chase the dragon

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
دنبال توهم رفتن / مصرف هروئین به روش تدخینی / تعقیب لذت غیرقابل دسترس
در زبان محاوره ای:
دنبال فاز، دنبال حال، دود کردن هروئین، دنبال اون لحظه ی طلایی، فازِ اژدها
________________________________________
...
[مشاهده متن کامل]

🔸 تعریف ها:
1. ( خیابانی – توصیفی ) :
روش خاصی برای مصرف هروئین یا مواد روان گردان که در آن ماده روی سطحی داغ می شه و دودش با لوله یا نی استنشاق می شه؛ اصطلاح از شکل حرکت دود شبیه "اژدها" گرفته شده
مثال:
He spent years **chasing the dragon**, trying to recreate his first high.
سال ها دنبال اون فاز اولیه بود—همش دنبال اژدها می دوید.
2. ( استعاری – اعتیادآور ) :
تلاش وسواس گونه برای رسیدن به لذتی که هر بار کمتر و دورتر می شه؛ نماد وابستگی، وسواس، و سقوط تدریجی
مثال:
Fame became his drug—he was **chasing the dragon** of attention.
شهرت شد موادش—همش دنبال اژدهای توجه بود.
3. ( فرهنگی – دراماتیک ) :
در روایت های خیابانی، موسیقی رپ، یا فیلم های تاریک، نماد سقوط، توهم، و تعقیب چیزی که نابودکننده ست ولی جذاب
مثال:
The film shows a city full of dreamers **chasing dragons** they’ll never catch.
فیلم شهری رو نشون می ده پر از رؤیابازهایی که دنبال اژدهایی می دَوَن که هیچ وقت نمی گیرنش.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
smoke heroin – pursue illusion – chase the high – seek unattainable pleasure – ride the haze

اصطلاحی عامیانه س به معنی، هروئین کشیدن،
informal, to smoke the drug heroin