grandly called a chateau, though in truth it was nothing more than a large moated farm.
[ترجمه گوگل]خانه لوسیل را با عظمت قصر می نامیدند، اگرچه در حقیقت چیزی بیش از یک مزرعه خندق بزرگ نبود
[ترجمه ترگمان]خانه لوسیل با شکوه بسیار بزرگ بود، اما در واقع چیزی بیشتر از یک مزرعه بزرگ و بزرگ نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The house was modelled on a French chateau.
[ترجمه گوگل]این خانه از یک قصر فرانسوی الگوبرداری شده است
[ترجمه ترگمان]خانه در یک قصر فرانسوی ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Five of the chateau soldiers were killed and Benjamin had a small cut high on his cheek.
[ترجمه گوگل]پنج نفر از سربازان شاتو کشته شدند و بنیامین بریدگی کوچکی روی گونه‌اش داشت
[ترجمه ترگمان]پنج نفر از سربازان کاخ کشته شدند و بنجامین هم زخم کوچکی بر گونه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. One detailed drawing shows a grand chateau with vineyards, tennis court and swimming pool.
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی‌های دقیق، یک قصر بزرگ با تاکستان‌ها، زمین تنیس و استخر را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی با جزئیات، یک کاخ بزرگ با تاکستان ها، زمین تنیس و استخر شنا نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. One immensely-detailed drawing shows a grand chateau with vineyards, tennis court and swimming pool.
[ترجمه گوگل]یکی از نقاشی‌های بسیار دقیق، قصری بزرگ با تاکستان‌ها، زمین تنیس و استخر را نشان می‌دهد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی بسیار دقیق، یک کاخ بزرگ با تاکستان ها، زمین تنیس و استخر شنا را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She shrank from entering the chateau, and had to be cajoled inside.
[ترجمه گوگل]او از ورود به قصر منصرف شد و مجبور شد در داخل خانه او را غمگین کند
[ترجمه ترگمان]او از ورود به قصر خود را عقب کشید و مجبور شد با زبان او را در آغوش بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In every town a romanesque church or chateau.
[ترجمه گوگل]در هر شهر یک کلیسا یا قلعه رومی
[ترجمه ترگمان]در هر شهر یک کلیسای کاتولیک و یا یک قصر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bao Dai was still residing at his chateau near Cannes with his wife and five children.
[ترجمه گوگل]بائو دای با همسر و پنج فرزندش هنوز در قلعه خود در نزدیکی کن ساکن بود
[ترجمه ترگمان]دای دای هنوز در قصر خود در نزدیکی کن با همسر و پنج فرزندش ساکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Diderot endured imprisonment in the Chateau of Vincennes, and was threatened with the Bastille.
[ترجمه گوگل]دیدرو در قصر وینسنس زندانی شد و باستیل تهدید شد
[ترجمه ترگمان]دیدرو در شاتو دو ونسن زندانی شد و با باستیل تهدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I liked that the chateau did have its standards.
[ترجمه گوگل]من دوست داشتم که قلعه استانداردهای خود را دارد
[ترجمه ترگمان]من دوست داشتم که قصر معیارهای آن را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He returned to the chateau, furious with himself that he could have allowed people to live in this way.
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت از اینکه می توانست به مردم اجازه دهد به این شکل زندگی کنند به قصر بازگشت
[ترجمه ترگمان]به قصر بازگشت، از خود خشمگین شده بود که می تواند به مردم اجازه دهد که در این راه زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Tasting: This cuvee represents the second wine of Chateau Lathibaude.
[ترجمه گوگل]مزه کردن: این cuvee نشان دهنده دومین شراب Chateau Lathibaude است
[ترجمه ترگمان]این cuvee قسمت دوم شراب قلعه دیف
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'd like a bottle of your 1982 chateau Laffite Rothschild, please.
[ترجمه گوگل]من یک بطری از قصر 1982 لافیت روچیلد شما می خواهم، لطفا
[ترجمه ترگمان]من یک بطری شراب ۱۹۸۲ و Laffite را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Their passion is consummated at the Chateau of Rambouillet, where Giscard often organised presidential hunts.
[ترجمه گوگل]اشتیاق آنها در شاتو رامبویه، جایی که ژیسکار اغلب شکارهای ریاست جمهوری را سازماندهی می کرد، به پایان می رسد
[ترجمه ترگمان]شور و اشتیاق آن ها در the of، جایی که Giscard اغلب شکار ریاست جمهوری را ترتیب می دهد، تکمیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He had not been entirely clearheaded when the chateau gates snapped shut behind him.
[ترجمه گوگل]وقتی دروازه‌های قلعه پشت سرش بسته شد، سرش کاملاً خالی نشده بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که دروازه قصر پشت سر او بسته شد، او کاملا clearheaded و clearheaded بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دژ (اسم)
acropolis, fortress, fort, castle, stronghold, citadel, chateau, alcazar, presidio

قلعه (اسم)
acropolis, fort, castle, chateau, burg, munition, crow's-nest

کاخ دوره ملوک الطوایفی (اسم)
chateau

قصر ییلاقی (اسم)
chateau

انگلیسی به انگلیسی

• castle; country estate (french)

پیشنهاد کاربران

Chateau is a French term that refers to a large and impressive country house or mansion. It is often associated with elegance, luxury, and grandeur.
Chateau یک اصطلاح فرانسوی که به خانه یا عمارت بزرگ و چشمگیر روستایی اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

اغلب با ظرافت، تجمل و عظمت همراه است.
*** شاتو به عمارت هایی کاخ مانند به ویژه در سرزمین های فرانسوی زبان که محل اقامت نجیب زادگان و اشراف بود، می گویند. برخی از قصرهای شاتو دارای استحکامات دفاعی و برخی فاقد این نوع سنگربندی ها هستند. در زبان فرانسه واژه شاتو برای کاخ ها نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
مثال؛
They own a beautiful chateau in the countryside.
In a conversation about historical architecture, a person might mention, “The chateau was built in the 18th century and has stunning gardens. ”
A real estate listing might describe a property as, “This exquisite chateau offers opulent living spaces and breathtaking views. ”

chateau
شاتو ( فرانسوی: ch�teau‎ ) به عمارت هایی کاخ مانند به ویژه در سرزمین های فرانسوی زبان که محل اقامت نجیب زادگان و اشراف بود، می گویند. برخی از قصرهای شاتو دارای استحکامات دفاعی و برخی فاقد این نوع سنگربندی ها هستند. در زبان فرانسه واژه شاتو برای کاخ ها نیز مورد استفاده قرار می گیرد.
...
[مشاهده متن کامل]

منبع:
https://fa. wikipedia. org/wiki/شاتو

یک خانه یا قلعه بزرگ در فرانسه
کوشک

بپرس