فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: chastises, chastising, chastised
مشتقات: chastisable (adj.), chastisement (n.), chastiser (n.)
حالات: chastises, chastising, chastised
مشتقات: chastisable (adj.), chastisement (n.), chastiser (n.)
• (1) تعریف: to punish, often corporally.
• مترادف: punish
• مشابه: beat, belt, cane, castigate, cuff, discipline, lambaste, objurgate, slap, smack, spank, thrash, wallop, whip
• مترادف: punish
• مشابه: beat, belt, cane, castigate, cuff, discipline, lambaste, objurgate, slap, smack, spank, thrash, wallop, whip
- The masters frequently chastised the students with a cane.
[ترجمه گوگل] استادان بارها شاگردان را با عصا تنبیه می کردند
[ترجمه ترگمان] استادان اغلب دانش آموزان را با عصا تنبیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] استادان اغلب دانش آموزان را با عصا تنبیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: to criticize harshly.
• مترادف: berate, castigate, censure, condemn, excoriate, flay, fulminate against, lambaste, objurgate, rebuke, tongue-lash, upbraid
• متضاد: praise
• مشابه: admonish, bawl out, chew out, chide, criticize, reprimand, reprove, scold, take to task
• مترادف: berate, castigate, censure, condemn, excoriate, flay, fulminate against, lambaste, objurgate, rebuke, tongue-lash, upbraid
• متضاد: praise
• مشابه: admonish, bawl out, chew out, chide, criticize, reprimand, reprove, scold, take to task
- The priest was chastised by the church for espousing radical ideas.
[ترجمه گوگل] این کشیش توسط کلیسا به دلیل حمایت از ایده های رادیکال تنبیه شد
[ترجمه ترگمان] کشیش برای حمایت از عقاید رادیکال از جانب کلیسا مورد توبیخ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کشیش برای حمایت از عقاید رادیکال از جانب کلیسا مورد توبیخ قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The principal chastised the boy, saying she would expel him if his behavior did not improve.
[ترجمه گوگل] مدیر مدرسه پسر را تنبیه کرد و گفت اگر رفتارش بهتر نشد او را اخراج می کند
[ترجمه ترگمان] مدیر مدرسه به پسر توهین کرد و گفت که اگر رفتار او بهبود نیابد او را اخراج خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] مدیر مدرسه به پسر توهین کرد و گفت که اگر رفتار او بهبود نیابد او را اخراج خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید