chasm

/ˈkæzəm//ˈkæzəm/

معنی: وقفه، شکاف، فرق بسیار، پرتگاه عظیم
معانی دیگر: (مجازی) دوگانگی ژرف، شکاف ژرف (در سطح زمین یا یخ)، ژرفنا، ورطه، ورطه گاه، مغاک، دره ی تنگ، گدار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: chasmal (adj.)
(1) تعریف: a deep fissure or cleft in the earth's surface; gorge.
مترادف: canyon, crevasse, fissure, gorge, gulch, ravine
مشابه: breach, cleft, crevice, gulf, rift

- There was an old bridge across the chasm, but no one dared to cross it.
[ترجمه گوگل] یک پل قدیمی بر روی شکاف وجود داشت، اما کسی جرات عبور از آن را نداشت
[ترجمه ترگمان] یک پل قدیمی روی شکاف ایجاد شده بود، اما هیچ کس جرات عبور از آن را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: any gap or breach.
مترادف: breach, gap, opening, rent
مشابه: break, cleft, gulf, hole, rift, separation, space

(3) تعریف: a division or separation caused by a pronounced difference of opinion, beliefs, or the like.
مترادف: breach, gulf, rift, rupture
مشابه: conflict, disaffection, discord, falling-out, friction, rent, schism, separation

- Their intense disagreement on this issue caused a chasm between the friends.
[ترجمه گوگل] اختلاف نظر شدید آنها در این موضوع باعث ایجاد شکاف بین دوستان شد
[ترجمه ترگمان] مخالفت شدید آن ها با این مساله باعث ایجاد شکاف بین دوستان شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the vast chasm separating catholics and protestants
شکاف عظیمی که کاتولیک ها و پروتستان ها را از هم جدا می کرد.

2. Suddenly a huge chasm opened in the earth.
[ترجمه گوگل]ناگهان شکاف بزرگی در زمین گشوده شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان یک حفره بزرگ در زمین باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She stood at the edge of the chasm and stared into the void.
[ترجمه گوگل]او در لبه شکاف ایستاد و به فضای خالی خیره شد
[ترجمه ترگمان]در لبه شکاف ایستاد و به فضای خالی خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There's a chasm between rich and poor in that society.
[ترجمه گوگل]در آن جامعه شکافی بین فقیر و غنی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]شکافی بین غنی و فقیر در این جامعه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A huge chasm gaped before them.
[ترجمه گوگل]شکاف بزرگی جلوی آنها گشوده شد
[ترجمه ترگمان]شکاف عظیمی در برابرشان باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tourists luxuriated in the beauties of the chasm.
[ترجمه گوگل]گردشگران در زیبایی های این شکاف به تجمل پرداختند
[ترجمه ترگمان]توریست ها از زیبایی های این شکاف لذت بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A chasm separates my generation from my parents '.
[ترجمه گوگل]شکافی نسل من را از پدر و مادرم جدا می کند
[ترجمه ترگمان]شکافی که نسل من را از پدر و مادرم جدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even today there is a chasm between white and black cultures in the Deep South.
[ترجمه گوگل]حتی امروز نیز شکافی بین فرهنگ‌های سفید و سیاه در جنوب عمیق وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حتی امروزه شکاف بین فرهنگ های سفید و سیاه در اعماق جنوب وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Looking to her heart, she sees the chasm left by a death she narrowly escaped.
[ترجمه گوگل]او که به قلبش نگاه می کند، شکافی را می بیند که پس از مرگی که به سختی از آن فرار کرد، به جا مانده است
[ترجمه ترگمان]به قلبش نگاه می کند، او شکافی را می بیند که با یک مرگ فاصله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Today we halted at the grim-looking chasm which formed the entrance and watched a thundering swell drive into the cave mouth.
[ترجمه گوگل]امروز در شکاف غم انگیزی که ورودی را تشکیل می داد متوقف شدیم و شاهد موج رعد و برقی بودیم که به داخل دهانه غار می رفت
[ترجمه ترگمان]امروز در شکاف grim که ورودی را تشکیل داده بود توقف کردیم و با سرعتی سرسام آور به دهانه غار نگاه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I felt as if I bad crossed a chasm of time and was some new breed of man.
[ترجمه گوگل]احساس می کردم که از شکاف زمان عبور کرده ام و نسل جدیدی از انسان هستم
[ترجمه ترگمان]احساس می کردم که از شکاف زمان گذشتم و از نوع جدیدی از انسان متولد شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Remorse about Dole, reflected in the opinion-poll chasm between him and Bill Clinton, swept the nation.
[ترجمه گوگل]پشیمانی از دول که در شکاف نظرسنجی بین او و بیل کلینتون منعکس شد، ملت را فرا گرفت
[ترجمه ترگمان]پشیمانی در حدود دول، منعکس شده در شکاف بین او و بیل کلینتون، کشور را جارو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tony stomped past, stopped and peered into the chasm, setting up a shot.
[ترجمه گوگل]تونی از کنارش رد شد، ایستاد و به شکاف خیره شد و شلیک کرد
[ترجمه ترگمان]تونی از کنار او گذشت، ایستاد و به درون شکاف نگاه کرد و یک تیر پرتاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Robins looked offside as he galloped into a chasm of space created by lively winger Ruel Fox.
[ترجمه گوگل]رابینز در حالی که به درون شکاف فضایی که توسط وینگر سرزنده روئل فاکس ایجاد شده بود، آفساید به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]پدر رالف در حالی که به chasm فضایی که از دوران کودکی و دوران کودکی ساخته شده بود، خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Thus there is a huge chasm between the two protagonists of this chapter.
[ترجمه گوگل]بنابراین شکاف بزرگی بین دو قهرمان این فصل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین شکاف بزرگی بین این دو شخصیت این بخش وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وقفه (اسم)
suspension, abeyance, break, pause, interval, hiatus, standstill, cease, paralysis, stick, gap, station, timeout, caesura, chasm, jib, deadlock, desuetude

شکاف (اسم)
crack, fracture, break, hiatus, breach, cut, incision, gap, craze, chap, split, flaw, chink, slot, notch, fraction, nick, breakthrough, seam, slit, slash, chasm, chine, suture, crevice, rip, cleft, rake, hair crack, interstice, scar, stoma

فرق بسیار (اسم)
chasm

پرتگاه عظیم (اسم)
chasm

تخصصی

[عمران و معماری] آبکند
[زمین شناسی] آبکند

انگلیسی به انگلیسی

• deep fissure, abyss
a chasm is a very deep crack in rock or ice.
if there is a chasm between two things or between two groups, there is a very large difference between them.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A deep gap or abyss 🌌
🔍 مترادف: Abyss
✅ مثال: The hikers carefully avoided the deep chasm.
تلفظ :/ ˈk�zəm/ :
1 -
a very deep, narrow opening in rock, ice, or the ground
یک شکاف بسیار عمیق و باریک در صخره، یخ یا زمین
They leaned over the rails and peered down into the dizzying chasm below.
The little bridge over that deep chasm looked very unsafe.
...
[مشاهده متن کامل]

2 -
a very large difference between two opinions or groups of people
تفاوت بسیار زیاد بین دو عقیده یا گروه از مردم
There is still a vast economic chasm between developed and developing countries.
Between him and me there had been, as you know, wide chasms for many years.

chasm
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/chasm
تفاوت فاحش بین دو گروه یا دو انسان یا دو چیز
chasm ( جغرافیا )
واژه مصوب: ژرف کاف
تعریف: بازشدگی یا شکاف عمیق در پوستۀ زمین
شکاف ؛پرتگاه
چاه
چشم چشمه شکاف

بپرس