chase up


(انگلیس) 1- مرتب یادآوری کردن، پاپی شدن 2- کاوش کردن

پیشنهاد کاربران

۱. دنبال کسی یا چیزی بودن و پیدا کردن اون
Can you chase up those files for me?
۲. تماس گرفتن یا پیدا کردن کسی معمولا برای خواستن چیزی
His landlord had to chase him up for his rent.
پیگیری و نظارت
پیگیری کردن، پیگیر بودن
یادآوری کردن
دنبال کردن، تعقیب کردن

بپرس